معرّفی کتاب «یوسف آباد خیابان سی و سوم» اثر «سینا دادخواه»
کتاب سخنگو «یوسف آباد خیابان سی و سوم (باقاب)» اثر «سینا دادخواه» که اولین رمان سینا دادخواه است، دربارهی چهار شخصیت به نام های سامان، لیلا، استاد نجات و ندا است و در چهار فصل تالیف شده است که در هر فصل به شرح زندگی آنان از زبان خودشان می پردازد. این چهار تن توسط زنجیرهی عشق به هم متصل شده اند. این اثر، هیاهوی زندگی شهری و مناسبات آدم ها و تاثیر آن بر روحیات انسان ها را بازگو می کند. این کتاب که یکی از پرفروش ترین ها در سالهای اخیر بوده، به نوعی اغراق آمیز لب به تحسین شهر تهران باز کرده است و گویی این کتاب را برای تهرانی ها خواندنی تر کرده است.
دیگران مهم دربارهی این کتاب چه گفته اند؟
به نقل از محمد رضا جوادی یگانه جامعه شناس :
«هنوز در خون ما تهران جریان دارد و نقطه ی مثبت «یوسف آباد...»، تهران گرایی آن است.»
به نقل از رها فتاحی:
«یوسفآباد... » بیشک زبانی لحن محور دارد. لحنی که بیشک به مراتب بیشتر از آنچه که در دست است به پرداخت نیاز داشت لحنی که در چهار بخشِ رمان جاهایی موفق و درخشان است و در بیشاز نیمی از کتاب سرشار از اطنابی در افق است.
بخشی از کتاب
در توضیحات پشت جلد آمده است:
«بیست دقیقه است دارم توی این سگ لرز این پا و آن پا میکنم. گلستان دارد شلوغتر میشود و سیل آدمهای تشنه را پشت سد آجریاش بند میآورد. حسابش دیگر از دستم در رفته که چند بار این پلههای سنگی را بالا و پایین کردهام. شست پام توی جوراب پشمی آدیداس قندیل بسته و دستهام مثل خرسهای قطبی توی جیبهام به خواب عمیق زمستانی فرو رفتهاند. پوست صورتم از سرما میسوزد، ولی تا وقتی ندا نیامده، نمیخواهم بروم توی پاساژ.
اتوبان همت شلوغ است، اما روان. خطیهای ونک شهرک، همت را خوب میشناسند. میاندازند لاین سرعت و به ماشین جلوییشان چراغ میدهند و اگر ماشین جلویی کنار نکشید، یک لایی فرمول یکی میکشند و میآیند لاین دو. تاکسی ندا حالا دارد به ماشین جلویی چراغ میدهد. ندا به کابلهای برق وسط اتوبان خیره شده و توی این فکر است اگر تهران یکی دو ریشتر بلرزد، چی به سر آن دکلهای لندهور میآید. پسرها حالا باید سرماهای سخت بخورند تا با سی و هفت درجه حرارت، عاشق دخترها بشوند. برای همین است که به ندا زنگ نمیزنم و نمیپرسم: کجایی ندایی؟... ندا دیشب توی تلفن به من گفت: میخواهم بوت ساق بلند بخرم، بوت پارسالیام حسابی از ریخت و قیافه افتاده... پس بیا برویم گلستان...»
دربارهی «سینا دادخواه»
سینا دادخواه متولد 1363 و کارشناس مهندسی عمران است. او نویسندهی جوان دهه شصتی و خالق رمانهای «زیباتر» و «شاهراه» در دربارهی خودش میگوید:
«فرصتی گیر بیاورم مینویسم و عاشق تیم ملی انگلستان و فیلمهای کیارستمیام»
تمرکز دادخواه در سالهای اخیر، بر داستاننویسی استوار بوده است. در زمینهی مطالعات شهری و تهرانپژوهی نیز کتابی را با عنوان «آشیانهی خرس» در دست چاپ دارد. از دادخواه تاکنون مقالات متعددی در نشریات معتبر کشور در زمینهی ریختشناسی فرهنگ شهری و کنکاش در تاریخ دههی 80، به چاپ رسیده است.
دیگر آثار «سینا دادخواه»
"قطعه ی نایاب برای تعمیر ریش تراش"
"زیباتر"
"شاهراه"
از جمله عناوین آثار این نویسنده است.
نسخه های متعدّد از کتاب "یوسف آباد خیابان سی و سوم"
کتاب سخنگو «یوسف آباد خیابان سی و سوم (باقاب)» نوشتهی «سینا دادخواه» توسط انتشارات آوانامه در سال 1395 به چاپ رسیده است.
نسخه دیگر؛ نشر چشمه، سال 1399
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران