معرّفی کتاب "آینه قدّی" ترجمه «زهرا سلیمی»
کتاب «آینه قدّی» ترجمه «زهرا سلیمی» در سال «1400» با موضوع 11 داستان کوتاه از برگزیدگان جشنوارهی اُ.هنری است. اُ. هنری، جشنوارهای معتبر است که مختص داستانهای کوتاه میباشد و هرساله در آمریکا برگزار میشود. نام این جشنواره، به افتخار ویلیام سیدنی پورتر که به نام هُنَری اُ. هنری معروف بود، انتخاب شد. اُ. هنری حدود 400 داستان کوتاه نوشته است که به عنوان بهترین نمونههای داستان کوتاه از آنها یاد میشود. 11 داستان برگزیدهی سال 1993 این جشنواره، در کتاب آینه قدّی جمعآوری شده و توسط خانم زهرا سلیمی ترجمه شده است. در ادامه، در ارتباط با هر یک از داستانها توضیحی مختصر ارائه میکنیم:
جزیره: داستان زنی که رابطه ی عمیقی با گربهاش داشته و در سوگ از دست دادن او به سر میبرد.
آینه قدی: نام کتاب، برگرفته از این داستان است. داستان آینه قدّی به ما میآموزد که آینهها هم قابل اعتماد نیستند.
ماداگاسکار: این داستان روایتگر احساسات متزلزل پسری نسبت به پدرش است. او نمی داند باید از پدرش دلگیر باشد یا سپاسگزار!
بالابردن رکورد اقامتم: داستان پسری که قصد کمک دارد اما نمیداند چگونه باید موفّق شود.
کار نیمه وقت: پسری که در کنار پدرش به سختی کار میکند و تجربههای خاصی را از زندگی به دست میآورد.
پتوی قاتل: احساسات انسانی که میداند مرگش نزدیک است.
با عقایدی متفاوت: این داستان به ما روش زندگی مسالمتآمیز را میآموزد
پانتومیم: تفاوتها و اشتراکات اعضای یک خانواده و جنس روابط آنها
پرچمهای زرد: پسر کم سن و سالی که به حقیقت زندگی دست مییابد.
خانه صورتی: نمود تفاوت نسلها در یک خانواده
مدرسه وون: این داستان درس جوانمردی و انسانیت میآموزد.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
از جمله نکتههایی که راجع به کتاب آینه قدّی بیان میشود، این است که داستانهای این کتاب واقعگرایانه و اجتماعی هستند و هر یک دغدغه ی خاصّی از انسان را دنبال میکنند. نکته ی مثبت داستانهای این کتاب، این است که خواننده بهراحتی میتواند با رویدادها و روند داستانهای کتاب، همزاد پنداری کند. پایانبندی داستانها، غیرمعمول و شگفتانگیز طراحی شده است.
بخشی از کتاب
در بخشی از کتاب میخوانید: «و حالا پینک مرده و من نمیتوانم مرگش را قبول یا حتی باور کنم. (اندرو نیز سه سال پیش فوت کرد، اما این ماجرا داستان او نیست.)
چند روز پس از مرگ پینک به همراه دوست جدیدم اسلاتر، به هاوایی رفتیم. این سفر از قبل برنامهریزی شده بود. من ماهها قبل از اینکه پینک بمیرد فهمیده بودم بیمار است. اما اصلاً انتظار نداشتم که بمیرد. خیلی تصادفی مرد. دست کم برای من تصادفی بود. کدام مادر میتواند بگوید مرگ فرزندش را پیشبینی کرده؟ که میدانسته میمیرد؟ که تصور میکرده به همین زودیها قرار است او را از دست بدهد؟ نمیدانم اگر فرزندی از جنس خودم داشتم هم میتوانستم او را مانند پینکِ عزیزم دوست داشته باشم؟ بعد از مرگ پینک باید طبق برنامهای از پیش تعیینشده به جزایر هاوایی میرفتم. همراه اسلاتر. با خودم گفتم شاید برای عزاداری پینک مناسب باشد اما نبود. احساس میکردم جزیره بین مرگ او و من مداخله میکند. وقتی نیاز داشتم در اتاقم، روی تختم، همان جایی که با پینک میخوابیدم بنشینم و با خیرهشدن به جای خالیاش مرگش را بپذیرم، داخل این جزیره لعنتی بودم.
وقتی که نیاز داشتم تنها باشم تا با مرگش کنار بیایم، اسلاتر همراه من بود.
اسلاتر دفتر و دستکی در جهت توسعه مراکز و مجتمعهای مسکونی در سراسر جهان دارد. اندرو آن زمان که زنده بود، اسلاتر را نمیپسندید و بعضی اوقات من نیز او را تأیید نمیکردم. او مردی لاغر و قدبلند با موهای قرمز و کمی جوانتر از من و البته خیلی جذّاب بود. اگرچه در جلسه اول من به سمت او کشیده نشدم، چون به نظرم آمد خیلی راجع به پول صحبت میکند و هیچ موضوع دیگری جز مادیات و درآمد در جهان به این بزرگی برایش مهم نیست. او چه میدانست محبت انسان به حیوانش یعنی چه؟ چه میدانست آدم میتواند آنقدر عاشق شود که همهی وجودش را عشق و علاقه بگیرد. که خودش را نبیند و همهجا معشوقش را مشاهده کند. چه میدانست عشق یک مادر به حیوان خانگیاش چه معنایی دارد؟
بعدها، هنگامی که کمکم حس کردم دوستش دارم، فکر کردم به این دلیل است که اسلاتر با اندرو خیلی فرق دارد و این تفاوت بسیار، باید نشانه خوبی باشد. باید به دنبال تفاوتها باشید نه پیداکردن یکی مانند قبلی، این را قبلاً جایی خوانده بودم.
اندرو و من، پینک را از زو خریدیم. یک زن پولدار و الکلی که آن زمان همسایه جدید ما در برکلی بود. اندرو، زن همسایه را در کتابفروشیاش ملاقات کرده بود. او هم همان موقع ما را به یک مهمانی ناهار دعوت کرد. در محفلی پر زرقوبرق و با چشماندازی از خانههای جدید برکلی.»
درباره «زهرا سلیمی»
زهرا سلیمی مترجم ایرانی متولد سال 1369 میباشد. تمرکز زهرا سلیمی در حوزهی کتاب و نویسندگی، بر ویراستاری و ترجمه بوده است. او همچنین در تألیف برخی از کتابها فعالیت داشته است. وی، داستانهای برگزیدهی چند دوره از جشنوارهی اُ. هنری را ترجمه کرده؛ در بخش بعدی به معرّفی برخی از کتابهای او خواهیم پرداخت.
دیگر آثار «زهرا سلیمی»
از دیگر آثار زهرا سلیمی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
گفت و گو با مردگان، زنی که با من در یک خانه زندگی میکرد، به نمایندگی از یک احمق، داستانهای مثنوی (ویراستاری)، در مسیر زندگی (ویراستاری)، مادرم شوکت (نویسندگی)
نسخههای متعدّد از کتاب "آینه قدّی"
کتاب آینه قدّی ترجمهی خانم زهرا سلیمی توسط انتشارات نیستان به چاپ رسیده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. علاقهمندان میتوانند از طریق سایت ویستور، این کتاب را تهیّه کنند و از خواندن آن لذّت ببرند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران