loader-img
loader-img-2

به ‌یاد ‌درخت نوشته ناتالیا رومانوا انتشارات نردبان

5 / -
like like
like like

 روزی روزگاری، درختی بود که سال‌های سال زندگی کرده بود و داشت پیر می‌شد. یک روز ابرهای تیره آسمان را پوشاند. رعد غرّید و صاعقه درخت را دو نیم کرد. سوسکی با شاخک‌های بلند در کنده‌ی درخت ساکن شد و پس از آن کرم‌های ریز و مورچه‌ها. خرسی چنگال‌هایش را با پوست درخت تیز کرد . . .

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "به ‌یاد ‌درخت" می نویسد