معرفی کتاب «در چنگال کابوس» اثر «جان دوست»
کتاب «در چنگال کابوس | به انگلیسی: In the nightmare»، اثر «جان دوست | به انگلیسی: Jan Dost» است که نخستین بار در سال «1399» به انتشار رسید. نویسنده پس از شیوع بیماری کرونا، تصمیم گرفت هر روز، همه چیز را بنویسد و معتقد بود که زندگی انسان در حال تغییر است. افرادی که به رمانهای مربوط به ادبیات کشورهای کرد و عرب علاقه دارند، از مطالعهی این کتاب لذت میبرند.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
به نقل از فاروق نجمالدین، مترجم کتاب: این کتاب متأثر از حادثه شیوع و همهگیری کروناست. نویسنده، رماننویسی است که با موقعیت عجیبی روبهرو شده و میداند سبک زندگی خودش و همه جهان را تغییر خواهد داد. بنابراین احساس میکند همه چیز را باید کنار بگذارد و روزنوشتی را بنگارد و هر چه میبیند را یاددشت کند، طبیعی است که این فرد با پیشینه رماننویسی، میخواهد با همان سبک و سیاق کار کند.
به نقل از دکتر هناء البواب: باید میان جان دوست به عنوان نویسنده و روزنوشتهای ویروس کرونا و جان دوست به عنوان داستاننویس و نیز جان دوست به عنوان مترجمی زبردست تفاوت قائل شد. او در هر یک از زمینههای فوق زبانی خاص، سبکی ویژه و افقی متفاوت برمیگزیند که فقط با آن زمینه تناسب دارد. تصویرسازیها در روزنوشتهای (درچنگال کابوس) به گونهای است که گویی نویسنده درصدد است تصویری از قرار گرفتن در (چنگال زندگی) را بنمایاند. نویسنده در اینجا گویی به دنبال (راهنمایی) میباشد که قرار است راه خروج را از صحرایی گسترده نشان دهد اما خود میداند که احتمال گمگشتگی در این صحرا خیلی زیاد است. زبانی که جان دوست در این نوشتار استفاده میکند با زبان نثر ادبی متعارف او که از آن در رمانهایش بهره برده و من دو نمونه از آنها را خواندهام، به کلی متفاوت است.
بخشی از کتاب
در بخشی از کتاب میخوانید: «روز، به نیمه رسیده اما هنوز گیج و گنگم. هیچگاه این احساس را بدین گونه تجربه نکرده بودم. انگار کرهی زمین از ساکنانش به کلی تهی شده و من تنهای تنها ماندهام. میگردم تا دستکم یک نفر را پیدا کنم و با او همکلام شوم. میگردم و میگردم اما این خلأ تمامی ندارد. دارم فقط دور خودم میچرخم. اتفاقی سرنوشتساز رخ داده. ریتم زندگی انگار به هم خورده. آن آواز همیشگی انگار از نت معمولیاش خارج میزند. آوازی که دم به دم بر سر زبانها جاری بود و بشر به آن عادت کرده بود. زندگیها... جنگها... زاد و ولدها و مسافرتها... همه و همه با همین آواز تنظیم شده بود. این ویروس ناشناخته اما یکباره از راه رسید و گویی یک کاسه رنگ به تابلوی زندگی بشر پاشید. حالا دیگر تمام اخبار جهان تحت تأثیر این ویروس قرار گرفته. به راستی نمیدانم که این رنگ آیا تابلو را به تمامی خواهد پوشاند و یا اینکه فقط لکههایی زشت، اینجا و آنجای آن باقی خواهد گذاشت؟! کسی چه میداند. بسا که این افزودنی لعنتی بر زیبایی این تابلو بیافزاید!
به هر روی اما آلاچیق ترس، به تدریج سایههایش را بر چهرهها گستردهتر ساخته. چشمها سوسو میزند. نگاهها اصلاً شباهتی به نگاههای پیشین ندارد. رفت و آمد اتومبیلها و جنب و جوش مردم در خیابانها و مراکز خرید آشکارا تغییر کرده. ریتم زندگی انگار شتاب گرفته... نه، خیلی تند شده... هر کس میخواهد کارش را شتابزده به سرانجام برساند و فوراً به خانه بازگردد. گویی توفانی سهمگین در راه است و دیدبانان حوادث غیر مترقبه مرتباً توصیه میکنند که در منزلتان بمانید...»
درباره «جان دوست»
جان دوست، نویسنده و شاعر کرد از تبار سوریه است که کتابهای مختلفی با موضوعات متنوع نوشته است. او در حال حاضر ساکن آلمان است.
دیگر آثار «جان دوست | به انگلیسی: Jan Dost»
جان دوست در زمینههای مختلفی فعالیت دارد که در ادامه هرکدام از آنها را نام میبریم:
شعرها: دیوان جان، قلعه دمدم، سرود برای چشمهای کردستان و شعرهایی که جنگ در جیب شاعر فراموش کرد.
رمانهای کردی: مهاباد، سی گام و یک چوبدار، میرنامه، مارتین خوشبخت و کوبانی.
رمانهای عربی: عشیق ترجمان، خون بر مناره، زنگهای رم، یوحنا، در چنگال کابوس اتوبوس سبز، سه گام تا رهایی، کریدور آمن و در چنگال کابوس.
ترجمهها به عربی: مم و زین احمد خانی، خدیقه ناصری، بدائع اللغه و عادات الاکراد.
بهترین نسخه کتاب «در چنگال کابوس»
کتاب در چنگال کابوس با عنوان فرعی (سی روز نخست کرونا) توسط انتشارات نیستان با ترجمهی فاروق نجمالدین به چاپ رسیده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران