loader-img
loader-img-2

بی‌کرانگی نوشته مهدی ابراهیمی لامع انتشارات نیماژ

5 / -
like like
like like
دو همسایه دیوار به دیوار به نام های سالاری و کیانی در منطقهی شمیران تهران، پس از سالها همزیستی دوستانه، ناگهان به سیب رویدادی پیش بینی نشده تصمیم به قطع ارتباط با یکدیگر می گیرند بی کرانی زندگی همزمان، انسان هایی را روایت می کند که برای رسیدن به ځوسعتی و نگهداری از آن ناچارند هر از چندی با سرنوشت و فراز و فرودهای آن رویارویی کنند. این رویارویی کم و بیش در طول رمان ادامه می یابد و سرانجام ما را به همراه یکی از شخصیت ها وارد جهانی ناشناخته و شگفت انگیز می کند جهانی تو و آرمانی که ریشه در زمین خاکی آرزوها و کهن الگوها دارد رمان بی کرانگی، وایسین در مهدی ابراهیمی لامع، با نگاهی نو به زبان قارمی، فرهنگ بومی ایرانی و ادبیات داستانی به نگارش در آمده است مهدی ابراهیمی الامی کارشناس ارشد رشته پژوهش هنر، بیمی از پانزده سال است که در زمینه ی داستان نویسی- پژوهشی و نقد ادبی فعالیت مستمر و مستقل داشته است. از این نویسنده تاکنون دو مجموعه داستان، یک مجموعه شعر پنج جلدی خردسالان و بیش از چهل نقد و مقایدی تخصصی در مجلات معتبر ادبی به چاپ رسیده است برگزیده شدن در جشنوار دی سراسری نقد کتان، جشنواره ادبی یوسف جشنوارهی ادبی نثر معاصر، جشنوارهی ادبی طهران و همچنین تأمزدی نهایی در حایزه کتاب فصل، جایزهی گام اول، جشنوارهی کتاب و رسانه جشنوارجی نقد کتاب جابر دی ادیی بینی و جایزهای ادبی حیرت از جمله افتخارات وی در حوزه ی داستان نویدمی، نقد و پژوهش ادبی است
لانها آنجا زمین نبود. شاید تکه ای از آسمان تکه ای از مادر جایی میان خواب و بیداری سرزمینی برآمده از دل دریاها و خشکیهای ناشناخته به سان رویایی دور و دست نیافتنی و به همان اندازه نزدیک و دوست داشتنی بیگانه از هر آنچه تاکنون به چشم و گوس دیا۔ و شنیده شده: سرزمینی دلفریمی و بی کران با طبیعتی باک و بی آلایش همه چیز جلوی چشم های وق زدهی نوید می درخشید، افتاده بود در دنیایی تاب و درختان که سرتاسر پر از تازگی و سرسیزی بود: بر از شادابی و سر زندگی باک از هرچه خاک؛ از هرچه تیرگی از هر چه کست و گرم، چشم که می چرخاند هزار هزار رنگ و رخ تازه می دید، صدها چشم انداز چشم نواز دهها فرجود و شگفتی: حوری که با دیدن آن دیگر خودش را از یاد برده بود

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "بی‌کرانگی" می نویسد