معرّفی کتاب رنجهای ورتر جوان
- سال انتشار رنجهای ورتر جوان
رنجهای ورتر جوان (به آلمانی Werthers Die Leiden des jungen) نوشتهی گوته است که آن را در آلمان، سال 1774 در 25 سالگی منتشر کرد.
- ممنوع شدن فروش رنجهای ورتر جوان
در لایپزیک سال 1774، مسئولان حکومت فروش این رمان را ممنوع اعلام میکنند، زیرا این اثر جاودانی را در مدح خودکشی میدانستند.
- معنای ورتر
ورتر جوان با آن که دلش میخواست که محبوب باشد، از جمع کناره میگرفت و بی آن که پاکی و صفای خود را از دست بدهد، از خود جدا میشد. ورتر به معنای «عزیزترین» است و میگویند که رونوشتی است از گوته جوان.
خلاصه داستان رنجهای ورتر جوان
ورتر عاشق دختر جوانی میشود به نام شارلوت، که در یک مجلس رقص با همدیگر آشنا شده اند. ورتر دلباخته لوت است، اما شارلوت نامزد آلبرت دوست صمیمی اوست. و طبعا چنین عشقی وضع پیچیده ای را به وجود میآورد، و عشق و دوستی و محبت و حسادت باهمدیگر درگیر میشوند. اما ورتر با اطمینان کامل حرفش را میزند. عشقش را با صراحت به شارلوت ابراز میکند و درد خود را با دوستش آلبرت نیز در میان میگذارد.
این جوان بلند پرواز از طبقه بورژواست، که در شهر محل سکونتش او در حلقه اشراف پذیرفته نمیشود و حتی اشراف شهر، که با همدیگر اتحادی نفوذناپذیر دارند، او را به محافل خود راه نمیدهند و به هر حال این جوان، که خصوصیاتی دارد در حد وسط بین قهرمانان داستانهای روسو و استاندال، وقتی به بن بست میرسد، تنها به خود و تلاطم درونی خود میاندیشد، احساس درماندگی میکند و برای متلاشی شدن آماده میشود، دست به خودکشی میزند و خود را از بین میبرد.
بخشهایی از کتاب (نشرماهی، ترجمه محمود حدادی):
«آه از این حسِ گمکردگی، این کمبود وحشتناکی که در سینهٔ خود دارم! ــ اغلب میاندیشم، اگر که میشد یک بار، تنها یک بار او را بر قلب خود بفشارم، تمامی این کمبود از میان میرفت.»
«تنها این من نیستم که رنج میکشم. همهٔ انسانها امیدشان به ناامیدی میکشد و از انتظاراتشان جز فریبی بهجا نمیماند.»
«جوان دوباره رشتهٔ کلام را به دست گرفت و گفت: شما تندخویی را عادتی زشت میدانید. به گمانم دارید اغراق میکنید. گفتم بههیچوجه. چون آن خویی که باعث خودآزاری و دیگرآزاری میشود، لایق اسمی غیر از این نیست. مگر همین بس نیست که از خوشبختکردن همدیگر عاجزیم؟ دیگر چرا از اطرافیان و معاشرانمان آن شادی را هم بگیریم که گاهی از خود دلمان میجوشد و بیرون میریزد.
آخ، من صدبار دست به خنجر بردهام و خواستهام قلبم را از فشار این رنج خلاص کنم. میگویند نژادی از اسب نجیب هست که اگر وحشتناک تازاندی و به ستوهاش آوردی، از سر غریزه یک رگ خود را به دندان پاره میکند، که تنفس را بر خود آسانتر کرده باشد. من هم اغلب چنین حالی دارم. دلم میخواهد یک رگ خودم را باز کنم و به این ترتیب به آزادی جاویدان برسم.»
«محبوبهٔ من فرشتهای آسمانی است! برو بابا! هر کسی محبوبهٔ خودش را فرشته میخواند، مگرنه؟»
«سرنوشت امثال ما این است که کج بفهمندمان.»
«من، از زمانی که او دوستم دارد، در چشم خودم ارجمند میآیم. میپرسی آیا احساسم گستاخی است یا یقینِ یک رابطهٔ راستین؟ ــ من آدمی سراغ ندارم که بترسم در گوشهای از قلب لوته رقیب من باشد. با این حال، وقتی که از نامزد خودش حرف میزند، آنهم با آنهمه گرمی و با آنهمه عشق، حالت آدمی را دارم که همهٔ افتخارات و مقامهایش را از او سلب کرده، و شمشیرش را از او گرفته باشند.»
«هیچچیز آنقدر از کوره به درم نمیبَرَد که ببینم دارم از حس قلبی و باطنیام حرف میزنم و جوابم را با جملاتی پوچ و قالبی میدهند.»
«البته میدانم که من و این مردم مثل هم نیستیم و نمیتوانیم هم باشیم. اما معتقدم اویی که فاصلهگرفتن از این بهاصطلاح عوام را لازمهٔ حفظ احترام خود میداند، هم به اندازهٔ آن ترسویی درخور سرزنش است که از ترس شکست، خودش را از نگاه دشمن پنهان میکند.»
معرّفی یوهان ولفگانگ فن گوته
یوهان ولفگانگ فن گوته، نویسنده و شاعر و فیلسوف و وکیل دادگستری و مدیر تاتر و وزیر، در سال 1749 در فرانکفورت به دنیا آمد. بعد از گذراندن دوران پر تلاطم و پر آشوب جوانی، در سال 1759 در وایمار ساکن شد اما...
معرّفی یوهان ولفگانگ فن گوته و مشاهدهی تمام کتابها
اثر رمان رنجهای ورتر جوان بر خودکشی جوانان
در سال 1776 نخستین دستور زبان و فرهنگ لغات آلمانی از چاپ درآمد. ورتر، رمان تابناک دوران جوانی گوته نیز در همان سال انتشار یافت و در سراسر اروپا چنان تأثیر گذاشت که خودکشی نه تنها به صورت یک مُد بلکه یک بیماری واگیر درآمد. خانم استائل مینویسد: «ورتر، بیش از زیباترین زنان دنیا، جوانان را به خودکشی واداشته است.» علمای دین این رمان را تکفیر کردند، و فیلسوفان آن را مردود شناختند. اما اروپای روشنفکر با رمان «رنجهای جوانی ورتر»، گوته را کشف کرد.
گوته جوان در آن هنگام از افراد فعال نهضت ادبی «طوفان و تلاطم» بود و در کنار دوستش، شیللر، و نویسندگان دیگر سنتشکنی میکردند و به رهائی از قیود کهن و بیان آزاد شور و هیجانات فردی معتقد بودند.
سبک نویسندگی رمان رنجهای ورتر جوان
رمان در سبک نامهنگاری است؛ نامههای ورتر به دوستش «ویلهلم».
در آخر کتاب، این نامهها قطع شده و سخنانی از طرف «ناشر، خطاب به خواننده» نوشته شده است تا بداند سرانجام ورتر در آستانهی مرگ و بعد از آن چه شده است. بنابراین بخش زیادی از کتاب را راوی اول شخص، یعنی ورتر روایت میکند و در پایان، راویِ سوم شخص، اطلاعات تکمیلی را به خواننده میدهد.
آنچه در مورد این کتاب گفتهاند:
- به گمان من، گوته جوان علاقه داشت همراه ورتر به اعماق آب برود و خود را هلاک کند، اما بعد از ورتر، گوته این حقیقت را دریافت، که اگر با ورتر همراهی کند، سرنوشت او نیز با غرق شدن به پایان میرسد. ولاجرم از نابود کردن خویش چشم پوشید. (موریس بلانشار)
- ناپلئون در دیداری خصوصی خود به گوته اقرار کرد که ورتر را شش یا هفت مرتبه مطالعه کرده است.
- ورتر، بیش از زیباترین زنان دنیا، جوانان را به خودکشی واداشته است.(مادام استائل)
ترجمههای فارسی رنجهای ورتر جوان:
- رنجهای ورتر جوان، ترجمه محمود حدادی، نشر ماهی، شابک 9789649971582
- رنجهای ورتر جوان، ترجمه سعید فیروز آبادی، نشر جامی(مصدق) ، شابک 9789642575268
- سرگذشت شورانگیز ورتر، ترجمه عنایت الله شکیباپور، نشر دنیای کتاب، شابک:9782000563327
کتابهای صوتی و الکترونیکی از رنجهای ورتر جوان:
- نویسنده: یوهان ولفگانگ فون گوته
- مترجم محمود حدادی
- راوی هانیه معینی
- 16 فایل صوتی
نسخه الکترونیکی این کتاب موجود است.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران