loader-img
loader-img-2

اندوه من نوشته محمد هاشم اکبریانی انتشارات نیماژ

5 / 5
like like
like like
عمده اشیهم أکبریانی در اندوه عن روایتی حسینی دقیق و پرجزئیات از اجراسها و دلتنگی های فرزند یک مادر پیر و بیمار را، که «دوست مثل
یک مرد روی تخت افتادم تحریر کرده است. نام آن فرزند محمد هاشم اکیربانی است، آیا اندود من یک ناداستان است؟ آن گونه که از زیر عنوان اثر برمی آید خود اکبریائی جنین اعتقاد دارد. اما نان استان چیست؟ روایتی که متعهد است، بدون دخالت دادن تخیلی واقعیت را همان گونه که تجربی زیستی نویسنده آن را پشت سر گذاشته است. به مخاطب ارائه دهند، برای نوشتن چنین روایتی می توان از تکنیکهای داستان برداری هم استفاده کرد و این کاری است که اکبریانی در اندود شدن به بهترین وجه انجامش داده است او با بهره گیری از تجربه طولانی و موفق در زمینه یا نوشتن رمان و داستان کوتاه، بی آنکه از بیان، امر واقع تخطی کند، رنجهایتی در مواجهه با فرایند فقدان و در نهایت مرگ مادر را پر کشش و خواندنی برایت
کرده است
علاوه بر علاقمندان به ادبیات داستانی جوانان اندوه من می تواند به افرادی که نزدیکانشان را از دست داد ماند یا هراس فقدان عزیزانشان را دارند هم تواشیه شود
دلم نمی آید بروم و او را با این همه مرده تنها بگذارم. هنوز یک گام برنداشته ام، دیاره برمی گردم به کودکی هایم باز می گردم. چهار پنج ساله هستم. مادی که می خواهید از خانه بیرون برود دنبال او می دوم و زار می زنم که ترودر دامار جان نرو» دستش را می گیرم و می کشم که إجازی رفتن را از او بگیرم. دستش را از دستم خلاص می کند و به سرعت از قبر بیرون می رود و آن را نقل می کند. من با مشت به در می گویم و دار میزنم و مامان! مامان نرو اما مادر رفته است

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "اندوه من" می نویسد