معرّفی کتاب پیر دختر:
- سال انتشار کتاب پیر دختر:
پیر دختر (به فرانسه La Vieille Fille) رمانی از نویسنده فرانسوی اونوره دو بالزاک است. این کتاب در سال 1836 منتشر شد.
خلاصهای از داستان پیر دختر:
این رمان کوتاه و دقیق به دلیل تراکم داستان و توالی سریع وقایعش متمایز است. بالزاک قبل از اینکه مستقیماً وارد اصل موضوع شود، زمان میبرد تا خانه مادمازل کورمون، خدمتکار پیر، در شهر آلنسون را با دقت توصیف کند.
بالزاک در این رمان یکی از ظریفترین تحلیلهای خود را از امور اجتماعی، سیاسی و مالی یک شهر ارائه میکند.
در سال 1816، در آلنسون، رز ماری کورمون چاق و ساده لوح، چهل ساله، که از طبقه بورژوازی خوب، در میان ثروتمندترین افراد شهر است، هنوز منتظر شوهری بود که در خور رتبه او باشد.
در اطراف رز دو خواستگار آشفته هستند: شوالیه د والوا، زیباروی پیری که آداب و رسوم رژیم قدیمی را حفظ کرده است، و مسیو دو بوسکیه، دلال سابق دایرکتوری. یکی، یک سلطنت طلب فوق العاده، دیگری که از نظر فیزیکی و اخلاقی مبتذل است، یک جمهوری خواه.
هر دو به "دست خوب پر از سکه" رز-ماری کورمون طمع دارند، اولی به منظور بازیابی سبک زندگی قبل از انقلاب و دومی برای افزایش سرمایه گذاریهایش.
این دو خواستگار تضاد بین گذشته و آینده را تجسم میدهند و درگیر مبارزهای خاموش میشوند.
درونمایه رمان پیردختر:
این رمان تصویری طنز از زندگی شهرستانی، رقابتهای سیاسی و مالی، و «جوامع» متفاوتی را ارائه میکند که در آنجا دست و پنجه نرم میکنند. این مطمئناً صریح ترین رمان کاریکاتوری بالزاک است.
بخشهایی از کتاب:
ما شوالیه را مرد بی عیب و نقصی معرفی نمیکنیم؛ ولی آیا نباید بر پیرمردان عزبی که خون قلب شان همواره چهرهشان را برافروخته میکند، برخی حرکات مضحک دوست داشتنی را که شاید برپایه اسرار گرانمایه ای بنا نهاده شدهاند، بخشید؟ وانگهی شوالیه دووالوا وجود این سرهای سیاه را چنان با لطف و ملاحتهای دیگر جبران می کرد که جامعه بایستی احساس کند اندازهای از آن رفع زنان شده است. او به راستی برای مخفی کردن سن و سالش و برای خوشایند اطرافیان، رنج بسیار بر خود هموار میکرد.
هنگامی که دربوسکیه به مسافرت می رفت، نگران لباس رو و لباس زیر او بود؛ برای تأمین سلامت جسمانی شوهرش، بسیار دقیق و مو شکاف بود. اگر او می خواست به پره بوده برود، از شب قبل به هواسنج نگاه میکرد تا مطمئن شود هوای آن جا خوب خواهد بود. مثل سگی که حتا در خواب هم صدای صاحبش را میشنود و او را میبیند، مترصد بود تا خواستههای شوهرش را در نگاههایش بخواند. اگر دوبوسکیة تنومند، در مقابل این عشق فرمایشی مغلوب میشد و بازو به دور کمرش حلقه میکرد و بر پیشانیاش بوسه میزد و میگفت: تو زن نازنینی هستیله اشک شوق در چشمان موجود بی چاره حلقه میزد. دوبوسکیه احتمالا خود را موظف میدید که در صدد تلافی برآید تا احترام ماری - ویکتوار را به خود جلب کند، چون تقوای کاتولیکی هرگز چنین پرده پوشی کاملی را، که خانم دوپوسکیه رعایت میکرد، فرمان نمیدهد.
معرّفی اونوره دو بالزاک:
- تولد و مرگ بالزاک:
اونوره دو بالزاک متولد 1 مه 1799 در تور فرانسه و درگذشته 18 اوت 1850 (در سن 51 سالگی) در پاریس، نویسنده فرانسوی است. رماننویس، نمایشنامهنویس، منتقد ادبی، منتقد هنری، مقالهنویس، روزنامهنگار و چاپگر، یکی از تأثیرگذارترین آثار رمانتیک ادبیات فرانسه را با بیش از نود رمان و داستان کوتاه منتشر شده از سال 1829 تا 1855 که تحت عنوان «کمدی انسانی» گردآوری شده است، از خود به جای گذاشت اما...
معرّفی اونوره دو بالزاک و مشاهدهی تمام کتابها
ترجمههای فارسی از رمان «پیردختر»:
با ترجمة محمدجعفر پوینده از نشر اشاره.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران