loader-img
loader-img-2

چشم انتظاری نوشته مهدی شجاعی انتشارات نیستان

5 / -
like like
like like
انتظار دیدار تو بهانه زیستن ماست و راز تنفس ما و رمز ایستادن ما به عشق دیدار تو بود که ما چشم به این جهان گشودیم و سختی این سفر و غیبت این اقامت را به جان خریدهیم. هر گاه که افتادیم، یاد تو افتادیم و اگر بلند شدیم به یاد تو بلند شدیم. ما توان حیات و توشه سفر به عشق دیدار تو گرفتیم به ما دست دادند که برای تو بیفشانیم به ما با دادند که در پی تو بگردیم به ما سر دادند که در راه تو نثار کنیم به ما دل دادند که به محبت تو بسپاریم به با گوش دادند که صدای دلنشین تو را بشنویم و به ما چشم دادند که در قد مانت بگتریم ما را به شوق دیدار تو راهی این دیار کردند کسی در آستانه در ایستاده بود و در گوش ما که در تریث تردید برای ورود به این جهان بودیم، زمزمه می کرد: نترسید و محزون نباشیدا این راه اگر چه جار بسیار دارد، ولی به گلزار می رسد. این دریا اگر چه طرفانی است، ولی کششی شما بی ناخدا نیست. شما اگر چه در معرض هجوم حرامیانید، ولی در پناه نجات بخش جهانید. مبادا که آشفته و پریشان بمانیدا ، و این، راهی است که ما آمده ایم. نه روی بازگشت داریم و نه راه برگشت، پن بر این بیچارگی رحمت بیاور و بیا

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "چشم انتظاری" می نویسد