معرفی کتاب «استپ» اثر «آنتوان چخوف»
کتاب «استپ | به انگلیسی: The Steppe»، اثر «آنتوان چخوف | به انگلیسی: Anton Chekhov» است که نخستین بار در سال «1888» به انتشار رسید. این کتاب شخصیتهای زیادی دارد که به یادماندنیترین آنها، پسری به نام است که همراه داییاش راهی سفری میشود و این سفر نقطهی پایانی بردنیای خیالانگیز کودکی او میباشد. استپ یک جلگهی انسانگونه است که از دهکدههای مختلفی عبور میکند تا شهر برسد.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
به نقل از Oxford University Press: این اثر نشاندهندهی بلوغ چخوف به عنوان یک نویسنده است.
به نقل از Scholars & Rogues: به یاد ماندنی و تکان دهنده.
به نقل از Penguin Random House: داستان فراموش نشدنی سفر یک پسر.
بخشی از کتاب
قسمتهایی از کتاب: «یگروشکا به یاد مادربزرگش افتاد که زیر درختان آلبالو در گورستان آرمیده بود. او را به خاطر آورد که در تابوت خفته و روی چشمهایش سکه گذارده بودند سپس در تابوت را میخ کردند و او را درون مزار جای دادند و حتی صدای خشک خاکی که روی تابوت میریختند، به یادش آمد... مادربزرگش را در خیال مجسم کرد که اکنون بیچاره و منزوی درون تابوت تاریک افتاده است. در خیال خود، باز او را دید که ناگهان بیدار شد و چون ندانست کجاست با مشت به تابوت کوفت و کمک خواست و در پایان، دهشتزده مدهوش شد و دوباره جان داد.
در خیال، مادر و پدر روحانی خریستوفر و کنتس درانیتسکی و سلیمان را مرده مصمم کرد، ولی هر چه کوشید خود را در تاریکی میان قبر دور از خانه و کاشانه و متروک و بیچاره و مرده فرض کند موفّق نشد، زیرا برای شخص خودش امکان مرگ را نمیپذیرفت و احساس کرد که هرگز نخواهد مرد.
به عقل من موسسهای وجود ندارد که در آن جا به آدم یاد بدهند باهوش شود... نه، وجود ندارد؛ پسر نجیب خوب بیآزار... بزرگ میشود و کمک کار پدرش میشود...، و تو یه گوری حالا کوچکی، ولی بزرگ میشوی و از پدر و مادرت نگهداری میکنی... فرمان خداوندگار عالم این است: به پدر و مادرت احترام کن؛ من هم بچه داشتم، ولی در آتش سوختند... زنم سوخت و بچههایم سوختند... بله سوختند... کلبهی ما در شب احیا آتش گرفت... من خانه نبودم... به اریول رفته بودم، به اریول.»
درباره «آنتوان چخوف»
یکی از پزشکان، داستاننویسان، طنزنویسان و و نمایشنامهنویسان روسی، آنتوان پاولوویچ چخوف نام دارد که در 29 ژانویهی سال 1860 به دنیا آمده است. از بزرگترین نویسندگان ادبیات روسیه میتوان به آنتوان چخوف اشاره کرد. او در طول فعالیتش مجلهی غیررسمی و دستنویس الکن را منتشر کرد و برادرانش آن را به مسکو میبردند. آنتوان چخوف در دانشگاه مسکو در رشتهی پزشکی تحصیل کرده است. او سرانجام در 15 ژوئن سال 1904 براثر خونریزی مغزی درگذشت.
دیگر آثار «آنتوان چخوف | به انگلیسی: Anton Chekhov»
آنتوان چخوف آثار فراوانی دارد که عبارتند از:
از دفترچه خاطرات یک دوشیزه، بوقلمون صفت، کاشتانکا، نشان شیر و خورشید، بانو با سگ ملوس، شرطبندی، همسر، اتاق شماره شش، زندگی من، دکتر بیمریض، داستان ملالانگیز، ایوانف، خرس، عروسی، مرغ دریایی، سه خواهر، باغ آلبالو، دایی وانیا، در جاده بزرگ، خواستگاری، تاتیانا رپینا، آواز قو، در پانسیون اعیان، دشمنان، نگاهی به گذشته، انگور فرنگی، پلبند عزیزترینم، به سلامتی خانمها، دوئل، زندگی من و یک داستان دیگر، درباره عشق، دماغ، وحشی، دوستان ما بد زندگی میکنیم، بوسه، شکارگاه، سگ یک میلیون شپشی، ماسک، جان دلم، یک مرد ناشناخته، خوشبختی باد هواست؟، امواج سرخ و داستانی از بهشت.
بهترین نسخه کتاب «استپ»
انتشارات ماهی با ترجمهی سروش حبیبی و نشر جامی مترجم هوشنگ پیرنظر کتاب استپ را منتشر کردهاند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران