loader-img
loader-img-2

واهمه‌های با نام و نشان نوشته بهومیل هرابال انتشارات هنوز

5 / -
like like
like like
واهمه های با نام و نشان مجموعه نامه هایی است که بهومیل هرابال (1914-1997) در خلال سالهای 1989 تا 1991 برای ایپریل گیفورد (که هرابال به زبان خودش او را دوبنکا مینامید) نگاشته اما هرگز پست نکرده است. این نوشته ها گاهشمار تمامی رویدادهای شاخص زندگی اوست که اغلب اوقات از پشت پنجره کافه هایی که پاتوقش بودند شاهدشان بوده است. هرابال، با همان روایت گرمی که به شیوه جریان سیال ذهن بازگو می شود و مشخصه سبک او شده، شرحی طنزآمیز و گاه تکان دهنده از زندگی در پراگ تحت اشغال نازیها، پراگ تحت سلطه کمونیسم و بعد وجد کوتاه مدت پس از انقلاب 1989 ارائه می کند. تکه هایی هم از خاطراتش از سفر به بریتانیا و ایالات متحده آمریکا می آورد. واهمه های با نام و نشان ترکیبی است خارق العاده از تاریخچه شخصی و تداعیهای ذهنی در نثری شاعرانه. در جشنواره کارلووی واری بودم که بعد از نمایش فیلم آخرین امپراتور، برتولوچی را دیدم. به عکاس جوانی که آن جا بود گفتم:
«میخوام یه عکس خوب از من بگیری، باشه؟» و رفتم طرف کارگردان مشهور و دست دادم و با فرانسه دست و پا شکسته ام گفتم:
«آقای برتولوچی، من مسحور فیلم شما شدم ... آقای برتولوچی، چشمهای شما، اینها فقط چشم های شما نیستند، چشم های شارل بودلرهستند.» و حواسم بود که آن عکاس جوان دارد با ماسماسک دوربینش ور می رود. آقای برتولوچی هم دولا شد سمت من و خطوط اول شعری از بودلر را به فرانسه در گوشم زمزمه کرد ... بعد دست داد و رفت ... از عکاس جوان پرسیدم:
«چی شد؟ عکس گرفتی بالاخره؟» گفت:
«آقای هرابال، دوربینم گیر کرده بود و عکس نمی گرفت!» (صفحه 92-93) .

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "واهمه‌های با نام و نشان" می نویسد