یازده دقیقه نوشته پائولو کوئیلیو انتشارات کارون
عناوین پرفروش
معرّفی کتاب یازده دقیقه:
- سال انتشار کتاب یازده دقیقه:
هفدهمین کتاب کوئیلو در سال 2003 به نام یازده دقیقه (به پرتغالی Onze Minutos) منتشر شد.
خلاصهای از داستان یازده دقیقه:
ماریا، دختر جوانی از دهکدهای دورافتاده در برزیل، که اولین تجربهاش از عشق، دلش را شکسته، برای جستجوی ثروت به سوئیس میرود.
او مدتی در یک کلوپ شبانه کار میکند اما بهزودی ناراضی میشود و یکشب پس از بحث و دعوایی شدید با مدیر کلوپ، کارش را رها میکند. او سعی میکند مدل شود اما موفق نمیشود. چون پولش تمام میشود، در ازای هزار فرانک از یک مرد عرب میپذیرد تا شب را با او بگذراند. و درنهایت او تصمیم میگیرد که یک فاحشه شود و به فاحشهخانهای در خیابان دو برن ، قلب منطقه چراغقرمز ژنو میرسد.
او در آنجا با نیا دوست میشود که او را در مورد "حرفه جدید" راهنمایی میکند و پس از یادگیری ترفندهای این کار از میلان، صاحب فاحشهخانه، وارد کار میشود. او با جسم و ذهنی وارد کار میشود که همه درها را به روی عشق میبندد و مکنونات قلبی خود را فقط در دفتر خاطراتش آشکار میکند. او بهسرعت در این کار موفق و مشهور میشود و همکارانش شروع میکنند به حسادت کردن نسبت به او. ماهها میگذرد و ماریا تبدیل به یک روسپی حرفهای میشود که نهتنها جسم مشتریانش را آرام میکند، بلکه با صحبت کردن با آنها در مورد مشکلاتشان، روح آنها را نیز آرام میکند.
دنیای او با ملاقات با رالف، نقاش جوان سوئیسی که "نور درونی" ماریا را میبیند، زیرورو میشود. ماریا بلافاصله عاشق او میشود و «عشق واقعی» را با رالف تجربه میکند. ماریا رفتهرفته بین کارش و عشقی که به رالف دارد مردد میشود. درنهایت او تصمیم میگیرد که وقت آن است که ژنو را با خاطرهای که از رالف دارد ترک کند، زیرا متوجه میشود که دنیای آنها از هم جدا است، اما قبل از رفتن، او تصمیم میگیرد آتش مرده جنسی را در رالف دوباره روشن کند و از او در مورد ماهیت رابطهی مقدس یاد میگیرد، رابطه جنسی که با عشق واقعی آمیختهشده است و شامل تسلیم کردن روح و نهفقط جسم،به شخصی است که دوستش دارد.
بخشهایی از کتاب:
برای اینکه یک ساعت با مردی بگذرانم، 350 فرانک سوئیس میگیرم. درواقع اغراق است. اگر درآوردن لباسها را حساب نکنیم و تظاهر به محبت و صحبت دربارهٔ مسائل پیشپاافتاده و لباس پوشیدن را، کل این مدت میشود یازده دقیقه رابطه جنسی! یازده دقیقه! دنیا دور چیزی میگردد که فقط یازده دقیقه طول میکشد. به خاطر این یازده دقیقه است که در یک روز 24 ساعته (با این فرض که همه زن و شوهرها هرروز عشقبازی کنند، که مزخرف است و دروغ)، مردم ازدواج میکنند، خانواده تشکیل میدهند، گریه بچهها را تحمل میکنند، مدام توضیح میدهند که چرا دیر آمدهاند خانه، به صد تا زن دیگر نگاه میکنند با این آرزو که با آنها چرخی دور دریاچه ژنو بزنند، برای خودشان لباسهای گران میخرند و برای زنهایشان لباسهای گرانتر، به فاحشهها پول میدهند تا جبران کمبودشان را در زندگی زناشوییشان بکنند و نمیدانند این کمبود چیست. همین یازده دقیقه، صنعت عظیم لوازمآرایش، رژیمهای غذایی، باشگاههای ورزشی و پورنو گرافی را میگرداند؛ و وقتی مردها دورهم جمع میشوند، برخلاف تصور زنها، اصلاً راجع به زنها حرف نمیزنند. از کار و پول و ورزش حرف میزنند. یک جای کار تمدن ما ایراد اساسی دارد!
تا به امروز او همیشه ذهنش را مشغول این میکرد که دیگران در مورد او چه فکر میکنند: مادرش، دوستان مدرسهاش، پدرش، آدمهای آژانس مد، معلم فرانسه، خدمتکار، کتابدار، غریبه در خیابان. در حقیقت هیچکس به هیچچیز فکر نمیکرد. لااقل به ماریا فکر نمیکرد: یک غریبهی فقیر، که اگر فردا هم ناپدید شود، حتی پلیس متوجه نخواهد شد!
درد، نوعی داروی قوی بهحساب میآید. در طول زندگی، با ما همراه میشود. در رنج، مخفی است و در خطاهایی که عشق را در آن به خاطر شکست رؤیاهایمان مقصر میدانیم، وجود دارد. اگر درد، چهرهی واقعی خود را نشان بدهد، همه را میترساند؛ ولی زمانی که لباس قربانی بر تن دارد، اغواگر است… یا ترسو… هر چه انسان بکوشد آن را طرد کند، ولی بازهم راهی برای بودن و عشقورزیدن با آن مییابد و کاری میکند که بخشی از زندگی محسوب شود.
عشق، موجب میشود که غذا خوردن، خوابیدن، کار کردن و آرامش یک فرد، دچار اختلال شود. بسیاری از مردم از داشتن چنین احساسی میترسند؛ زیرا زمانی که عشق ظاهر شود، گذشته را ویران میکند. عدهی دیگری تصوری برخلاف این امر دارند. بدون تفکر، خود را تسلیم میکنند و منتظر میمانند تا راهی برای حل همهی مشکلات خود در عشق بیابند. مسئولیت خود را برای شاد کردن به دیگران واگذار میکنند و گناه خوشبخت نبودن احتمالی خود را به گردن دیگران میاندازند. همیشه در حالت خوشبینی به سر میبرند؛ زیرا تصور میکنند اتفاق خوشایندی خواهد افتاد و یا همیشه افسرده هستند؛ زیرا رویدادی غیرمنتظره، همهچیز را ویران خواهد کرد. جدا شدن از عشق یا کورکورانه به آن تن در دادن… کدامیک ویرانگرتر است؟
معرّفی پائولو کوئلیو:
پائولوکوئیلو د سوزا (به پرتغالی Paulo Coelho de Souza) معروف به پائولو کوئیلو (زاده 24 اوت 1947) غزلسرا و رماننویس برزیلی است. او از سال 2002 عضو آکادمی ادبیات برزیل است اما...
معرّفی پائولو کوئلیو و مشاهدهی تمام کتابها
ترجمههای فارسی از رمان «یازده دقیقه»:
- یازده دقیقه، ترجمه کیومرث پارسای، نشر نی نگار، شابک: 9789642617029
- یازده دقیقه، ترجمه آرش حجازی، نشر کاروان، شابک: 9642617021
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران