loader-img
loader-img-2
مرتب سازی براساس :
جدیدترین پرفروش ترین پربازدید ترین گران ترین ارزان ترین
1 محصول پیدا شد

معرّفی میخائیل بولگالف جی ای ئی کرتیس

میخائیل آفاناسیویچ بولگاکُف (به روسی Михаил Афанасьевич Булгаков) در پانزدهم مه سال 1891، در شهر کی‌یف اکراین بدنیا آمد.

 

- بولگاکف پزشک ادیب همچون سلف خود آنتوان چخوف

 بولگاکف یکی از مشهورترین نویسندگان و نمایشنامه‌نویسان روسی است، علاوه بر این او پزشک نیز بوده است، در واقع او پزشکی بود جوان که با نوشتن داستانی در یک قطار شبانه، پزشکی را رها کرد و بدنیال نویسندگی رفت. نام بولگاکف با نام مشهورترین کتاب او که از شاهکارهای قرن بیستم میلادی است در هم گره خورده است؛ مرشد و ماگریتا.
 اگر از نام و نشان خانوادگی‌اش بخواهیم بگوییم، نام پدرش آفاناسی ایوانویچ بود و دانشیار آکادمی علوم الهی و نام مادرش، واروارا میخائیلونا و دبیر دبیرستانی در همان شهر کی‌یف اکراین بود، بعد از اینکه بدنیا آمد، واروارا از تدریس دست کشید و وقت خود را به تربیت پسرش اختصاص داد.
در سال 1901 میلادی میخائیل جوان به دبیرستان تراز اول شهر کی‌یف رفت؛ الکساندر فسکی.
او در دبیرستان به هیچ گروه و انجمن سیاسی و دسته و رسته‌ای وارد نشد و همین باعث شد تا شخصیت نامتعارفش توجه بقیه را  متوجه خود کند.
پسر کو ندارد نشان از پدر، علاقه داشت که کار پدر را دنبال کند ولی، پدر مثل اکثر پدرها برای او آرزوهای دیگری داشت؛ او می‌خواست پسرش پزشک شود. همانند هر دو عموی خودش که یکی در مسکو و دیگری در ورشو هر دو پزشک بودند. بنابراین او بعنوان دانش‌آموز موفقی در دانشکده پزشکی کی‌یف به‌راحتی و با تشویق پدر و عموها ثبت‌نام کرد.
و در بهار 1916 میلادی، پزشکی را به پایان رساند و به خدمت سربازی احضار شد. ارتش، او را به عنوان پزشک به روستای نیکلسکی در منطقه اسمالنسک فرستاد.
بولگاکف خاطرات این دوران را در داستان کوتاه «یادداشت‌های یک پزشک جوان» آورده است.
در زمان انقلاب روسیه و به دنبال آن جنگ‌های داخلی بولگاکف به عنوان پزشک در جبهه‌ها حضور داشت. در کنار پزشکی که حرفه‌اش بود به دلیل علاقه‌ای که به ادبیات خارجی و زبان‌های دیگر داشت در زمینه ادبی نیز شروع به کار کرد.
بولگاکف سه بار ازدواج کرد ابتدا در 1913 میلادی با تاتیانا نیکلایونا لاپا که این ازدواج در 1924 میلادی به جدایی رسید بعد در همین سال با لوبوف بلوزسکی ازدواج کرد که از او هم در 1932 میلادی جدا شد، و کمی بعد با یلنا شیلوفسکی ازدواج کرد. یلنا منبع الهام شخصیت مارگریتا در رمان معروف او شد.

 

- با انتشار کتاب ابلیس‌نامه سر زبان‌ها افتاد

 زمانی که کتاب ابلیس نامه را منتشر کرد، زندگی اش از این رو به آن رو شد و توجه محفل‌های ادبی و فرهنگی به او جلب شد و ناش بر سر زبان‌ها افتاد به عنوان یک طنزپرداز برجسته.
بولگاکف هفت رمان و بیش از 10 نمایشنامه نوشت.

 

- بولگاکف: اقتباس نمایشنامه‌ای از شاهکارهای مهم جهان

یکی از مهم‌ترین خدماتی که به تاریخ ادبیات جهان کرده است، اقتباس نمایشنامه‌‌هایی از کتاب‌های شاهکار و مهم جهان مانند دُن کیشوت و جنگ و صلح است.
هر چند در هر یک از این اقتباس‌ها، برخوردی خلاقانه با اثر اصلی می‌کند چرا که شهرت و عظمت نویسنده یا شخصیت تاریخی باعث می‌شد که او فقط به تبدیل آنها به نمایشنامه بسنده کند اما در نمایشنامه جنگ و صلح رد پررنگ و واضح شخص او را نیز می‌بینیم.

 

- مرگ زودهنگام بولگاکف

سرانجام این نویسنده بزرگ در دهم مارس 1940 میلادی بر اثر یک بیماری کبدی نظیر بیماری پدرش از دنیا رفت و در قبرستان «نوودویچیه» مسکو به خاک سپرده شد.

 

- سبک نویسندگی بولگاکف:

در اکثر کارهای او بااقتباس که از روش‌های مورد علاقه‌اش بوده روبروییم چه در نمایشنامه چه در کتاب و البته این بدان معنا نیست که صرفاً کارهای او اقتباس از آثار دیگران بوده است.
از صفات بارز سبک نویسندگی او خلاقیت فانتزی - رئالیستی و توصیف‌های ملموس او است.
یکی دیگر از ویژگی‌های سبک بولگاکف این است که مردم عادی و واقعی الهام‌بخش او در کتاب‌ها و قهرمانانش بودند و برای نوشتن از دنیای بیرون و عادی الهام می‌گرفت و همین طور از تجاربش در کار پزشکی.
منتقدان و نویسندگان مشهوری مانند اس. آنگارسکی، بولگاکف را یک نابغه‌ ادبی می‌دانند که البته بیراه هم نیست.
آثار او به دلیل طنز رئال‌اش، با اقبال عمومی روبرو شد و توجه مردم را به خود جلب کرد.

 

- دولت اتحاد جماهیر شوروی و بولگاکف

اما شیوه‌ی زندگی‌اش و انتقادات تند او به واقعیات زشت و سخت زندگی در روسیه تحت سیستم اتحادیه جماهیر شوروی، همانطور که قابل حدس زدن است و برای اکثر نویسندگان پیش می‌آید موجب به وجود آمدن مشکلات زیادی برای او شد.
دولت مانع ادامه فعالیت او در تئاترها شد و بسیاری از دست نوشته‌ها و کارهای ناتمامش را ضبط کرد.
البته که او با تمام سختی‌هایی که در دوران نویسندگی‌ کشید دست از نوشتن برنداشت و در تمام نوشته‌هایش به نوعی که می‌توانست جامعه‌ی دیکتاتور ی را سرزنش می‌کرد.
بولگاکف بعنوان یک نویسنده‌ی آگاه و اندیشمند همیشه دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی داشت و تلاش می‌کرد مسائل و مشکلات دورانی که در آن می‌زیست را در داستان‌هایش منعکس کند.
نگاه او به نویسندگی نگاهی بود با رنگ و بوی فلسفه و سیاست.