معرّفی کتاب پروفسور:
- سال انتشار کتاب پروفسور:
پروفسور (به انگلیسی The Professor) اولین رمان شارلوت برونته بود. قبل از جین ایر نوشته شده بود، اما توسط بسیاری از مؤسسات انتشاراتی رد شد. سرانجام پس از مرگ در سال 1857 با تأیید همسر شارلوت برونته، آرتور بل نیکولز، که وظیفه بررسی و ویرایش متن را بر عهده گرفت، منتشر شد.
سبک داستانی پروفسور:
روایت اول شخص از دید قهرمان داستان.
خلاصهای از داستان پروفسور:
این رمان داستان مرد جوانی به نام ویلیام کریمسورث است.داستان بلوغ او، حرفه او به عنوان معلم در بروکسل و روابط شخصی او را توصیف میکند.
داستان با نامهای شروع میشود که ویلیام برای دوستش چارلز فرستاده است و جزئیات رد پیشنهاد عمویش برای روحانی شدن و همچنین اولین ملاقاتش با برادر ثروتمندش ادوارد را شرح میدهد. ادوارد به تحصیلات و هوش ویلیام حسادت می کند و با او به طرز وحشتناکی رفتار می کند و به او که در جستوجوی کار است شغل منشی را میدهد. از طریق اقدامات آقای هانسدن دلسوز، ویلیام از سمت خود خلاص می شود، و شغل جدیدی را در یک مدرسه شبانه روزی پسرانه در بلژیک آغاز میکند.
مدرسه توسط مسیو پلت دوستانه اداره میشود که با ویلیام مهربانانه و مؤدبانه رفتار میکند. به زودی شایستگی ویلیام به عنوان "پروفسور" به گوش مدیر مدرسه دخترانه همسایه میرسد. مادموازل رویتر به او موقعیتی در مدرسه اش پیشنهاد میدهد که او میپذیرد. ویلیام در ابتدا عاشق او شده بود، اما متوجه میشود او و مسیوپلت قرار ازدواج دارند و او را فریب دادهاند و به او در این باره چیزی نگفتهاند.
ویلیام با مادمازل رویتر رفتارمودبانه و سردی را پیش میگیرد زیرا ماهیت اصلی او را می شناسد با این حال، مادمازل همچنان با تظاهر به خیرخواهی و نگرانی، تلاش می کند تا او را به سمت خود بکشاند و از او می خواهد که به یکی از معلمان جوانش، فرانسیس، که امیدوار است مهارت های خود را در زبان بهبود بخشد، آموزش دهد. ویلیام آرام آرام عاشق فرانسیس می شود.
مادموازل رویتر با حسادت به توجهی که فرانسیس از ویلیام دریافت می کند، تصمیم می گیرد که فرانسیس را از سمت خود برکنار کند و آدرس او را از ویلیام پنهان کند.
مادموازل رویتر در حالی که سعی میکرد خود را در نظر ویلیام دوستداشتنی جلوه دهد، بهطور تصادفی عاشق او شده میشود و ویلیام ...
بخشهایی از کتاب:
در طلوع صبح سرد ژانویه با عجله از خانه خانم کینگ به طرف کلوز به راه افتادم و از خیابان سراشیب یخ زده عبور کرده و به کارخانه رسیدم. در آن هنگام با خود میاندیشیدم که در مورد صفات افراد چه از نظر احساسات و عواطف و چه از نظر حالت و موقعیت در زندگی آنها، اوج و منتها درجهای وجود دارد.
کارگران یک ساعت قبل از من به سر کار خود آمده بودند و هنگامی که به آنجا رسیدم چراغهای کارخانه روشن و کارها شروع شده بود. مانند همیشه به کار خود مشغول شدم. بخاری گرچه روشن بود، امّا دود میکرد و استیتن هنوز نیامده بود. من در اتاق را بسته و پشت میز خود قرار گرفتم، دستهایم را که تازه با آب سرد شسته بودم هنوز بیحس و کرخت بودند و تا وقتی که گرم نشده و به حال اول خود برنگشتند نتوانستم کار کنم، لذا در این مدت کوتاه به فکر فرو رفتم، موضوعی که دربارهاش فکر میکردم همان «اوج تحمل مشکلات» بود. اندیشه ناراضی بودن از زندگی و مقابله با مشکلات آن.
معرّفی شارلوت برونته
شارلوت برونته (1855- 1816) و دو خواهرش، «امیلی» متولد 1818، و «آن» متولد 1820، فرزندان یک کشیش بودند، و هر سه ادیب و شاعر و رماننویس و در واقع یک جوخه ادبی را تشکیل میدادند. از 1835 تا 1845 این سه خواهر بیشتر اوقاتشان را به کار تعلیم و تربیت کودکان میگذراندند. اما...
معرّفی شارلوت برونته و مشاهدهی تمام کتابها
شخصیتهای رمان پروفسور:
ویلیام کریمسورث: قهرمان داستان، کودک یتیمی است که ، در کالج ایتون تحصیل میکند. تصمیم دارد همانند پدرش تاجر شود. زمان او در یورکشایر به عنوان منشی برای برادر بزرگتر بی رحمش کوتاه است و او به بلژیک میرود، جایی که "پروفسور" میشود.
لرد تیندل / محترم. جان سیکامب / آقای سیکامب: عموهای مادری ویلیام که تلاش میکنند ویلیام شغل روحانی را بپذیرد و با یکی از عموزاده های خود ازدواج کند، ویلیام تمام روابط خود را با این خویشاوندان قطع می کند و در بقیه کتاب، اطلاعات کمی از آنها وجود دارد.
چارلز : به ظاهر تنها دوست ویلیام در ایتون. ویلیام نامه ای به او مینویسد و جزئیات فعالیت های خود را از زمان ایتون و درست پس از اولین ملاقاتش با ادوارد در سالن کریمزورث توضیح میدهد. این نامه به عنوان مقدمه ای برای کتاب عمل میکند. چارلز به نامه پاسخ نمیدهد، زیرا او قبلاً به سمت یکی از مستعمرات حرکت کرده است. او شخصیتی است که در کتاب دیده نمیشود.
ادوارد کریمسورث: برادر بزرگ و مستبد ویلیام. او یک تاجر ماهر، صاحب یک کارخانه یورکشایر، متاهل و خوش تیپ تر از برادرش است. او با حسادت به تحصیل ، با ویلیام ظالمانه رفتار میکند.
هانسدن یورک هانسدن: مردی که ویلیام را از چنگ برادرش آزاد می کند. او با او در بروکسل تماس برقرار میکند و آن دو با هم دوستان خوبی می شوند.
مسیو فرانسوا پله: مدیر فرانسوی یک مدرسه پسرانه در بلژیک که ویلیام را استخدام می کند و به یک دوست خوب تبدیل می شود. او بعداً به او خیانت می کند.
مادموازل رویتر :مدیر کاتولیک مدرسه در بلژیک. ویلیام در ابتدا مجذوب او شد، اگرچه قرار است با مسیو پلت ازدواج کند.
فرانسیس ایوانز هنری : یک دانش آموز معلم در مدرسه ای در بلژیک که ویلیام کریمسورث عاشق او میشود و باعث اخراجش از مدرسه میشود.
تحلیلی بر داستان «پروفسور»:
این رمان بر اساس تجربیات شارلوت برونته در بروکسل است، جایی که او به عنوان دانشجوی زبان تحصیل کرد و در سال 1842 معلم بود. بیشتر موضوع پروفسور بعدها، از دیدگاه یک معلم زن، به رمان بعدی برونته یعنی ویلت تبدیل شد.
درونمایه رمان «پروفسور»:
در سرتاسر رمان ویلیام به کاتولیک ها و «جادوگری » نگاه تحقیر آمیز دارد. شارلوت برونته دو شخصیت اصلی کاتولیک را خیانتکار و غیرقابل اعتماد به تصویر می کشد. ویلیام معتقد است که آموزش کاتولیک تأثیر منفی بر دختران جوان مدرسه او دارد.
ترجمههای فارسی از رمان «پروفسور»:
با 4 ترجمه به زبان فارسی موجود است:
- پروفسور با ترجمه رضارضایی از نشر نی .
- پروفسور با ترجمه اسماعیل کیوانی از نشر جامی (مصدق) .
- پروفسور با ترجمه بنفشه جعفر از نشر روزگار.
- فرانسیس با ترجمه عباس کرمیفر از نشر اکباتان.
کتابهای صوتی و الکترونیکی از پروفسور:
مشخصات کتابهای الکترونیکی این اثر:
- براساس نسخهی چاپی نشر جامی.
- براساس نسخهی چاپی نشر نی.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران