معرّفی کتاب سفرنامهی اروپا
- سال انتشار سفرنامهی اروپا و چرا این مطلب نوشته شد؟
در سال 1862 میلادی داستایفسکی تصمیم میگیرد که برای درمان حملههای صرع که بخاطر دوران زندان و فشار آن چهارسال تبعید و زندانی شدن گریبانگیرش شده بود و همین طور مشورت در این مورد با پزشکان اروپایی سفری به اروپا داشته باشد، اما این سفر تبدیل میشود به گشت و گذاری در شهرهای برلین، لندن، پاریس، فلورانس، میلان و وین و البته که نویسندهای چون او از کنار این سفر ساده نمیگذرد بلکه به شرح و توصیف سفر خود به این شهرهای اروپایی میپردازد و این نوشتهها برای اولینبار فوریه و مارس 1863 با نام «تأملات زمستانی بر تأثرات تابستانی» در مجله زمان که خودش سردبیر آن بود منتشر شد.
بخشهایی از کتاب سفرنامهی اروپا:
کدام یک از ما روسها البته منظورم کسانی است که حداقل مجله میخوانند را سراغ دارید که اروپا را دو برابر بهتر از وطنش نشناسند؟ البته من از سر ادب گفتم وگرنه که احتمالاً 10 برابر بهتر میشناسد. (صفحه 12)
عطش سیریناپذیر دیدن چیزها و جاهای جدید به جانم افتاده بود عطش ساختن پانوراماهای کلی و ترکیبی عطش تاثیرگذاری مناظر و چشماندازها. (صفحه 12 )
آهای روس بدبخت! پل ما را میبینی؟ تو در برابر پل ما و در مقابل هر فرد آلمانی از کِرم هم کمتری چون چنین پلی در مملکتت نداری. (صفحه 15)
فرانسویها عقل ندارند و اگر هم داشته باشند آن را بزرگترین بدبختی خود میشمارند. (صفحه 19)
خدایا آخر ما روسها چه هستیم ؟چهطور مردمی هستیم؟ یعنی واقعاً راستی راستی روسیم؟ چرا اروپا روی ما (فرقی نمیکند چه کسی باشیم) چنین تاثیر قوی و جادویی و سحرکنندهای دارد. (صفحه 21)
به سمت تابلوی مریم مقدس رافائل هجوم میبرند و با انتظار احمقانه جلویش میایستند و منتظرند هر لحظه معجزه شود و کسی از زیر زمین بیرون بیاید و غم و خستگی بیدلیلشان را تسکین بدهد. (صفحه 42 )
پاریس اخلاقمدار ترین و نیکوکارترین شهر روی کل کره زمین است عجب نظم دارد! چه روابط و مناسبات عاقلانه و مشخص و محکمی! چقدر همهچیز مرتب و خطکشی شدهاست همه راضیاند همه سعی میکنند خودشان را مطمئن کنند که راضی و کاملاً خوشبختاند آنقدر هم در این راه تلاش کردهاند که بالاخره به هدف رسیدهاند و خودشان را قانع کردهاند که کاملاً راضی و خوشحالاند و.... و.... همینجا توقف کردهاند جلوتر از این دیگر راهی نیست. اما شما باور نمیکنید که آنها همینجا درجا زدهاند. ( صفحه 53 و 54)
معرّفی فیودور داستایفسکی
فیودور میخایلوویچ داستایِفسکی یا داستایِوسکی؛ مشهورترین و بیبدیلترین نویسندهی روسی که پیامبر روسیه میخوانندش در سیام اکتبر 1821 در مسکو در آپارتمانی که در جوار بیمارستان مارینسکی بود و پدرش در آنجا به طبابت مشغول بود، بدنیا آمد اما...
معرّفی فیودور داستایفسکی و مشاهدهی تمام کتابها
صریحترین و بیپردهترین نوشته داستایفسکی
این یادداشتها حاصل تفکرات و اندیشهها و تامل او در مورد نگاه روسها به دنیای اروپاییها و اروپا است. به عقیدهی داستایفسکیشناسان این یادداشتها یکی از صریحترین و بیپردهترین نوشتههای اوست که تعمدانه پرده از درونیاتاش در برخورد با فرهنگ اروپایی برمیدارد و از مقاومت در برابر وسوسه تأثیرپذیری از فرهنگ اروپایی حرف میزند و شاید اولین جرقههای کتاب یادداشتهای زیرزمین او همین دست نوشتههای سفر به اروپایش باشد.
نقد دیدگاه رمانهای کلاسیک روسیه نسبت به اروپا
رمانهای کلاسیک روسیه معمولاً قشر فرهیخته، ادبی، مرفهین و اشراف طبقهی بالای روسیۀ در قرن نوزدهم را مفتون اروپای غربی و بهویژه فرانسه به دنیا معرفی میکنند، اما کتاب «سفرنامهی اروپا: تأملات زمستانی بر تأثرات تابستانی»، با عنوان اصلی Зимние заметки о летних впечатлениях ، روایتیست علیه این شیفتگی و در نقد آن.
محتوای کتاب «سفرنامهی اروپا: تأملات زمستانی بر تأثیرات تابستانی»
داستایفسکی در این کتاب با چیزهایی که به عینه در سفر میبیند و با برداشتهای خودش از اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این شهرها و کشورها و به طور کلی آنچه در این شهرها میگذرد، شکاف عمیقی که بین تصورات خیالی و صرفاً قشنگ و پررنگ و لعاب از این اروپای پیشرفته و آنچه که واقعاً در این شهرهای معروف رخ میدهد بدون ذرهای رنگ و لعاب به تصویر میکشد.
داستایفسکی روزنامهنگار
داستایفسکی از سال 1861 تا 1863 سردبیر مجلهی خودش یعنی ورمیا (زمان) بود؛ ماهنامهای ادبی، سیاسی، اقتصادی و فلسفی که لئونید گروسمن در کتاب «داستایفسکی، زندگی و آثار» از آن بهعنوان «واقعهای بزرگ در تاریخ مطبوعات روسیه» یاد کرده و دلیل موفقیت این مجله را «قریحه شگفتآور داستایفسکی، شیفتگی آتشینش در طلب اندیشههای نو، روحیۀ مبارزهجوی او بهعنوان یک نویسنده سیاسی و عشق بیآلایشش به آفریدههای مردم خود» میداند.
کتاب «سفرنامهی اروپا» نشان دهنده ی این دوره کاریِ اوست.
داستایفسکی غیرداستاننویس
در این کتاب با داستایفسکی غیرداستاننویس روبرو هستیم و این رودر رویی شناخت ما را از بعضی آثار داستانی داستایفسکی کاملتر میکند بخاطر اینکه دیدگاههای خود را به طور صریح بیان میکند بدون اینکه در لفاف داستان بپیچدشان. او در این کتاب به انتقاد از شیفتگی روسها به اروپای غربی میپردازد.
این کتاب در دسته زندگینامه و خاطره قرار میگیرد و با حجم تقریبا 100 صفحهای و متن روان بهراحتی در چند ساعت تمام میشود.
ترجمههای فارسی «سفرنامهی اروپا: تأملات زمستانی بر تأثرات تابستانی»:
کتاب «سفرنامهی اروپا: تأملات زمستانی بر تأثرات تابستانی» با ترجمۀ یلدا بیدختینژاد از زبان روسی در نشر برج سال1400منتشر شده است.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران