loader-img
loader-img-2

پسری روی سکوها نوشته حمیدرضا صدر انتشارات چشمه

5 / 2
like like
like like
| پسری روی سکوها جزئیات گفته و نگفته ی بیش از چهار دهه فوتبال ایران است باز تابناهای تاریخ و سیاست همان سال ها. آمیخته به درد دل های خصوصی بی پروا وقایع نگاری یی است به روایت حمید رضا صار به عنوان یک شیفته ی فوتبال و ناظری بی تاب که از زدن نیش به خودش پروایی نداشته دوربین ها صحنه هایی را ثبت می کنند که کسی آنها را به یاد نمی سپارد. دوربین ها نیستند تا صحنه هایی را ثبت کنند که همه ی نسل های بعد آرزوی تماشامان را خواهند کرد. تو شاهد صحنه هایی هستی که فقط حدود پنجاه هزار نفر نشسته روی
س کوها آنها را می بینند، می بینند و در ذهن ثبت می کنند. دیگران نمی بینند و فقط قصه هایش را خواهند ش یاد، قصه هایش را خواهند خوانده می شنوند و می خواننده و آرزو می کنند آن جا بودند. روی همان س کوها. کنار تو بازی ساعت شش آغاز می شود و در ساعت بعدش. ساعت هشت. احساس می کنی تاریخ چه مفهومی دارد. چرا که همان اطراف بوده ای. روی این س کوها. رایکف بزرگ برابر آلن راجرز تماشاگرپسند. می گوینا۔ راجرز همان صبح از انگلیس به تهران بازگشته، می گویند مودات را دیگران تمرین داده اند. اما او امروز این جاست. در این روز تاریخی، روی آن نیمکت. تاهتان را این جا مانانی خواها. کرد. در کمتر