loader-img
loader-img-2

چایت را من شیرین می کنم نوشته زهرا بلنددوست انتشارات کتابستان معرفت

5 / 5
like like
like like
آرام آرام روی قبرهای وسط حیاط قدم می زدم و با گوشه ی چشم، تاریخ نوشته شده بر آنها را می خواندم. بعضی جوان، بعضی میانسال، بعضی پیر، راستی مردن درد داشت؟ ناگهان یک جفت کفش سرمه ایی رنگ، با عطری تلخ وأشنا، مقابل چشمانم سبزشد. سرم را بالا آوردم. صدای کوبیده شدن قلبم را با گوش هایم شنیدم. چند روز از آخرین دیدنش می گذشت؛ زیادی دلتنگ این غریبه نبودم؟ اما این غریبه، با شلوار کتان مشکی و پیراهن مردانه ی سرمه ایی رنگش، زیادی دلنشین به کام احساسم می آمد. باز هم موهای کوتاه وته ریشی به سیاهی زغال ..

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "چایت را من شیرین می کنم" می نویسد