معّرفی کتاب «آقای قناصه؛ خانم گرینف» اثر«سینا قنبرپور»
کتاب «آقای قناصه؛ خانم گرینف» نوشتهی «سینا قنبرپور»
کتابی است که در سال 1400 منتشر شد. این کتاب روایت یازده داستان کوتاه از واقعیتهای زندگی و نقطه های امید و ناامیدی در برابر ناملایمات زندگی است. قنبرپور در این کتاب تلخی هایی که در ذات خود شیرینی دارند به شیوه ای زیبا بیان می کند و پیوندی بین الگوهای دیروز و امروز در فضایی کاملا ایرانی برقرار می کند.
او قابی از سیاهی هایی که در دل خود سفیدی دارند در پیش چشمان مخاطب نمایان میکند و به توصیف چالش های روزمره در قالب داستانی عاشقانه و شاید گاهی رمز آلود می پردازد.
دیگران مهم دربارهی این کتاب چه گفته اند؟
به نقل از آتوسا زرنگارزاده شیرازی (نویسنده) :
" کار خیلی سختی است در وضعیت کنونی نشر و کاغذ کتاب تالیفی و البته مجموعه داستان منتشر کرد زیرا مجموعه داستان عموماً احتیاج به خواننده خاص دارد تا عام."
به نقل از علیرضا بهنام (شاعر) :
"نویسنده در این داستانها با استفاده از این المانهای اسطورهای با پلهایی آنها را ربط دادند به زمانمعاصر ما و دنیای مدرن کنونی. این سه داستان با توجه به کار اول نویسنده تجربه سختی برای نویسندهاست زیرا در آن سعی شده از زبان آرکاییک که شبیه به زبان گذشته بود استفاده شده است."
بهنام در توصیف دیگری از «آقای قناصه؛ خانم گرینف گفت: در زمانهای که داستان به شکل خیلی عجیبی به شکل فانتزیهای محدود آپارتمانی رفته داستانهای سینا قنبرپور عمق و تعدد جایگاه روایی دارد . جهانوارههای متعددی برای ما میسازد. فکر میکنم در میان کتابهایی که در این سالها درمیآید جایگاه خوبی داشته باشد و جایگاه خودش را پیدا میکند."
به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین :
"این مجموعه، اولین تجربه داستانی سینا قنبرپور بعد از سالها فعالیت در فضای واقعگرایِ روزنامهنگاری است. او ورود به فضای داستاننویسی را به پرواز درآوردن دامنه خیال خود میداند و این مجموعه داستان را مشق شبی از دورههای آموزشی خود به حساب میآورد".
بخشی از کتاب
در قسمتی از کتاب آمده است:
«صدای شلیکی آمد. همه زمزمهها را با خود برد. همه زمزمههایی که میگفت مگر میشود؟ مگر میشود همه حسها از میل تن برخاسته باشند؟ پس آن نوشتهها که فرستاده بود چه؟ صدای همان شلیک کافی بود تا سکوت حکمفرما بشود؟»«بوی سوختگی همه جا را پر کرده بود... به خدا اگه میتونستم اینقد جنازه آدما از زندهشون برات دوستداشتنیتره، خودکشی میکردم جنازهام بیفته دستت. اونم نه جنازه سالم جنازه سوخته... ما حتی حرف مشترکی باهم نداریم... ساعت مچی مقتول سالمه.... دست چپش را بالا آورد تا نگاهی به ساعت خودش بیندازه، ولی ساعت روی دستش نبود.»
دربارهی «سینا قنبرپور»
"سینا قنبرپور " متولد 1356 در شهر اهواز است او فعالیتهای خود را در عرصهی روزنامه نگاری در نشریات اهواز شروع کرد و اکنون روزنامه نگار، خبرنگار و مقاله نویس روزنامه هایی همچون اعتماد است. او در حال حاضر سردبیر نشریه "کلید ملی" می باشد .
دیگر آثار «سینا قنبرپور»
"کتاب آقای قناصه؛ خانم گرینف" اولین کتاب سینا قنبرپور پس از گزارشات و مقاله های بنام و پرمحتوای اوست .
نسخه های متعدّد از کتاب "کتاب آقای قناصه؛ خانم گرینف"
کتاب آقای کتاب «آقای قناصه؛ خانم گرینف» اثر «سینا قنبرپور» توسط انتشارات چهارسو در سال 1400 به چاپ اول رسیده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران