loader-img
loader-img-2

دربست عشق آباد کتاب بوف نوشته سمیرا آرامی انتشارات نیماژ

5 / -
like like
like like
موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده

دربست عشق آباد نوشته سمیرا آرامی انتشارات نیماژ

5 / -
like like
like like
هم اکنون غیرقابل سفارش!
سمیرا آرامی متولد خرداد 1396 است. داستان های او تصویری و دیالوگ محور است. روابط انسانی، عشق، زندگی و گاهی ظلم به زن و حتی فروش فرزند را چنان صمیمی روایت می کند که خواننده را در جای جای داستان با خود همراه می کند. قلم او سرشار از طنز است و پر از شیطنت های کودکانه. هرکدام از داستان های این مجموعه برندهای جوایز متعدد جشنواره های ملی همچون، مقام اول جایزه ی داستان تهران، مقام اول جشنوارهی داستان های ایرانی، مقام اول جشنواره ی ملی جوان ایرانی، مقام اول کنگرهی شعر و قصه ی جوان هرمزگان، مقام اول جایزهی نیمروز، مقام اول جایزهی شهر کتاب، مقام اول جایزه ی ادبی اصفهان، برگزیدهی جایزه ی ادبی بیهقی، برگزیده ی جایزه ی ادبی بوشهر و... بوده اند.
وووو.............................
- راستی گفتید دربست تا کجا؟ | زن شیشهی ماشین را پایین کشید و باد پیچید لابه لای موهای بلوندش: - دروازه غار چراغ سبز شد و راننده دنده را پر کرد و با نوک پا پدال گاز را فشار داد. - چند روزی توی باغچه بسته بودمش. اسمش رو گذاشته بودم خرمایی. نه اینکه رنگش خرمایی باشه. نه! توی سفیدی چشماش دوتا خرما داشت و پشت آن خرماها انگار چیزی بود که وقتی صدایش می کردی نگاهت می کرد. زن در سبد چوبی را برداشت و نگاهی به خروس انداخت. - کمتر مردی دیدم که جذب نگاه خرمایی بشه! از خیلی مردا شنیدم که میگن چشم زن، باید سگ داشته باشه و آدمو بگیره! راننده کلاه لبه دارش را عقب کشید و دوتا مردمک سیاه چشمانش را انداخت توی آینه ی وسط و دنبال سگی گشت.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "دربست عشق آباد کتاب بوف" می نویسد