معرّفی کتاب «صید قزل آلا در بالادست رودخانه کودور» اثر «فاضل اسکندر»
کتاب «صید قزل آلا در بالادست رودخانه کودور» اثر «فاضل اسکندر» که در سال 1398 به چاپ رسید، دربارهی داستانهایی از مبارزان کمونیسم و سوسیالیسم است که در صدد مقابله و اصلاح این نظام برآمدند و شرایط جبر زیستی در جغرافیای جدید به دلیل مهاجرت اجباری از قفقاز را نپذیرفتهاند.نویسنده در قالب نقدی همراه با طنز به بیان مخالفت دربارهی سیاست های وقت قفقاز که توسط "استالین" اعمال شده بود می پردازد که خود نویسنده نیز قربانی هم این نظام قرار گرفته است. در این کتاب هشت داستان کوتاه از این نویسنده نگارش شده است که اتفاقات آن اغلب در فاصلهی سالهای 1930 تا 1940 رخ داده است.
دیگران مهم دربارهی این کتاب چه گفته اند؟
به نقل از جامعهی تحلیل خبری الف:
«تمرکز اسکندر بر آدمهایی است که اتفاقا برای جلب تأیید و حمایت جمع اهمیتی قائل نیستند. آنها گرچه ساختارشکنانه و بر خلاف جریان عمومی رفتار میکنند و بسیاری از اوقات دستمایهی خندهی دیگران میشوند، اما آدمهایی هستند که آبخازیا از آنها رنگ و معنا گرفته است.»
بخشی از کتاب
در بخشی از کتاب میخوانید:
"من اعتراضکنان گفتم: «مدیر این وسط چهکاره است؟ اصلاً در داستان صحبتی از مدیر به میان نیامده است.» او با چشمان گرد و سراسر حیرت به من نگاهی کرد و گفت: «به همین سبب خندهدار است که اصلاً در مورد آن صحبتی هم نمیشود.» او شروع کرد به توضیح دادن که در چه مواقعی بهتر است مطلب مستقیم گفته شود و در چه زمانی باید با کنایه گفته شود تا باعث خنده شود. در اینجا همین کنایهگویی بهتر است، زیرا خواننده از تفاوت سِمَت پی میبرد که مدیر چه دریافت کرده که از گلابی خانم معلم صرفنظر کرده است. من پرسیدم: «اگر معلم با گلابی میرود، مدیر لابد با هندوانه به خانه میرود!» او دستش را تکان داد و گفت: «البته که نه.» سپس صحبت ما به جاهای دیگر کشید و من احساس کردم که در او الهام به وجود آوردهام و خلاقیت ادبی من به او سرایت کرده است. در جریان مکالمه، مشخص شد که او تکنسین کارخانهٔ گوشت است. از او پرسیدم که چقدر حقوق میگیرد. او گفت: «کفایت میکند.» و ادامه داد: «گوشت همیشه درآمد دارد.»
من زدم زیر خنده، زیرا جملهٔ او خواص مرگبار ترکیبات پروتئینی را برای من تداعی میکرد.
گفت: «کجای این جمله خنده داشت؟ هر کسی باید امرار معاش کند.»
این جمله هم خواص مرگبار ترکیبات پروتئینی را برای من تداعی میکرد.
میخواستم از او بپرسم چقدر از گوشت برایش میماند تا مشخص کنم چقدر به مدیر کارخانه میرسد، اما صرفنظر کردم.»"
دربارهی «فاضل اسکندر»
فاضل عبد لوویچ اسکندر متولد 1929 نویسندهی ایرانی تبار اهل آبخاز بود. پدر او در سال 1938 تحت مهاجرت اجباری به ایران اخراج و به یک اردوگاه کار اجباری برده شد و در سال 1957 در همانجا از دنیا رفت. فاضل اسکندر در شهر مسکو در مؤسسهی ادبی معتبر "ماکسیم گورکی" به تحصیل پرداخت و کار حرفهای خود را با روزنامهنگاری آغاز کرد. او بیشتر عمر خود را در مسکو سپری کرد.اسکندر در دههی 1960 جزء کسانی بود که به سیاستهای اقتصادی لیسنکو و خروچف دربارهی کشاورزی معترض بود و این اعتراض را با نگارش داستانهایی با تم محیط زیستی به گوش همگان میرساند. او در شوروی سابق، بیشتر برای شناساندن زندگی قفقازی در بین عموم شهره بود و آثارش را بیشتر به زبان روسی مینوشت. او در سال 2016 در اثر بیماری درگذشت
دیگر آثار «فاضل اسکندر»
از میان آثار او میتوان به «میوهی ممنوعه و داستانهای دیگر»، «انجیل به روایت چگام»، «خانهای زیر درختان سرو» و «خرگوشها و مارهای بوآ» اشاره کرد.
از جمله آثار دیگر این نویسنده عبارتند از:
خیاط مایهدار و کفبین -1398
دورانیافتههای دلچسب من -1398
آرامگاه لنین -1395
نسخه های متعدّد از کتاب "صید قزل آلا در بالادست رودخانه کودور"
کتاب «صید قزل آلا در بالادست رودخانه کودور» نوشتهی «فاضل اسکندر» به ترجمهی اصغر قدرتی توسط انتشارات نیستان در سال 1398 به چاپ یکم رسیده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران