معّرفی کتاب « عذاب دوست داشتن» اثر « عبدالجبار کاکایی»
کتاب « عذاب دوست داشتن» اثر « عبدالجبار کاکایی»که نخستین بار در سال 1395 به چاپ اول رسید. کاکایی در ترانههایش وفاداری خود به شعر کلاسیک را نشان داده است. او از سویی حاضر به شکستن بی حد و اندازه قواعد شعر کلاسیک برای رسیدن به ساختار ترانههایش نیست و از سوی دیگر سر آن ندارد تا مخاطب ابیات ترانههایش به سادگی سر از مفاهیمی در بیاورد که او در شعرهایش القا میکند. عمده ترانههای این کتاب با مضامین عاشقانه سروده شده است و وزن و ساختار سرایش آنها نیز به گونهای است که ابیاتی بسیار کوتاه دارند که میتواند برای علاقهمندان به شعر بسیار جذاب باشد.
دیگران مهم دربارهی این کتاب چه گفته اند؟
به نقد و بررسی سید مهدی شجاعی: مجموعه «عذاب دوست داشتن» شامل بخشی از ترانههای عبدالجبار کاکایی است که در سالهای دور و نزدیک سروده شده است. عمده ترانههای این کتاب، شامل مضامین عاشقانه است و وزن و ساختار سرایش آنها نیز به گونهای است که ابیاتی بسیار کوتاه دارند.
به گزارش لیزنا: عبدالجبار کاکایی حتی پیش از دل دادن به ترانه ها و سخن گفتن بی پرده و پیرایه با زبان عامیانه مردم و روزگارش، شاعری برخاسته از بطن خواست اجتماعی جامعه اش بوده است. شاعری که بدون توجه به رنگ و لعابهای شاعرانه مد شده در زمانه زیست خود همصدا و همنوا با مخاطبش و به یاد آشیانی که از آن دور افتاده اند و به یاد آرمان شهر آنها شعر گفته و برایشان با کلمات آهنگین موزون ساخته است.
به بیان عبدالجبار کاکایی شاعر این اثر: از زمانی که به طور جدی وارد زبان محاوره شدم و کار ترانه سرایی را پیگیری کردم، احساس خودم و دوستانم این است که غزل من تحت تاثیر ترانههایم به صراحت بیشتر نزدیک شده و قاطعیت بیشتری دارد.
به گفته ی تهران ایرنا :عبدالجبار کاکایی از زمره شاعرانی است که ترانه خود را به پسندِ مخاطب نفروخته است. او در ترانه سرایی دنبالهرو شاعرانی است که به جای آنکه در پی سلیقه مخاطب راه بیفتند، سلیقه و پسندِ وی را با شعر و ترانه خویش همراه میکردهاند.
بخشی از کتاب
در یکی از ترانههای کتاب «عذاب دوست داشتن» میخوانیم:
«پا به خواب تو گذاشتم، بس که بیداری کشیدم من چقدر حوصله کردم، تا به خواب تو رسیدم کاشکی دوست داشتنای ما، عشقای همیشهای بود قلبا فانوسای روشن، دنیا باغ شیشهای بود پشت خندهی من اشکه،پشت گریهی تو خنده کی تو این بازی تازه، دل کهنه میپسنده با تو بارونی و عاشق، زیر چتری که خیاله چقدر این قصه قشنگه، چقدر این لحظه محاله».
دربارهی « عبدالجبار کاکایی»
عبدالجبار کاکایی در پانزدهم شهریور ماه 1342 در ایلام به دنیا آمده و در تهران سکونت گزید و کارمند رسمی وزارت آموزش و پرورش شد، اما فعالیتهای خود را بیشتر در زمینه سرودن شعر، نقد و بررسی، اجرای برنامههای ادبی در صدا و سیما و فعالیت در مطبوعات متمرکز کرد.علاقه کاکایی بیشتر معطوف به قالبهای غزل و مثنوی است. از کاکایی مقالات و نقدهای فراوانی پیرامون شعر این روزگار در مطبوعات درج شده است.وی در برخی از همایشهای سراسری شعر که در سطح کشور برگزار میشود به عنوان دبیر، مدیر اجرایی و عضو هیئت علمی مسئولیت داشته است.ایشان شاعری است که در سالهای اخیر بیش از غزلها و مثنویهایش، با ترانههایش به مردم معرفی شده و نزد مخاطبانِ فرهنگ و هنر شناخته شده است ، تاکنون مجموعههای شعری گوناگونی را منتشر کرده است.شعرِ کاکایی از دید محتوا متنوع است. او هم عاشقانه سروده، هم شعر دینی و آیینی دارد و هم در شعرِ اجتماعی و گاه اعتراضی آثار گوناگونی پدید آورده است. وی همچنین شماری از کتابهای شعر خود را با صدای خویش روایت کرده و به شکل کتاب صوتی در اختیار علاقهمندانِ شعر خود نهاده است.
دیگر آثار « عبدالجبار کاکایی»
از جمله آثار این نویسنده عبارتند از:
آوازهای نخستین
با تو این ترانهها شنیدنی است
با سکوت حرف میزنم
باغ خیالی، حق با صدای توست
تاوان کلمات
حبس سکوت
سالهای تاکنون
مرثیه روح
فرصت نایاب
هرچه هستم از تو دورم
نسخه های متعدّد از کتاب " عذاب دوست داشتن"
کتاب «عذاب دوست داشتن» نوشتهی «عبدالجبار کاکایی» توسط انتشارات نیستان در سال 1395 به چاپ اول رسیده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران