امشب تو را در سال های رفته میجویم میگریم و نام تو را آهسته میگویم
نام تو را چون عطر گل هایی که پرپر شد بر سنگفرش آن غروب سرد می بریم
امشب کنار چشمه ی شعرم چه می خواهی آن چشم ها از من چه می خواهند آهویم؟
عشقی که می پنداشتم از ریشه خشکیده ست گل کرده است و باز می پیچد به بازویم
نام تو را چون عطر گل هایی که پرپر شد بر سنگفرش آن غروب سرد می بریم
امشب کنار چشمه ی شعرم چه می خواهی آن چشم ها از من چه می خواهند آهویم؟
عشقی که می پنداشتم از ریشه خشکیده ست گل کرده است و باز می پیچد به بازویم
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران