معرفی کتاب «بیصورت» اثر «الیسا شینمل»
کتاب «بیصورت | به انگلیسی: Faceless» اثر «الیسا شینمل | به انگلیسی: Alyssa Sheinmel» که در سال «2015» با نگرش روانشناختی و عاشقانه نوشته شده است. این کتاب داستان زندگی دختری به نام (میزی) را روایت میکند که در اثر حادثهی وحشتناکی دچار سوختگی میشود و مجبور به انجام عمل پیوند صورت میشود و باید هویتش را بار دیگر کشف کند.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
به نقل از نیویورک تایمز: بیصورت جذاب و پرپیچ و خم است. پر از پرسشهای مهم و حتی پاسخهای مهمتر در مورد عشق، هویت و ظاهر انسان. مطمئنم که مثل همهی کتابهای محبوبم چند بار دیگر آن را میخوانم. رمانی زنده، جذاب و زیبا که با خواندنش گذر زمان احساس نمیشود. قلم الیسا شنیمل بسیار ملموس است و شخصیتهایش آنقدر واقعی هستند که مدتها پس از خواندن آخرین صفحهی کتاب در خاطراتش میماند.
به نقل از Booklist: یک یادآوری تکاندهنده.
به نقل از Kirkus Reviews: این داستان شما را به خود جذب میکند.
به نقل از School Library Journal: یک پرتره انسانی شگفتانگیز.
بخشی از کتاب
در بخشی از کتاب میخوانید: «در اتومبیل، در مسیر گروه حمایتی که در زیرزمین یک کلیسای محلی برگزار میشود، پدر و مادرم در حال بحث کردن هستند. ابتدا تا حدودی امید داشتم که پدر اصرار کند اگر تمایلی ندارم، مجبور نیستم به این جلسه بروم. اما با وجود تمام ناراحتی و بیمیلیام، وقتی مسئله مربوط به من باشد، دوباره باهم متحد میشوند. برعکس، اکنون مثل همیشه درمورد مسائل بیاهمیت باهم بحث میکنند. پدر امروز صبح تخت را مرتب نکرد. فکر نمیکنم که در تمام بیست سال زندگیشان، حتی یکبار تخت را مرتب کرده باشد. اما امروز، به نظر میرسد که بالاخره مادر به آن پی برده است.
وقتی به کلیسا رسیدیم، با خود فکر کردم که نمیخواهم آنها همراه من داخل بیایند. میگویم: یه ساعت دیگه میتونین بیاین دنبالم. در را باز میکنم و با عجله در پارکینگ راه میروم. حتی ترجیح میدهم زیر باران باشم تا اینکه یک ثانیهی دیگر را داخل آن اتومبیل با آنها سپری کنم. به عقب نگاه نمیکنم که ببینم آیا پدر و مادرم از اشتیاق ناگهانی من غافلگیر شدهاند.
در حالی که با عجله در پارکینگ راه میروم، کیفم مانند یک ماراکا تلقتلق میکند. مدتی است که یک دز اضافی از قرصهایم را در خارج از مدرسه همراه خود میآورم، برای زمانهایی که ممکن است در ترافیک بمانم یا گاز اتومبیل تمام شود یا تصور میکنم که در یک جور حادثهی وحشتناک بین نقاط الف و ب قرار گرفتهام.
هنوز تزئینات روز شکرگزاری در کلیسا دیده میشود، هرچند تعطیلات بیش از دو هفتهی گذشته بود: شاخ نعمت پلاستیکی روی میزی خارج از ورودی قرار دارد. حلقهای از چندین چراغ به شکل تعدادی بوقلمون در بالای در وجود دارد و قطرات باران از آن میچکد. لامپهای حداقل نیمی از بوقلمونها کار نمیکنند.
داخل، بوی گیاه زنگزده و برگهای سوزنی درخت کاج میآید. حدس میزنم به خاطر درختهای غولی باشد که پارکینگ را احاطه کردهاند. در واقع، از پنجسالگی پا در کلیسا نگذاشتهام، زمانی که پدر و مادرم یک سال تمام من را به مدرسهی یکشنبهها فرستادند و سپس به این نتیجه رسیدند که ما اصلاً مذهبی نیستیم.»
درباره «الیسا شینمل»
الیسا شینمل یک نویسندهی آمریکایی است. او در کالج بارنارد تحصیل کرده و یکی از نویسندگان مجموعهی The Haunting of Sunshine Girl میباشد.
دیگر آثار «الیسا شینمل | به انگلیسی: Alyssa Sheinmel»
دختر سنگی، مدرسه قلعه و بیصورت از دیگر آثار الیسا شینمل میباشند.
کتاب «بیصورت» برندهی چه جایزهای شد؟
کتاب بیصورت عنوان بهترین کتاب نوجوان New York Public Library در سال 2015 را دریافت کرد و به عنوان نامزد جایزهی YALSA برای بهترین کتاب داستانی در سال 2016 انتخاب شد.
بهترین نسخه کتاب «بیصورت»
انتشارات کوله پشتی با ترجمهی هانیه چوپانی کتاب بیصورت را به چاپ رسانده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران