معرّفی کتاب اوژنی گرانده:
- سال انتشار کتاب اوژنی گرانده:
(به فرانسه Eugénie Grandet) رمانی است که اولین بار در سال 1833 توسط نویسنده فرانسوی اونوره دو بالزاک منتشر شد.
خلاصهای از داستان اوژنی گرانده:
بالزاک این رمان را به ماریا دو فرسنی ، که در زمان انتشار کتاب معشوق او و مادر دخترش، ماری-کارولین دو فرسنی بود، تقدیم کرد.
داستایفسکی کار خود را با ترجمه این رمان به روسی در سال 1843 آغاز کرد.
فلیکس گرانده، در زمانی که جمهوری فرانسه زمینهای کلیسا را در ناحیه سامور مصادره کرده بود، با دختر یک تاجر چوب ثروتمند ازدواج کرد. او اموال قابل توجهی از جمله برخی از بهترین زمینها را با قیمت بسیار رضایتبخش خریداری کرد، مورد احترام قرار گرفت و شهردار شد. در این زمان تنها دختر او اوژنی ده ساله بود و در همان سال ثروت بیشتری از طریق ارثیههای همسرش به دامان گرانده افتاد.
درطول رمان ما به تدریج با عادت خساست گرانده آشنا میشویم مصلا او به ندرت کسی را در خانهاش میپذیرفت یا شش فرانک بیشتر به خانم گرانده برای مخارج نمیداد یا صبحها تکههای نان را میشمرد و...
او در سال 1819 60 ساله بود، خواه ناخواه، روزی ثروت باید به اوژنی تعلق میگرفت که به خاطر این ثروت خواستگاران بسیاری داشت که با هم رقابت میکردند که البته طبیعی است زیرا ارثیه همسر، مسیر اصلی رفاه در اوایل قرن نوزدهم بود.
این رمان باور بالزاک را نشان میدهد که پول به عنوان خدای ملی تسخیر شده است.
در سال 1819، در روز تولد اوژنی، فلیکس گرانده با خانواده مورد علاقه خود از گراسینیستها و کروکوتینها جشن گرفته که ناگهان جوان غریبهای وارد میشود که نامهای را به فلیکس میدهد. این نامه از برادرش گیوم است که به مدت 30 سال در پاریس دیده نشده و کسی از او خبر نداشته و از فلیکس میخواهد تا به پسرش شارل برای سفر به هند کمک کند. علاوه بر این و به طور محرمانه، میگوید که ورشکست شده است، و قصد دارد جان خود را بگیرد. روز بعد تیتر روزنامه واقعیت مرگ گیوم و بدهیها را اعلام میکند که باعث میشود شارل را از پا درمیآورد. در این میان اوژنی به پسرعموی خود علاقهمند میشود و در برابر پدرش میایستد، در حالیکه ذات پسرعمویش را هنوز نشناخته است.
بخشهایی از کتاب:
من اگر یک مرد برای خودم داشتم با او تا جهنم هم میرفتم. حتی جانم را هم برایش میدادم. ولی افسوس که ندارم و باید در تنهایی زندگی کنم و در تنهایی بمیرم و هیچوقت طعم یک زندگی شاد را نچشم. دوشیزه خانم، به این کورنوایه پیر نگاه نکنید که مدام دور و برم میچرخد، او فقط به پولهای من فکر میکند. درست مثل یک موش که به دنبال پنیر میگردد. تازه فکر میکند که من متوجه نمیشوم. عیب ندارد، بگذارید فکر کند، مهم نیست. مهم این است که من هم از این بازی چندان، بدم نمیآید.
اشتباه زنها در اینگونه موارد، خوشبینی بیش از حد آنها به عشق و اعتقادشان به حقیقت عشق است. آنها دوست دارند که دروغهای مرد مورد علاقهشان را با اینکه میدانند دروغ است، باور کنند و تسلیمش بشوند. انگار که دلشان میخواهد فریب بخورند و از این فریب خوردن لذت میبرند.
آدمهای خسیس، آدمهایی هستند که فقط به زمان حال اعتقاد دارند و اصلاً به زندگی آن دنیا اعتقادی ندارند. اینطور آدمها فقط به پول فکر میکنند و برای مسائل دینی هیچ ارزشی قائل نیستند. خسیسها دوست دارند مدام سکههای طلایشان را لمس کنند و به هیچوجه دلشان نمیخواهد که پولهایشان را در قبال به دست آوردن چیزی از دست بدهند. آنها حتی به راحتی خودشان هم فکر نمیکنند و با اینکه ثروتمند هستند، روزهایشان را با گرسنگی، نکبت و تنهایی به شب میرسانند و از این همه پولی که دارند حتی یک سوی آن را حتی برای خودشان هزینه نمیکنند.
معرّفی اونوره دو بالزاک:
- تولد و مرگ بالزاک:
اونوره دو بالزاک متولد 1 مه 1799 در تور فرانسه و درگذشته 18 اوت 1850 (در سن 51 سالگی) در پاریس، نویسنده فرانسوی است. رماننویس، نمایشنامهنویس، منتقد ادبی، منتقد هنری، مقالهنویس، روزنامهنگار و چاپگر، یکی از تأثیرگذارترین آثار رمانتیک ادبیات فرانسه را با بیش از نود رمان و داستان کوتاه منتشر شده از سال 1829 تا 1855 که تحت عنوان «کمدی انسانی» گردآوری شده است، از خود به جای گذاشت اما...
معرّفی اونوره دو بالزاک و مشاهدهی تمام کتابها
درونمایه رمان اوژنی گرانده:
بالزاک پدر یوژنی فلیکس را به عنوان یک خسیس به تصویر میکشد و نقش او تحت تأثیر شخصیت هارپاگون از نمایشنامه مولیر، خسیس است.
او نوشت: «مولیر بخل را با هارپاگون خلق کرده بود. با فلیکس گرانده، من یک بخیل خلق کردم.» فلیکس گرانده نیز بخشی از طبقه سرمایهدار جدیدی بود که پس از انقلاب فرانسه ظهور کرده بود. شروع ثروت او در دوران انقلاب زمانی رخ میدهد که او از فرصتهای آن زمان استفاده میکند و وانمود میکند که یک جمهوری خواه متعهد است. او در سالهای پس از انقلاب علیرغم همه تغییرات سیاسی به شکوفایی خود ادامه میدهد.
بالزاک در ابتدا این رمان را بهعنوان یکی از صحنههای خصوصی در کمدی انسانی طبقهبندی کرده بود، اما بعداً آن را به «Scènes de la vie de Province» منتقل کرد. بنابراین رمان مطالعهای است در مورد زندگی در استانی فرانسه و ارتباط متقابل بین زندگی خصوصی خانواده گراند و زندگی عمومی سامور.
بالزاک در مورد رمان اوژنی گرانده چه میگوید:
کسانی که مرا پدر یوژنی گرانده مینامند، میخواهند مرا تحقیر کنند. میدانم که این یک شاهکار است؛ اما شاهکار کوچکی است؛ آنها بسیار مراقب هستند که از بزرگان یاد نکنند.
دیگران در مورد رمان اوژنی گرانده چه گفتهاند:
کریستوفر پرندرگاست مینویسد: «داستان یوژنی عمدتاً به عنوان داستان گذر از بیگناهی به تجربه، جهل به دانش، و توهم به افسون زدگی مورد توجه است.»
اوژنی گرانده و سینما:
- The Conquering Power (1921) اثر رکس اینگرام، با بازی آلیس تری (اوژنی)، (رودلف والنتینو (شارل) رالف لوئیس) پدر
- Eugenia Grandet (1946) اثر ماریو سولداتی با بازی آلیدا والی
- Eugenia Grande (1960) اثر آلکسیف سرگئی پتروویچ / سرگئی آلکسیف با بازی الکساندر گرجی، کوزاکوف میخائیل [
- Eugenia Grandet (1977) توسط Pilar Miró Los Libros، با بازی Carmen Maura، Eusebio Ponsela
- اوژنی گراند (1993) ساخته ژان دانیل ورههه ، با بازی الکساندرا لندن (اوژنی)
اوژنی گرانده و رادیو:
- یوگنی گراند (2014) توسط رز ترمین، برای رادیو بی بی سی 4
اوژنی گرانده و تلویزیون:
- یوژنی گراند (1965) به کارگردانی رکس تاکر، با بازی والری گیرون (اوژنی
- صلیب طلا (1965)
ترجمههای فارسی از رمان «اوژنی گرانده»:
با 4 ترجمه به زبان فارسی موجود است:
- «اوژنی گرانده» با ترجمة عبدالله توکل از نشر ناهید
- «اوژنی گرانده» با ترجمة محسن سلیمانی از نشر افق
- «اوژنی گرانده» با ترجمة عزت بصیری از نشر باهم
- «اوژنی گرانده» با ترجمة وحید منوچهری راد از نشر جامی (مصدق)
کتابهای صوتی و الکترونیکی از اوژنی گرانده:
مشخصات کتابهای صوتی این اثر:
مشخصات کتابهای الکترونیکی این اثر:
1.براساس نسخهی چاپی نشر جامی.
2. براساس نسخهی چاپی نشر ناهید.
3.براساس نسخهی چاپی نشر افق.
4.اوژنی گرانده
- نویسنده: اونوره دو بالزاک
- مترجم: شادی ابطحی
- انتشارات اردیبهشت
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران