حالا گاهی خودم را میمبر را می کنم که چرا همان موقع از خانه بیرون بردم، اما این دو زنم همیشگی نیست. بعضی وقت ها هم به خودم می گویم تو شاهد بود، برای همین است که این ها را می نویسم از در اتاق و رفتم و همانا خشکم زد. شاخه گل برم جلو پاهایم استاد کریمت انگشتان لرزانم را سوراند جوانه کبریت را انداختم با عجله کبریت دیگری زدم. رد میانسالی به پشت، کف خاکی افاق افتاده بود و چشمانش به سقف خیره بود.»
دست نوشتهها نوشته فرهاد کشوری انتشارات نیماژ
5 / -
- ناشر : نیماژ
- قطع : رقعی
- نوبت چاپ : 1
- تعداد صفحات : 144
- سال چاپ : 1394
- دسته بندی : رمان ایرانی
- شابک : 9786003670594
برچسب ها :
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران