زندگینامة کوتاه کارلوس فوئنتس:
- کارلوس فوئنتس در یک نگاه:
تولد و مرگ کارلوس فوئنتس
کارلوس فوئنتس ماسیاس (تولد: پاناما، 11 نوامبر 1928 – مرگ: مکزیکو سیتی، 15 مه 2012) نویسنده مکزیکی بود.
- نویسندهای از تبار boom latinoamericanos
فوئنتس جزو نویسندگان «رونق آمریکای لاتین» (boom latinoamericanos) است. نویسندگانی که بین دهههای 1960 و 1970 ظهور کردند و آثارشان به طور گسترده در اروپا و سراسر جهان توزیع شد. (سایر نویسندگان این عنوان: آستوریاس، مارکز، یوسا). فوئنتس یکی از برجستهترین نویسندگان کشورش و آمریکای لاتین است.
- رمانهای مهم و کلیدی کارلوس فوئنتس
رمانهای مهم و کلیدی و معروف فوئنتس عبارت هستند از: «مرگ آرتمیو کروز»، «آئورا»، «پوست انداختن» و «کریستوف متولد نشده».
- فوئنتس: منتقد ادبی و مقالهنویس
از جمله مقالات او، «رمان جدید آمریکای لاتین»، «سروانتس یا نقد خواندن»، «آینه مدفون»، «جغرافیای رمان» و «رمان بزرگ آمریکای لاتین» است.
- جوایزی که کارلوس فوئنتس دریافت کرده است
«جایزه رومولو گالیگوس در سال 1977»، «جایزه سروانتس در سال 1987» و «جایزه پرنسیپ د آستوریاس د لاس لتراس در سال 1994» فوئنتس عضو افتخاری آکادمی زبان مکزیک در آگوست 2014 و دکترای افتخاری از چندین دانشگاه از جمله هاروارد، کمبریج و UNAM بود.
- نویسندهای که تا روز آخر مردم منتظر بودند که به او جایزه نوبل داده شود
او تا روز مرگش از سوی بخشی از مردم و منتقدان ادبی کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبیات بود. ماریو بارگاس یوسا ابراز امیدواری کرد که نویسنده بعدی، کارلوس فوئنتس باشد. اما فوئنتس خود گفته بود:
«وقتی آن را به گارسیا مارکز دادند (1982)، آن را به من، به نسل من، به رمان آمریکای لاتین که ما در یک لحظه معین نمایندگی میکنیم، دادند. بنابراین من خود را برنده میدانم.»
- نیویورک تایمز و فوئنتس
نیویورک تایمز در آگهی ترحیم خود، فوئنتس را «یکی از تحسینبرانگیزترین نویسندگان در جهان اسپانیایی زبان» و «تأثیرگذار مهم بر رونق آمریکای لاتین» و «عامل انفجار ادبیات آمریکای لاتین در دهههای 1960 و 1970» توصیف کرد.
زندگینامه مختصر کارلوس فوئنتس
- پدر و مادر کارلوس فوئنتس- زندگی در پایتختهای کشورهای قاره آمریکا
کارلوس فوئنتس ماسیاس از پدر و مادری مکزیکی در پاناما در 11 نوامبر 1928 به دنیا آمد. او در کتاب «خودم با دیگران» چنین مینویسد:
«من در یازدهم نوامبر 1928 در برج عقرب، برجی که اگر به اختیار خودم بود همان را برمیگزیدم، زاده شدم و روز تولدم با روز تولد داستایفسکی، کروملینک و وونگات یکی بود.»
پدرش دیپلمات بود، بنابراین نویسنده دوران کودکی خود را در پایتختهای مختلف قاره آمریکا گذراند: مونته ویدئو، ریودوژانیرو، واشنگتن دی سی، سانتیاگو، کیتو و بوئنوس آیرس.
بوئنوس آیرس، شهری که پدرش در سال 1934 به عنوان مشاور در سفارت مکزیک به آنجا آمد. کارلوس فوئنتس تابستانها را در مکزیکوسیتی میگذراند و در مدرسه درس میخواند تا زبان مادری را از یاد نبرد و تاریخ کشورش را بیاموزد. در کتاب «خودم با دیگران» در این رابطه مینویسد:
«در خانه، پردم مرا وامیداشت که تاریخ مکزیک را بخوانم، جغرافیای مکزیک را بخوانم و از نامها و رویاها و شکستهای مکزیک سردربیاورم.»
- فوئنتس: اولین باری که حس کرد مکزیکی است
در سال 1938، مکزیک داراییهای نفتی خارجی را ملی کرد که منجر به اعتراض در ایالات متحده شد. فوئنتس بعداً به این رویداد به عنوان لحظهای اشاره کرد که در آن شروع به درک خود به عنوان یک مکزیکی کرد.
- فوئنتس و علاقهمندی به سوسیالیسم
در سال 1940، خانواده فوئنتس به سانتیاگوی شیلی منتقل شدند. در آنجا، او برای اولین بار به سوسیالیسم علاقهمند شد، که یکی از علایق مادامالعمر او شد. این علاقه از طرف دیگر ربط به این دارد که او علاقهمند به شعرهای شاعر معروف شیلیایی پابلو نرودا بود که او نیز سوسیالیست بود.
- شروع به فعالیت روزنامهنگاری
فوئنتس در سن 16 سالگی وارد مکزیک شد و وارد دبیرستانی در پایتخت شد. او به عنوان یک روزنامهنگار همکار برای مجله Hoy شروع به کار کرد و در مسابقه ادبی Colegio Francés Morelos مقام اول را کسب کرد.
- ورود به دانشگاه و فارغ التحصیل رشتههای حقوق و اقتصاد
او در رشته حقوق از دانشگاه ملی خودمختار مکزیک و در اقتصاد از موسسه مطالعات عالی بینالمللی در ژنو فارغ التحصیل شد. در این مدت او همچنین شروع به کار در روزنامه بود و نوشتن داستانهای کوتاه را آغاز کرده بود.
- فوئنتس، رئیس روابط فرهنگی در دبیرخانه امور خارجه
در سال 1957، فوئنتس به عنوان رئیس روابط فرهنگی در دبیرخانه امور خارجه منصوب شد. سال بعد، او «جایی که هوا صاف است» را منتشر کرد، که بلافاصله او را به یک نویسنده مشهور ملی تبدیل کرد. از همان جا بود که به او اجازه دادند تا پست دیپلماتیک خود را ترک کند و تمام وقت بنویسد.
در سال 1959، در پی انقلاب کوبا به هاوانا نقل مکان کرد و در آنجا مقالات و مقالاتی در حمایت از کاسترو نوشت. در همان سال با بازیگر مکزیکی ریتا ماسدو ازدواج کرد. فوئنتس که "به شدت خوش تیپ" در نظر گرفته میشود، روابط برجستهای با بازیگران زن ژان مورو و ژان سبرگ نیز داشت که الهام بخش رمان او "دیانا: الهه ای که تنها شکار می کند" بود. ازدواج دوم او با سیلویا لموس روزنامه نگار، تا زمان مرگ او ادامه داشت.
- عضویت در کالج ملی
در سال 1972 او به عضویت «کالج ملی» (El Colegio Nacional) در آمد که توسط شاعر معروف «اکتاویو پاز» معرفی شده بود.
- فوئنتس، سفیر یا نماینده کشور مکزیک در بسیاری از سازمانها و کشور فرانسه- استاد دانشگاه
او به عنوان نماینده مکزیک در بسیاری از سازمانهای بین المللی و از سال 1972 تا 1976 به عنوان سفیر کشورش در فرانسه خدمت کرد و در اعتراض به انتصاب رئیس جمهور سابق گوستاوو دیاز اورداز به عنوان سفیر در اسپانیا از سمت خود استعفا داد. او به عنوان استاد در دانشگاههای پرینستون و کلمبیا و استاد دانشگاه هاروارد و کمبریج برجسته بود.
- دوستان نزدیک فوئنتس
از دوستان او میتوان به لوئیس بونوئل، ویلیام استایرون، فردریش دورنمات و جامعهشناس سی رایت میلز اشاره کرد که او کتاب مرگ آرتمیو کروز را به آنها تقدیم کرد.
- بحث و دعوا میان فوئنتس و پاز
فوئنتس که زمانی دوستی خوبی با اکتاویو پاز شاعر مکزیکی که برنده جایزه نوبل بود، در دهه 1980 در یک اختلاف نظر بر سر ساندینیستها که فوئنتس از آنها حمایت می کرد، از او جدا شد. در سال 1988، مجله پاز به مشروعیت هویت مکزیکی فوئنتس گیر داد، و درگیری بین پاز و فوئنتس آغاز شد که تا زمان مرگ پاز در سال 1998 ادامه یافت.
- فوئنتس: موضوع یک مستند تلویزیونی
در سال 1989، او موضوع یک مستند تلویزیونی کامل PBS با عنوان «عبور از مرزها: سفر کارلوس فوئنتس» بود که در اروپا نیز پخش شد و البته بارها در مکزیک نیز پخش شد.
- فوئنتس فیلمنامهنویس و مقالهنویس
او که از طرفداران بزرگ سینما بود، چندین فیلمنامه نوشت. او در طول زندگی خود با روزنامه ها و مجلات در دو سوی اقیانوس اطلس همکاری میکرد.
- مرگ کارلوس فوئنتس
در 15 می 2012، فوئنتس در بیمارستان آنجلس دل پدرگال در جنوب مکزیکو سیتی بر اثر خونریزی شدید درگذشت. او پس از اینکه پزشکش او را در خانهاش در مکزیکوسیتی پیدا کرده بود به آنجا آورده شده بود.
- پیامهای تسلیت برای مرگ فوئنتس
رئیس جمهور وقت مکزیک «فیلیپه کالدرون» در توییتر نوشت: «من عمیقاً برای درگذشت کارلوس فوئنتس، نویسنده و مکزیکی جهانی محبوب و مورد تحسین خود متاسفم. در آرامش باشد. نویسندهای که آثارش و حضورش اثری عمیق بر جای گذاشت».
رئیس جمهور وقت فرانسه «فرانسوا اولاند» فوئنتس را «دوست بزرگ کشور فرانسه» خواند و اظهار داشت که فوئنتس «با شور و شوق از ایده ساده و باوقار انسانیت دفاع کرده است.»
- مراسم خاکسپاری فوئنتس
این مراسم خاکسپاری فوئنتس در 16 مه در Palacio de Bellas Artes و با حضور رئیس جمهور وقت مکزیک «کالدرون» برگزار شد.
درباره نویسندگی کارلوس فوئنتس و سبک وی
- فوئنتس: بالزاک مکزیک
کارلوس فوئنتس را «بالزاک مکزیک» مینامند. فوئنتس این نویسندگان را بزرگترین میداند: «میگل دو سروانتس» اسپانیایی، «ویلیام فاکنر» آمریکایی و «بالزاک» فرانسوی.
درباره سروانتس چنین میگوید:
«رمان همواره راه دن کیشوت را میپیماید، از ایمنی مشابهت به مخاطره تفاوت و حتی ناشناختنی. من به سهم خود، این راه را برای سفر برگزیدم.»
- سوال فوئنتس در ابتدای نویسندگی از خودش
فوئنتس خود را نویسندهای پیشامدرن توصیف میکرد که فقط از قلم، جوهر و کاغذ استفاده میکند. پرسید: آیا کلمات به چیز دیگری نیاز دارند؟
فوئنتس گفته است که از نویسندگانی که از ابتدا ادعا میکنند دستورالعملی برای موفقیت دارند متنفر است. او در یک سخنرانی در مورد روند نوشتن خود وقتی در آغاز نوشتن بود چنین میگوید: با این سوال شروع کردم که «من برای کی مینویسم؟»
- رمان از دیدگاه فوئنتس:
«آنچه را تاریخ ناگفته میگذارد، رمان باز میگوید.»
- حرفههای کارلوس فوئنتس:
- روزنامهنگار
- نویسنده داستان کوتاه
- نویسنده فیلمنامه
- نویسنده نقد فیلم
- نویسنده رمان
- فعال سیاسی
- دیپلمات رسمی دولت مکزیک