معّرفی کتاب «خواب الماس» اثر «سمیه هرمزی»
کتاب «خواب الماس» اثر «سمیه هرمزی» رمانی است دربارهی پسر جوانی به نام عبد که با مشکلات زمانه دست و پنجه نرم می کند و برای ادامهی زندگی خود و خواهر کوچکش عاطفه تلاش می کند. خواهر او که از نظر جسمی و ذهنی مشکلات زیادی دارد برای او تنها دلخوشی محسوب می شود. عبد درگیر و دار زندگی به دنبال انتقام از انسان هایی است که او را به اینجا رسانده اند. انتقام از ناپدری، مادر عاطفه و صمیمی ترین دوستش سعید که دشمنی را در حق او تمام کرده است. زمانی که خواهرش را از دست میدهد بیشتر از پیش غرق نفرت و انتقام جویی می شود. در ادامهی داستان شخصیت های خوب و بد تازهای وارد قصّه میشوند و خواننده را با خود همراه می کنند که شاید بارقهی امیدی در دل این جوان پدید آورد.
بخشی از کتاب
در قسمتی از کتاب آمده است :
«سلما با حرف های میران بالاخره چشمه ی اشک هایش جوشید. سمت میران برگشت. از پشت پرده ضخیم اشک او را تار می دید.
-آروم شدی؟ خدا بهت آرامش داد؟
لب میران کمی به لبخند کج شد، پلکی زد و آهسته نجوا کرد: داد.
-پس چرا به من نمی ده؟
میران کمی بیشتر سمت سلما برگشت. آرامش جویبار درخشان چشمانش پرستیدنی بود.
-تو ازش نخواستی.
سلما نگاه گرفت و دوباره به دیوار روبه رو خیره شد.
-تا اون زنده ست من آرامش ندارم.
میران لبی تر کرد.
-یه قولی به من بده.
سکوت سلما را که دید ادامه داد: من اونو پیدا می کنم. باهاش تسویه حساب می کنی اما...
سلما دوباره به حاکم خیره و منتظر حرفش ماند. حاکم این بار در دلش از خدا آرامشی مانند دشت سرسبز چشمان او خواست.
-حرف از مردن نمی زنی. با من برمیگردی.
سلما دستی به چشمان اشک آلودش کشید.
-برگردم چی کار کنم؟ نه جایی دارم نه کسی نه انگیزه ای.
میران بلند شد و سمت در رفت.
-بعدش رو بعداً تصمیم می گیریم فعلاً بریم صبحونه بخوریم. بابامیر یه حرفش همیشه تو گوشم مونده، می گفت: «زندگی در حقیقت مثل قهوه ست، سیاه، تلخ و داغ! اما می شه توش شیر ریخت تا روشن بشه. میشه توش شکر ریخت تا شیرین بشه. و می شه کمی صبر کرد تا خنک بشه...» تو هم اینو همیشه به یادت باشه.»
دربارهی «سمیه هرمزی»
سمیه هرمزی متولد 1370 نویسندهی جوان ایرانی و صاحب سبک و جویای نام در عرصهی نویسندگی و رمان است که به تازگی آثار زیبایی را در قالب رمان به رشتهی تحریر درآورده است.
دیگر آثار «سمیه هرمزی»
از آثار سمیه هرمزی میتوان به رمان های "رو به باد" ، "وقت دلدادگی" ، "با درد نوشتم، توعاشقانه بخوان" اشاره کرد.
نسخه های متعدّد از کتاب "خواب الماس"
رمان «خواب الماس» نوشتهی «سمیه هرمزی» توسط انتشارات اشراقی در سال 1400 به چاپ اول رسیده است
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران