منیرالدین بیروتی زاده بغداد تک
خشت (1382)، چهار درد (1384)، دارند در می زنند (1386) - انتشارات ققنوس از همین انتشارات: سلام مترسک (1388)، ماهو (1394)
این داستان ها بیشتر حال و هوای امروزی دارد. به جز یکی دو تایی
که به دلایلی نشرشان تا همین حالا طول کشید. بیشتر همین فضای شهر و شلوغی همین پایتخت پر دود که نویسنده گویی خطر این تجربه را به جان خریده تا لابد از آن فضاهای مألوف و معهود بیرون بیاید و چیزی نو را تجربه کند. قصه هایی از آدم های توی این شهر شلوغ و پر درود اما زنده، با تمام دلمشغولیها و سردرگمی ها و مصیبت هایشان. داستانهایی که شاید در نگاه اول هیچ ارتباطی بین آنها نتوان پیدا کرد اما با کمی تأمل می توان دریافت که تمامی آنها از یک درد مشترک میگویند...
خشت (1382)، چهار درد (1384)، دارند در می زنند (1386) - انتشارات ققنوس از همین انتشارات: سلام مترسک (1388)، ماهو (1394)
این داستان ها بیشتر حال و هوای امروزی دارد. به جز یکی دو تایی
که به دلایلی نشرشان تا همین حالا طول کشید. بیشتر همین فضای شهر و شلوغی همین پایتخت پر دود که نویسنده گویی خطر این تجربه را به جان خریده تا لابد از آن فضاهای مألوف و معهود بیرون بیاید و چیزی نو را تجربه کند. قصه هایی از آدم های توی این شهر شلوغ و پر درود اما زنده، با تمام دلمشغولیها و سردرگمی ها و مصیبت هایشان. داستانهایی که شاید در نگاه اول هیچ ارتباطی بین آنها نتوان پیدا کرد اما با کمی تأمل می توان دریافت که تمامی آنها از یک درد مشترک میگویند...
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران