معرّفی کتاب مادام بوواری:
- سال انتشار کتاب مادام بوواری:
مادام بوواری (به فرانسوی Madame Bovary: Mœurs de province) اولین رمان نویسنده فرانسوی گوستاو فلوبر است که در سال 1856 منتشر شد.
سبک داستانی آلیس در سرزمین عجایب:
این رمان نمونهای از تمایل رئالیسم در طول قرن نوزدهم به روانشناختی فزایندهای است که به بازنمایی دقیق افکار و احساسات و نه چیزهای بیرونی توجه دارد. به این ترتیب، آثار رماننویسان بزرگ مدرنیست، مارسل پروست، ویرجینیا وولف و جیمز جویس را به تصویر میکشد.
مادام بوواری را، «آغازگر جنبش رئالیسم» و حتی «نخستین رمان مدرن» میدانند، اما شاید عنوانی که پیش از همهی اینها لایق این رمان باشد، «کمال رمانتیسم در ادبیات» است.
اینکه چرا آن را «نخستین رمان مدرن» میخوانند، به این خاطر است که موضوعی که «فلوبر» برای «مادام بوواری» انتخاب کرده، خارج از دایرهی موضوعات ادبیات رمانتیسم بود. او در نهایت «ضد قهرمان» را وارد رمان کرد و در دنیایی که دیگر مخصوص بورژواها نبود، به احساسات و مشکلات زن در حالی عصیانی پرداخت. فرم روایتی «مادام بوواری» هم به مدرن کردن این رمان کمک شایانی کرد؛ دخالت کمتر راوی یا آنطور که «یوسا» در «عیش مدام» میگوید: «راوی نامرئی». در واقع، «فلوبر» در این اثر پایش را بسیار فراتر از محدودههای ادبیات رمانتیسم گذاشت و نوآوریهای بیبدیلی خلق کرد.
این کتاب به نوعی الهام گرفته از زندگی دوست مدرسهای نویسنده بود که دکتر شد. دوست و مرشد فلوبر، لویی بونه، به او پیشنهاد کرده بود که این موضوع ممکن است برای یک رمان مناسب باشد و فلوبر باید سعی کند به شیوهای «طبیعی» و بدون انحراف بنویسد. سبک نوشتن برای فلوبر از اهمیت بالایی برخوردار بود. او در حین نوشتن رمان در نامهای به لوییزکوله (معشوقهاش) نوشت «چیزی که به نظر من زیباست، چیزی که من دوست دارم بنویسم، کتابیاست دربارهی هیچ، کتابی بیهیچ وابستگی به دنیای بیرون، کتابی که به یمن نیروی درونی سبکش، قائم به ذات باشد، همچنان که زمین خود را در خلاء فضا نگه میدارد و از هر پایهای بینیاز است، کتابی که کموبیش هیچ موضوعی ندارد، یا دستکم موضوع آن نادیدنی است، البته اگر چنین چیزی ممکن باشد». این همان هدفی بود که برای ژان روسه منتقد، فلوبر را به "اولین رمان نویس رئالیسم" مانند جیمز جویس و ویرجینیا وولف تبدیل کرد. اگرچه فلوبر هیچ علاقهای به سبک بالزاک نداشت، رمانی که او تولید کرد مسلماً به نمونهای برجسته و تقویت رئالیسم ادبی در رگه بالزاک تبدیل شد. "رئالیسم" در رمان برای اثبات یک عنصر مهم در محاکمه برای قبح داستان بود: دادستان اصلی استدلال کرد که نه تنها رمان غیراخلاقی است، بلکه رئالیسم در ادبیات جرمی علیه هنر و نجابت است.
جنبش رئالیستی تا حدی واکنشی علیه رمانتیسیسم بود. ممکن است گفته شود شخصیت اِما تجسم یک رمانتیک است: در روند ذهنی و عاطفی خود، او هیچ ارتباطی با واقعیتهای دنیای خود ندارد. اگرچه از جهاتی ممکن است به نظر برسد که او با اِما همذات پنداری میکند، فلوبر اغلب خیالپردازیهای عاشقانه و ذوق ادبی او را به سخره میگیرد.
«ماریو بارگاس یوسا» دربارهی این نزدیکی به رمانتیسم در «عیش مدام» میگوید: «برخی رمانتیکها (مثل لامارتین و شاتوبریان) صورت ذهنی واقعیت را توصیف میکردند و برخی دیگر (مثل هوگو) توهم را به جای واقعیت مینشاندند. فلوبر این واقعیت مثله شده را گسترش داد و آن نیمهای را که تخیل رمانتیکها از میان برداشته بود به آن افزود (البته بیآنکه مثل زولا، اویسمان و دوده در سالهای بعد، توهم رمانتیک را سرکوب کند). در این رمان اجزای سازندهی عشق رمانتیک جملگی حضور دارند: فوران احساسات، تقدیر تراژیک، زبان شور و شوقی آتشین. رابطهی میان لئون و اِما که کم و بیش تمامی فصل اول قسمت سوم را تشکیل میدهد، اگر از بافت اصلی رمان جدا شود، به آسانی در رمانی رومانتیک جای میگیرد.»
به همین خاطر آن چیزی که «یوسا» را نیز وا میدارد تا «مادام بوواری» را به جای آغازگر «جنبش رئالیسم»، «کمال رمانتیسم» بخواند، همین نزدیکی است.
موقعیت رمان، اولاً به این دلیل که در مورد سبک رئالیستی و تفسیر اجتماعی فلوبر کاربرد دارد، و ثانیاً، به دلیل ارتباط با قهرمان داستان، اِما، مهم است.
فرانسیس استیگمولر تخمین زد که رمان در اکتبر 1827 شروع می شود و در اوت 1846 به پایان می رسد. این تقریباً با سلطنت جولای، سلطنت لویی فیلیپ اول مطابقت دارد، که گویی برای احترام به طبقه متوسط بورژوای در پاریس قدم میزد و چتر خود را حمل میکرد. بسیاری از زمان و تلاشی که فلوبر صرف جزئیات آداب و رسوم مردم روستایی فرانسوی میکند، نشان میدهد که آنها از طبقه متوسط شهری هستند.
وفاداری او به عناصر پیش پا افتاده زندگی روستایی باعث شده است که کتاب به عنوان آغاز جنبشی معروف به رئالیسم ادبی شهرت داشته باشد.
مادام بواری را تفسیری بر بورژوازی میدانستند، آرزوهایی احمقانه که هرگز نمیتوان محقق کرد، فرهنگ شخصی فریب خورده، به ویژه در دوران سلطنت لوئی فیلیپ، زمانی که طبقه متوسط رشد کرد و در مقایسه با طبقه کارگر و اشراف قابل شناسایی تر شد فلوبر بورژوازی را تحقیر میکرد. بورژوازی با سطحی نگری فکری و معنوی، جاه طلبی خام، فرهنگ کم عمق، عشق به مادیات، حرص و آز، و مهمتر از همه تقلیدگرایی بی فکر احساسات و عقاید مشخص میشود.
اِما در پرتو واقعیت روزمره دمدمی مزاجتر و مضحکتر میشود. با این حال آرزوهای او، اگرچه غیرعملی، و شکل نگرفته است، اما همچنان امیدواری نسبت به زیبایی و عظمت را منعکس میکند که به نظر میرسد در طبقه بورژوا وجود ندارد .
از نظر وارگاس یوسا، «درام اِما شکاف بین توهم و واقعیت، فاصله بین آرزو و تحقق آن است» و «اولین نشانههای بیگانگی را نشان میدهد که یک قرن بعد زنان و مردان را در جوامع صنعتی فرا خواهد گرفت».
و «اگر اما بواری همه آن رمانها را نخوانده بود، ممکن بود سرنوشت او متفاوت باشد»
خلاصهای از داستان مادام بوواری:
نوشتن این رمان پنج سال زمان برده است.
شخصیت داستان برای فرار از پیش پاافتادگی و پوچی زندگی استانی تلاش میکند تا فراتر از توانایی خود زندگی میکند.
مادام بواری در استانی شمال فرانسه، نزدیک شهر روئن در نرماندی اتفاق میافتد. جایی که این مادام معروف در عرصه ادبیات جهانی برای فرار از روزمرگی و پوچی زندگی در روستایی کوچک سعی میکند فراتر از یک زندگی ساده و معمولی داشته باشد. شارل بوواری نوجوانی خجالتی و با لباسهای عجیب است که به مدرسه جدیدی میرسد که همکلاسیهای جدیدش او را مسخره میکنند. او در راه رسیدن به مدرک درجه دو پزشکی تلاش میکند. او با زنی که مادرش برای او انتخاب کرده ازدواج میکند، بیوه ناخوشایند اما ظاهراً ثروتمند هلوئیز دوبوک. او تصمیم میگیرد تا یک مطب در روستای توتس بسازد .
یک روز، شارل به بازدید بیماری در یک مزرعه میرود که پایش شکسته است و با دختر بیمارش، اِما روئو، ملاقات میکند. یک زن جوان با زیبایی شاعرانه که در یک صومعه «تحصیلات خوب» داشته است. اِما تحتتاثیر خواندن رمان های عاشقانه، اشتیاق زیادی برای زندگی تجمل و عاشقی دارد. شارل بلافاصله مجذوب او میشود و خیلی بیشتر از آنچه لازم است به ملاقات بیمارش میرود تا اینکه حسادت هلوئیز جلوی ملاقاتها را میگیرد.
هنگامی که هلویز به طور غیرمنتظره ای میمیرد. پدرش رضایت میدهد و اِما و شارل با هم ازدواج میکنند.
بعد از آن تمرکز رمان از روی شارل به اِما تغییر میکند. شارل مرد خوبی است اما دست و پا چلفتی است. اِما زندگی زناشویی خود را کسل کننده مییابد. شارل تصمیم میگیرد برای تغییر روحیه همسرش کارش را به بخش بزرگتری منتقل کند. در آنجا، اِما دختری به نام برت به دنیا میآورد، مادری برای اِما ناامید کننده است. اِما شیفته لئون دوپوا، مرد جوان باهوشی میشود که در یونویل ملاقات میکند اما نگران حفظ تصویر خود به عنوان یک همسر و مادر فداکار است، و اشتیاق خود را به لئون سرکوب میکند. لئون از جلب محبت او ناامید میشود و برای ادامه تحصیل به پاریس میرود .
یک روز، یک زمیندار ثروتمند و دغلباز به نام رودولف بولانگه، خدمتکاری را به مطب دکتر میآورد و چشمش به اِما میافتد و تصور میکند که او به راحتی اغوا میشود و البته همینطور میشود و این آغاز راهی میشود که به نابودی اِما منجر میشود.
بخشهایی از کتاب:
منظورم این است که از غم و غصه آدم همیشه یک خرده، یک وزنهای به قول معروف، ته دل باقی میماند.
مادرش که مرد، در روزهای اول بسیار گریه کرد. داد که از موهای او تصویری یادگاری برایش بسازند، و در نامهای که به «برتو» فرستاد و پر از تاملاتی غمآلود درباره زندگی بود از پدرش خواست که بعد از مرگش او را هم در گور مادرش بگذارند. پدر پنداشت که او بیمار شده و به دیدنش رفت. اِما در ته دل خشنود شد از این حس که با یک حرکت توانسته بود به این آرمان نادرِ زندگیهای بیفروغ برسد که دلهای دچار ابتذال هرگز به آن نمیرسند.
آینده دالان درازی بود و در انتهایش در محکم بسته.
«ساکت شوید آقای اومه! دارید کفر میگویید! دین و ایمان ندارید شما!» داروخانهچی در جوابش گفت: «چرا، دین دارم، دین خودم، حتی بیشتر از آنها، با ادا و اطوارها و مسخرهبازیهاشان! من، برعکس، خدا را میپرستم! من بهذات متعال، به خالق این دنیا ایمان دارم، اسمش هرچه بود باشد، مهم نیست، کسی که ما را آورده توی این دنیای خاکی که به وظایف شهروندی و تکالیف پریمان عمل کنیم، اما احتیاجی نمیبینم بروم کلیسا، وسایل نقرهاش را ببوسم و به خرج خودم یک مشت دلقک را پروار کنم که خورد و خوراکشان از خود ما بهتر است! چون که خدا را میشود توی جنگل، توی مزرعه هم نیایش کرد، یا حتی فقط با تماشای گنبد نیلگون آنطوری که قدما میکردند.»
باورش این بود که عشق باید یکباره، با درخششهای بسیار و تکانهای شدید از راه برسد، توفانی آسمانی که به زندگی هجوم بیاورد، زیر و رویش کند، اراده آدمها را مثل شاخ و برگ بکَنَد و دل را یکپارچه ببرد و به ورطه بیندازد.
مگر نمیدانید که آدمهایی هستند که روحشان مدام در تب و تاب است؟ پیاپی هم به خیال و رویا احتیاج دارند و هم به جنب و جوش و فعالیت، هم به پاکترین عواطف و هم به وحشیانهترین لذتها، به همین خاطر هم به انواع تفننها و دیوانگیها تن میدهند.
شما در جان من در یک مکان بلند و استوار و منزه قرار دارید، مثل یک مجسمه حضرت مریم روی پایهاش. اما من برای زنده بودن به شما احتیاج دارم! محتاج چشمهای شما، صدایتان، فکرتانام!
دوستت دارم! آنقدر دوستت دارم که نمیتوانم ازت بگذرم، میفهمی؟ گاهی آنقدر دلم میخواهد تو را ببینم که خشم عشق میخواهد دیوانهام کند. از خودم میپرسم: «الان کجاست؟ شاید دارد با زنهای دیگری حرف میزند! به او لبخند میزنند، او نزدیک میشود…» نه! بگو، از هیچ کدامشان خوشت نمیآید، مگر نه؟ از من خوشگلتر هم هست؛ اما من در عشق بهترم! من خدمتکار تو و کنیز توام! تو شاه منی، بت منی! تو خوبی! تو خوشگلی! باهوشی! نیرومندی!
اگر دردهای ما میتوانست برای کسی فایدهای داشته باشد، میتوانستیم خودمان را دستکم با فکر فداکاری تسکین بدهیم!
نه، تکان نخور! حرف نزن! مرا نگاه کن! از چشمهایت یک چیز خیلی ملایمی بیرون میزند که تسکینم میدهد!
هرچه بود خوشبخت نبود، هرگز احساس خوشبختی نکرده بود. این نابسندگیِ زندگی از چه بود، از چه ناشی میشد این که به هرچه تکیه میکرد درجا میگندید؟… اگر براستی در جایی انسانی نیرومند و زیبا وجود داشت، انسانی نستوه، سرشار از شور و در عین حال ظرافت، با قلب یک شاعر و چهره یک فرشته، که چنگ به دست داشت و رو به آسمان مدیحههای نکاحی میخواند، اگر وجود داشت چرا اِما اتفاقی به او برنمیخورد؟ آه! چه خیال محالی! براستی که هیچ چیز ارزش جستجو نداشت؛ همه دروغ بود!
همیشه بعد از مرگ کسی نوعی حیرت به جا میماند، بس که درک نیستیای که ناگهان پیش آمده، و نیز رضا دادن به آن و باور کردنش دشوار است.
معرّفی گوستاو فلوبر:
- تولد و مرگ فلوبر
گوستاو فلوبر نویسنده فرانسوی است که در 12 دسامبر 1821 در روئن متولد شد و در 8 مه 1880 در شهر کانتلو درگذشت اما...
معرّفی گوستاو فلوبر و مشاهدهی تمام کتابها
شخصیتهای رمان مادام بوواری:
اِما بواری: قهرمان رمان، او دیدگاهی بسیار رمانتیک به دنیا دارد و هوس زیبایی، ثروت، اشتیاق به زندگی طبقه بالای جامعه را دارد. این تفاوت بین این ایدهآلهای عاشقانه و واقعیتهای زندگی روستایی او است که بیشتر بار رمان را به دوش میکشد. او یک زندگی ذهنی دارد و این درون نگری و تحلیل او از تعارضات درونیاش است که نشان دهنده رشد روانی فلوبر به عنوان نویسنده است.
شارل بواری: شوهر اِما، مردی بسیار ساده و معمولی است. او یک پزشک روستایی است که آنقدر که باید حاذق و حرفهای نیست. شارل همسرش را میپرستد و علیرغم شواهد آشکاری که نشان دهندهی خیانتهای اوست، او را بی عیب میبیند و هرگز به او مشکوک نمیشود و به او کنترل کامل بر امور مالی خود میدهد و از این طریق نابودی خود را تضمین میکند. علیرغم عشق کامل شارل به اِما، اِما او را تحقیر میکند، زیرا او را مظهر همه چیزهای کسل کننده و معمولی میداند.
رودولف بولانگه: مرد روستایی ثروتمندی است که اِما را مانند بسیاری دیگر اغوا میکند ولی پس از مدتی بخاطر احساسات شدید او نسبت به خودش احساس ناامنی میکند و در جواب پیشنهاد او به فرار باهم خود به تنهایی میگریزد.
لئون دوپوا: منشی است که اِما را با شعر آشنا میکند و عاشق او میشود. وقتی اولین بار اِما به او دست رد میزند او که ناامید شده است، او یونویل را ترک میکند، اما پس از فروپاشی رابطه اِما و رودولف، آنها یک رابطه را آغاز میکنند که دومین رابطه اِما است.
مسیو لورو: تاجر دغلکار و حیله گری است که به طور مداوم مردم یونویل و اِما را متقاعد میکند که کالاهایش را بخرند و از او پول قرض کنند و بعد به او بپردازند و سود زیادی از وامها و پرداختیها به جیب میزد.
مسیو اومه: داروساز شهر به شدت ضد دین است و بدون مجوز به طبابت می پردازد. اگرچه او تظاهر به دوستی با شارل میکند، اما با قرار دادن شارل درموقعیتی برای انجام یک عمل جراحی دشوار،که شکست میخورد، اعتبار حرفه ای شارل را در یونویل از بین میبرد.
جاستین شاگرد مسیو اومه است که به اِما دلبستگی دارد. او کلید اتاق تجهیزات پزشکی را میدزدد و اِما او را فریب میدهد تا ظرفی حاوی آرسنیک را باز کند تا بتواند «موشهایی را که او را بیدار نگه میدارند بکشد».
درونمایه رمان مادام بوواری:
محوریت اصلی داستان، روابط و مسائل غیر معمول در ازدواج و مخالفت با فضای سنتی فرانسه آن دوران، میباشد.
تحلیلی بر داستان «مادام بوواری»:
هنگامی که این رمان برای اولین بار در مجله Revue de Paris بین 1 اکتبر 1856 و 15 دسامبر 1856 پخش شد، دادستان عمومی به دلیل وقاحت آن و پرداختن به مسائلی که چندان معمول نبود به این رمان حمله کردند. محاکمه حاصل در ژانویه 1857 این داستان را بدنام کرد. پس از تبرئه فلوبر در 7 فوریه 1857، مادام بواری در آوریل 1857 که در دو جلد منتشر شد، پرفروش شد. این رمان که اثری برجسته از رئالیسم ادبی است، اکنون شاهکار فلوبر و یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبی تاریخ به شمار میرود.
موقعیت رمان، اولاً به این دلیل که در مورد سبک رئالیستی و تفسیر اجتماعی فلوبر کاربرد دارد، و ثانیاً، به دلیل ارتباط با قهرمان داستان، اما، مهم است.
فرانسیس استیگمولر تخمین زد که رمان در اکتبر 1827 شروع میشود و در اوت 1846 به پایان میرسد. این تقریباً با سلطنت جولای، سلطنت لویی فیلیپ اول مطابقت دارد، که در پاریس قدم میزد و چتر خود را حمل میکرد، گویی برای احترام به طبقه متوسط بورژوای بالنده. بسیاری از زمان و تلاشی که فلوبر صرف جزئیات آداب و رسوم مردم روستایی فرانسوی میکند، نشان میدهد که آنها از طبقه متوسط شهری و نوظهور برخوردارند.
فلوبر برای ترسیم دقیق زندگی مشترک تلاش کرد. گزارش یک نمایشگاه شهرستانی در یونویل این را نشان میدهد و با نمایش نمایشگاه در زمان واقعی و با تعامل صمیمی همزمان پشت پنجرهای مشرف به نمایشگاه، آن را به نمایش میگذارد. فلوبر موقعیت منطقهای، محل تولد و جوانی خود را در شهر روئن در نرماندی و اطراف آن میدانست. وفاداری او به عناصر پیش پا افتاده زندگی روستایی باعث شده است که کتاب به عنوان آغاز جنبشی معروف به رئالیسم ادبی شهرت داشته باشد.
تسخیر فلوبر از امر عادی در محیط خود در تضاد با آرزوهای قهرمان داستان است. کارهای عملی زندگی مشترک، خیالات عاشقانه اما را خنثی میکند. فلوبر از این کنار هم قرار گرفتن برای انعکاس موقعیت و شخصیت استفاده میکند. اما در پرتو واقعیت روزمره دمدمی مزاج تر و مضحک تر میشود. با این حال آرزوهای او ابتذال خود مهم مردم محلی را بزرگ میکند. اما، اگرچه غیرعملی، و با تحصیلات استانیاش کم و شکل نگرفته است، اما همچنان امیدواری نسبت به زیبایی و عظمت را منعکس میکند که به نظر میرسد در طبقه بورژوا وجود ندارد.
آنچه دیگران در مورد رمان مادام بوواری گفتهاند:
«ماریو بارگاس یوسا» در کتاب «عیش مدام» که کتابی است دربارهی «فلوبر و مادام بوواری»، دربارهی تاثیر بیاندازهای «اِما بوواری» در زندگیاش میگوید: «شماری اندک از شخصیتهای داستانی تاثیری چنان ژرف بر زندگی من نهادهاند که بسیاری از آدمهای واقعی که میشناختم قادر به آن نبودهاند.» همچنین دربارهی عظمت «مادام بوواری» میگوید: «اغلب دربارهی «مادام بوواری» تکرار میکنند که این رمان به یک ضربت خود را از رومانیستم جدا کرد و آغازگر جنبش رئالیسم شد. اگر بگوییم این رمان به جای انکار رمانتیسم، آن را به کمال رساند، به حقیقت نزدیکتر است.»
این کتاب که مدتها به عنوان یکی از بهترین رمانها شناخته میشد، بهعنوان یک اثر داستانی «بینقص» توصیف شده است.
جیمز وود، منتقد بریتانیایی مینویسد: «فلوبر، چه خوب یا بد، آنچه را که اکثر خوانندگان آن را روایت رئالیستی مدرن میدانند، به وجود آورد، و تأثیر او تقریباً آنقدر زیاد است که به آسانی قابل مشاهده است».
هنری جیمز نوشت: « مادام بواری کمالاتی دارد که نه تنها آن را نشان میدهد، بلکه آن را تقریباً منحصربهفرد میسازد: خود را با چنان اطمینان غیر قابل دسترس عالی نگه میدارد که هم هیجانانگیز است و هم قضاوت را به چالش میکشد».
مارسل پروست «پاکی دستوری» سبک فلوبر را ستود،
جورجیو دی کیریکو گفت که از نظر او "از نظر روایی، کاملترین کتاب مادام بواری اثر فلوبر است". جولیان بارنز آن را بهترین رمانی خواند که تا کنون نوشته شده است.
مادام بوواری و سینما:
مادام بواری اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی زیر را داشته است:
- عشق نامقدس (1932) به کارگردانی آلبرت ری.
- مادام بواری (1934) به کارگردانی ژان رنوار و با بازی مکس دیرلی و ولنتاین تسیه.
- مادام بواری (1937) به کارگردانی گرهارد لمپرشت و با بازی پولا نگری، آریبرت وشر و فردیناند ماریان.
- مادام بواری (1949) به کارگردانی وینسنت مینهلی و با بازی جنیفر جونز، جیمز میسون، ون هفلین، لوئیس جردان و جین لاکهارت.
- مادام بواری (1964)، یک سریال تلویزیونی بیبیسی نوشته گیلز کوپر.
- مادام بوواری (1969) به کارگردانی هانس شات شوبینگر و با بازی ادویگ فنچ.
- مادام بواری (1975)، سریال تلویزیونی بیبیسی که از همان فیلمنامه سال 1964 استفاده میکرد.
- نجات و محافظت (1989) به کارگردانی الکساندر سوکوروف.
- مادام بواری (1991)، به کارگردانی کلود شابرول، و با بازی ایزابل هوپر در سال 1991. جان فورتگانگ، نویسنده برای Film4، فیلم را به عنوان "قطعه دوره ای مجلل و درام تراژیک مناسب" ستایش کرد.
- مایا ممصاب(1993)، فیلمی هندی زبان به کارگردانی کتان مهتا و بازی دیپا ساهی.
- مادام بواری (2014)، به کارگردانی سوفی بارت و با بازی میا واسیکوفسکا، هنری لوید هیوز، پل جیاماتی و ازرا میلر.
- فیلم دختر رایان (1970) ساخته دیوید لین اقتباسی آزاد از داستان بود.
- یک سریال تلویزیونی اقتباسی در سال 2000 توسط هایدی توماس برای بیبیسی ساخته شد که در آن فرانسیس اوکانر، هیو بونویل و هیو دنسی در آن بازی کردند.
- این رمان در مجموعه ویدیویی مسیحی VeggieTales با نام Madame Blueberry اقتباس شد.
مادام بوواری و اپرا:
- اپرای مادام بواری اثر امانوئل بوندویل در سال 1951 تولید شد.
ترجمههای فارسی از رمان «مادام بوواری»:
با 12 ترجمه به زبان فارسی موجود است:
- «مادام بوواری» با ترجمة مهدی سحابی از نشر مرکز
- «مادام بوواری» با ترجمة مهستی بحرینی از نشر نیلوفر
- «مادام بوواری» با ترجمة محمد قاضی از نشر بدرقه جاویدان
- «مادام بوواری» با ترجمة مشفق همدانی از نشر امیرکبیر
- «مادام بوواری» با ترجمة محمد قاضی و رضا عقیلی از نشر مجید (به سخن)
- «مادام بوواری» با ترجمة نیلوفر رجایی از نشر مهتاب
- «مادام بوواری» با ترجمة بهاره ربانی از نشر قاصدک صبا
- «مادام بوواری» با ترجمة محمدمهدی فولادوند از نشر جامی (مصدق)
- «مادام بوواری» با ترجمة آرا جواهری از نشر پارمیس
- «مادام بوواری» با ترجمة مینا آذری از نشر اکباتان
- «مادام بوواری» با ترجمة سارا راکی از نشر آزرمیدخت
- «مادام بوواری» با ترجمة زهرا غلامرضانژاد از نشر نیک فرجام
کتابهای صوتی و الکترونیکی از مادام بوواری:
- مشخصات کتابهای صوتی این اثر:
1.نام کتاب کتاب صوتی مادام بواری
- نویسنده گوستاو فلوبر
- مترجم مهستی بحرینی
- گوینده بهناز بستاندوست
- ناشر چاپی انتشارات نیلوفر
- ناشر صوتی نشر ماه آوا
- سال انتشار 1401
- فرمت کتاب MP3
- مدت 15 ساعت و 33 دقیقه
- زبان فارسی
- موضوع کتاب کتاب صوتی داستان و رمان خارجی
2.نام کتاب کتاب صوتی مادام بواری
- نویسنده گوستاو فلوبر
- مترجم رضا عقیلی، محمد قاضی
- گوینده سحر بیرانوند
- ناشر چاپی انتشارات مجید
- ناشر صوتی آوانامه
- سال انتشار 1400
- فرمت کتاب MP3
- مدت 18 ساعت و 5 دقیقه
- زبان فارسی
- موضوع کتاب کتاب صوتی داستان و رمان خارجی
3.نام کتاب کتاب صوتی مادام بواری
- نویسنده گوستاو فلوبر
- مترجم سارا راکی
- گوینده ثنا محمدی، نسرین کوچک خوانی
- ناشر صوتی انتشارات پر
- سال انتشار 1398
- فرمت کتاب MP3
- مدت 13 ساعت و 40 دقیقه
- زبان فارسی
- موضوع کتاب کتاب صوتی داستان و رمان خارجی
- مشخصات کتابهای الکترونیکی این اثر:
1.براساس نسخهی چاپی نشر مجید.
2.براساس نسخهی چاپی نشر امیرکبیر.
3.نام کتاب کتاب مادام بواری
- نویسنده گوستاو فلوبر
- مترجم سارا راکی
- ناشر چاپی انتشارات پر
- سال انتشار 1397
- فرمت کتاب EPUB
- تعداد صفحات 372
- زبان فارسی
- شابک 9786008137948
- موضوع کتاب کتابهای داستان و رمان خارجی
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران