زنده ام که روایت کنم، بی شک، یکی از کتاب های انگشت شماری است، که طی دهه گذشته، میلیون ها نفر از شیفتگان ادبیات ناب و والا چشم به راهش بوده اند: بازآفرینی موجز دوران سرنوشت ساز زندگی گابریل گارسیا مارکز، در این روایت پرشور، نویسنده نامدار کلمبیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در 1982 خاطرات دوران کودکی، نوجوانی و نخستین سالهای جوانی اش را، با صداقتی بی نظیر، به خواننده پیشکش میکند؛ سالهایی که تخیل بارورش را غنا بخشیدند و زمینه ساز پدیداری برخی از برجسته ترین و ماندگارترین داستانهای کوتاه و رمان های زبان اسپانیایی شدند، که از جایگاه و اهمیتی بنیادین و اساسی برخوردارند. |
متنی که عرضه می شود، رمان یک زندگی است که از ورای صفحاتش گارسیا مارکز، با نثر شگفت انگیزش، پرسوناژها و ماجراهایی را متجلی می سازد که شاهکارهایی همچون صد سال تنهایی، عشق در سال ویا، پاییز پدرسالار، کسی برای سرهنگ نامه نمینویسد و... را انباشته اند. برای علاقه مندان این نویسنده سترگ، زنده ام که روایت کنم، اثری است ضروری؛ زیرا بر دنیای داستانی مارکز پرتویی روشنی بخش می افکند و امکان رهیافتی نوین به جهان خیالی یکی از بزرگترین داستان نویسان معاصر را فراهم می سازد.
متنی که عرضه می شود، رمان یک زندگی است که از ورای صفحاتش گارسیا مارکز، با نثر شگفت انگیزش، پرسوناژها و ماجراهایی را متجلی می سازد که شاهکارهایی همچون صد سال تنهایی، عشق در سال ویا، پاییز پدرسالار، کسی برای سرهنگ نامه نمینویسد و... را انباشته اند. برای علاقه مندان این نویسنده سترگ، زنده ام که روایت کنم، اثری است ضروری؛ زیرا بر دنیای داستانی مارکز پرتویی روشنی بخش می افکند و امکان رهیافتی نوین به جهان خیالی یکی از بزرگترین داستان نویسان معاصر را فراهم می سازد.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران