معرّفی کتاب رویای بیدار:
- سال انتشار کتاب رویای بیدار:
رویای بیدار (مجموعه مقاله پیرامون نظریهٔ نگارش و خواندن متن ادبی) براهنی اولین بار توسط، نشر قطره در سال، 1373، منتشر شد و باز چاپ آن توسط نشر کاروان در سال 1386 و نشر کتاب کاغذ در سال 1397 انجام شد.
توضیحاتی در مورد کتاب رویای بیدار:
کتاب شامل مجموعه مقالاتی پیرامون نظریه نگارش و خواندن متن ادبی است.
کتاب با روایت یک خاطره است، یک بازدید، نوشتهای که کاملاً اسمش برازندهی آن است؛ رویای بیدار که براهنی بجای مقدمه در کتاب گذاشته است، از دیدار اردوگاههای نازی در وین،از آخرین دهکدهای که کافکا در آن ساکن بوده و... همهی اینها با سبک خاص و اعجابانگیز براهنی روایت میشود و بعد میرسد به چند مقاله با عناوین:
نقد تئوری و تئوری نقد
هزاره اخوان.
سیاست تأویل یا تأویل سیاست.
گلشیری و مشکل رمان.
گلشیری و شگرد نو در روایت.
از قصه تا فیلمنامه تا فیلم.
وقتی روح ساعدی از مرگ مرخصی میگیرد.
کلیدر: یک نامه در دو بخش.
بخش یکم: کلیدر و رازهای سرزمین من.
بخش دوم: کلیدر دولتآبادی و زبان رمان..
بخشهایی از کتاب:
میخواهم فریاد بزنم که بابا ما خرمان از کرگی دم نداشت، ما مزین نقاشباشی و عکس و تابلو نمیخواهیم. ولی در باز میشود و یک آقای بسیار محترم هفتادوپنج یا هشتادساله، بالباس دست، کراوات و پیراهن متناسب بالباس و کفشهای جور بالباس، با قدبلند، در آستانه در میایستد و میگوید: «آقای دکتر سلام، بفرمایید.»
من به دکتر سلیمانی میگویم: «آقای دکتر، بفرمایید.» و بعد، آقای دکتر ثقفی به آقای دکتر سلیمانی میگوید: «آقای دکتر سلام، بفرمایید». با این «بفرمایید»ها، ارواحی که درنتیجه ترس ما، از اعماق جهان مرگ و رؤیا و خیال، احضار شده بودند به نامهای مجردشان عقبنشینی میکنند. جهان معمولی میشود. گرچه دکتر ثقفی، چنان تروتمیز و مرتب و بینقص و راحت است که من احساس میکنم که پیش از آنکه بهعنوان سفیر کبیر هرکدام از کشورهای متمدن بهسوی ما گسیلشده باشد، حتماً ساعتها موهای سرش، شانههای لباسش و کفشهایش بروس خورده، و او پس از پیدا کردن آمادگی لازم در برابر ما ظاهرشده است. و وقتیکه میرویم تو، یکلحظه به ذهنم میرسد که از او بپرسم آیا واقعاً روحش از بدنش لحظهای پیش خارجشده بوده، و حالا به خاطر گل روی ما برگشته و در جسم او حلول کرده است، یا اینکه نه، ما در تمام مدت خواب میدیدیم و خیال میبافتیم؟
و چگونه قضیه زمان را در شعر برای خودمان، برای شعر، برای شاعر، برای شاعر این شعر که دیگر شاملو نیست، بلکه شمایید، منم، دکتر سلیمانی است، دکتر ثقفی است، حل کنیم. نمیتوانیم آن را به اجزای متشکلهاش قسمت کنیم. حضور دارد. حضورش را درک کنیم. ما را اشیای زمانهای دیگر غافلگیر کردهاند. اشیای زمان ما آن اشیا را غافلگیر کردهاند. ما حنجرههای گمشده داریم. با قارههای گمشده زمان رابطه برقرار میکنیم. کلمات مثل رابطه هستند، به آن جهان های پنهان اشاره میکنند. برق رفته از جهان برمیگردد، بخشی را روشن میکند، دوباره میرود. تنها ایرانی میتواند بفهمد که «تکرّر آبی» ممکن است مفهومی از وطن دهد. شاه در وجود ما مخفی میشود .میرود.ما میرویم، و «امیرزاده کاشیها»، از اعماق تاریخ، «در هزار آینه ششگوش کاشی» بیدار میشود. ما در فاصلههای بیزمان، بهوسیله چفتوبستهای بهظاهر بسیار ناچیز زبان حرکت میکنیم. مسئله این است که من روی این کاشیها ایستادهام. چنارها از تهران کهنترند، و کاشیها، مفهوم کاشیها، از چنارها هم کهنترند، و مفهومی از وطن را به ذهن من تداعی میکنند، و انیس الدوله میشود زنی که در اتاق فیلی رنگ نشسته است و فال میگیرد.
هیچ شعر عاشقانهای تنها بهسوی زن یا مردی که شعر عاشقانه راجع به او گفتهشده برنمیگردد، چراکه در این صورت، آن شعر، منثور خواهد شد؛ بلکه آن شعر با مجموع آدمها و تصویرهایش میرود به آنسوی همه مفردات از مفرد افتادهاش تا کمالی را درجایی بیان کند که جز خود کمال آن شعر چیز دیگری نیست. در این معنا، همه شعرهای خوب دنیا، شعرهای عاشقانه هستند.
معرّفی رضا براهنی:
- تولد رضا براهنی و ریشه تعهد در نویسندگی:
رضا براهنی نویسنده، مترجم، شاعر و منتقد، که از چهرههای شاخص و آوانگارد در ادبیات معاصر ایران است و همینطور از پیشروان جریان ادبی پستمدرن در ایران، در 21 آذرماه سال 1314در شهر تبریز چشم به دنیا گشود اما...
معرّفی رضا براهنی و مشاهدهی تمام کتابها
خود براهنی در مقالهی اول در مورد نوشتن این مقالات میگوید:
غرض از نگارش و چاپ مقاله حاضر نشان دادن این نکته بسیار بااهمیت است که ادبیات نیز مثل هر دانش جدی دیگری چیزی است صاحب دستگاه فکری.فلسفه و تئوری و ساختار یا ساختارها که بدون درک آنها قادر به درک ادبیات نخواهیم بود.
عنوان این دستگاه فکری خواه آن چیزی باشد که گئورگ لوکاچ منتقد بزرگ ادبیات اروپا آن را علم هنرها خوانده است و خواه آن چیزی باشد که رومن یاکوبسون متفکر بزرگ دیگری آن را بوطیقا خوانده است و خواه آن چیزی باشد که شکل گرایان روس آن را علم اشکال نامیدهاند و یا آن چیزی باشد که ژاک دریدا فیلسوف و ادبشناس بزرگ فرانسه آن را گراماتولوژی و تودوروف قصه شناس بزرگ بلغار آن را ادبیت نامیده است و دیگران به نامهای دیگر اصل قضیه دستگاه داری ادبیات موضوعی نیست که دستکم در طول هشتاد سال گذشته یعنی از زمان چاپ مقالات کتاب روح و شکل اثر لوکاچ در سال 1911 تا به امروز یعنی 1991 محل نزاع قرارگرفته باشد.
هرکسی که هر مقولهای را جدی میگیرد در اجزای متشکله آن به دنبال روابطی میگردد که اجزا را به هم مرتبط کند و کلی متشکل و متناسب از آن اجزا بسازد.
کتابهای صوتی و الکترونیکی از رویای بیدار:
مقالهی وقتی روح ساعدی از مرگ مرخصی میگیرد، دارای نسخهی صوتی است.
این کتاب نسخهی الکترونیکی نیز دارد.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران