معرفی کتاب «چشمهایش» اثر «بزرگ علوی»
کتاب «چشمهایش»، اثر «بزرگ علوی» است که نخستین بار در سال «1331» به انتشار رسید. در این کتاب داستان دختری به نام فرنگیس و یک استاد بزرگ نقاشی روایت میشود که فرنگیس به دلیل زندگی در ناز و نعمت مهارت خاصی برای به دست آوردن پول بلد نیست. افرادی که به رمانهای معمایی، عاشقانه و سیاسی علاقه دارند، از مطالعهی این کتاب لذت میبرند. کتاب چشمهایش به زبانهای گوناگونی از جمله انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و عربی ترجمه شده است.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
به نقل از Amazon: بهترین رمان بزرگ علوی.
به نقل از Britannica: اثری نوشتهی یکی از برجستهترین نویسندگان ادبیات ایران در قرن بیستم.
به نقل از محمدعلی سپانلو: منظم و سیال است که در قیاس با معاصرانش، بسی امروزی مینماید.
بخشی از کتاب
در بخشی از کتاب میخوانید: «تو عقب خوشبختی پرسه میزنی. با دیپلم، با مدرک، با پول، با شوهر. با این چیزها آدم خوشبخت نمیشود. باید درد زندگی را تحمل کرد تا از دور، خوشبختی به آدم چشمک بزند. ببین، من علیل هستم. مادرم مرا در اتاق کوچکی ته باغ به طوری که صاحبخانه شیون او را نشوند، به دنیا آورده. در آن اتاق پر از نم، بیمارپرورده شدهام. خودم میدانم که عمر من زیاد طولانی نیست، چند سال دیگر بیشتر زندگی نخواهم کرد. اما خوشبخت هستم.
شهرت، افتخار، احترام، همهی اینها خوب، سودمند و کامیابی است. اما هر آدم مشهوری دلش میخواهد گاهی میان جمعیت گم شود. میخواهد میان مردم بلولد. لذتهای آنها را بچشد، دلهرهی آنها به سرش بیاید. آن وقت رفاه و آسایش برایش لذتبخشتر است.
برای بالا رفتن از نردبان بلند هنر، سر نترس و پشتکار لازم بود که من در خود سراغ نداشتم. نمیتوانستم ساعتها، ماهها، سالها بنشینم و سر چیزی که مایل بودم با رنگ و خط به صورت انسان فهم درآورم، کار کنم. این حوصله به من داده نشده بود. من همیشه راه سهیلتر را انتخاب میکردم. دیگران با ثبات بودند و من این را میفهمیدم. به خودم صدمه میرساندم، کار هم میکردم، اما بالاخره ناتمام میماند. تفریح و سرگرمی بر من غلبه داشت و مرا به عالم دمدمی میانداخت.
بعضی چیزها را نمیشود گفت. بعضی چیزها را احساس میکنید. رگ و پی شما را میترشاد، دل شما را آب میکند، اما وقتی میخواهید بیان کنید میبینید که بیرنگ و جلاست. مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عیناً همان تابلوست. اما آن روح، آن چیزی که دل شما را میفشارد، در آن نیست.»
درباره «بزرگ علوی»
یکی از نویسندگان، استادان زبان فارسی و روزنامهنگاران ایرانی، سید مجتبی آقابزرگ علوی نام دارد که در 13 بهمن سال 1282 به دنیا آمده است. او حدود چهار دهه از زندگی خود را در آلمان سپری کرده و به نوشتن داستان، ترجمه، نقد و فرهنگنامهنویسی مشغول بوده است. پس از تحصیل در آلمان به ایران بازگشت و به عنوان معلم در شیراز مشغول به کار شد. از سال 1316 تا 1320 بزرگ علوی به دلیل پیروی از حزب کمونیسم به زندان افتاد و با کودتای 28 مرداد از ایران رفت و مقیم آلمان شد. او سرانجام در 28 بهمن 1375 براثر سکته قلبی درگذشت.
دیگر آثار «بزرگ علوی»
بزرگ علوی آثار فراوانی دارد که عبارتند از:
دیو!...دیو، باد سام، چمدان، ورقپارههای زندان، پنجاه و سه نفر، دزاشوب و اجاره خانه، گیلهمرد، نامهها، یهرهنیچکا، یک زن خوشبخت، رسوایی، پنج دقیقه پس از دوازده، چشمهایش، سالاریها، یکه و تنها، میرزا، موریانه، روایت، اوزبکها، گذشت زمانه، خاطرات بزرگ علوی، دوشیزه اورلئان، کسب و کار خانم وارن، گلهای سفید، حماسه ملّی ایرانیان، نخستین عشق من، باغ آلبالو، گلهای آبی، دوازده ماه، مستنطق، افسانهی آفرینش، دو شوهر، افسوس که نامهی جوانی طی شد، ترجمهی هفت پیکر نظامی گنجوی به آلمانی، ترجمهی ایران مبارز، ترجمهی نفت خونین، ترجمهی ایران کشور گل و بلبل، کتاب درسی فارسی برای آلمانی زبانها، ترجمهی تاریخ تحول ادبیات جدید ایران و ترجمهی دیوار سفید.
کتاب «چشمهایش» برندهی چه جایزهای شد؟
رمان چشمهایش جزء فهرست برترین آثار داستانی ایران قرار دارد.
بهترین نسخه کتاب «چشمهایش»
انتشارات نگاه رمان چشمهایش اثر بزرگ علوی را منتشر کرده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران