اولین معجزه رخ می دهد. بانوی سالخورده هیج سؤالی می کند، از جا بلند می شود و از بچه ها می خواهد دنبالش بروند. اسمش را واقعا نمی شود معجزه گذاشته چهرهی ایزابل است که هنگام ادای آن کلمات اثر خودش را بخشیده, نیرویی بی پایان و اقتداری وصف ناپذیر در آن است. نوری که هرگز از چهره اش محو نخواهد شد، انگار از میان آتش گذشته
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران