loader-img
loader-img-2

آلکساندرای نازنین نوشته تاتیانا تالستایا انتشارات نیستان

5 / -
like like
like like

معّرفی کتاب «الکساندرای نازنین» اثر «تاتیانا تالستایا»

کتاب «الکساندرای نازنین» اثر «تاتیانا تالستایا | Tatyana Tolstaya» و ترجمه‌ی مهدیه حسن زاده است که در سال 2007 میلادی منتشر شده است و شامل شش داستان کوتاه به سبک پست مدرن که به شرح زندگی در روسیه در اواخر قرن بیستم پرداخته است. تاتیانا که از نوادگان نویسنده‌ی مشهور تولستوی است در این کتاب به بیان معضلات جامعه ی روسیه و فلسفه ی زندگی و احساسات و آرزوهای انسان تقدیر و شکاف طبقاتی و ... پرداخته است.
او در داستانهایش بسیار از تخیّل بهره برده است و توانسته گذشته را به زمان حال و انسان معاصر پیوند دهد.

 

دیگران مهم درباره‌ی این کتاب چه گفته اند؟

به نقل از خبرگزاری کتاب نیوز:
«شش داستان کوتاه این نویسنده‌ی معاصر روسیه که در قالب مجموعه کتاب‌های ادبیات معاصر روسیه منتشر شده، برگرفته از پست مدرنیسمی از نوع غربی و معمول نیست که ناگهان تمام جهان داستان را دست‌خوش تغییر کرده و فضایی ماورایی خلق کند و در نتیجه مخاطب وارد فضایی شود که پیش از این احساسی درباره‌ی آن نداشته است؛ بلکه او آفریننده‌ی داستان‌هایی است که در آنها پست مدرن ابزاری برای نشان‌دادن ویژگی‌ها و ساختار موجود در جامعه‌ی ملموس است.»
به نقل از خبرگزاری ایرنا:
«تالستایا از کودکان تنها و عشق از دست رفته می‌نویسد، از فیلسوفان مکتب بیهودگی و شاعرانی که در لباس فراش و سرایدار خدمت می‌کنند. این نویسنده به کمک تخیل بدون مرز خود، به کاوش وضعیت بشر در دنیای معاصر رفته و به مخاطب نشان می‌دهد که چگونه اتفاقات استثنایی در دل زندگی روزمره رخ می‌دهند.»

 

بخشی از کتاب

در قسمتی از کتاب میخوانید :« آلکساندرا اِرنستوونا اولین بار صبح زود غرق در نور صورتی‌رنگ خورشید مسکو با جوراب‌هایی که تا روی ساق پا پایین آمده بود، با پاهایی دروازه‌مانند و کت و دامن مشکیِ شور کرده و ساییده شده از کنار من رد شد. در عوض کلاه لبه‌دارش... چهار فصل بود: گیلاس و زرشک و گل بولدِنژا و موگه در دیسی حصیری با سنجاق سر به بقیهٔ موها متصل بودند! تعدادی گیلاس جدا شده بود، به سطح کلاه برخورد می‌کرد و صدا می‌داد. فکر می‌کردم نود سالش باشد، اما شش سال را اشتباه محاسبه کرده بودم. پرتوهای خورشید از بام خنک خانه‌های قدیمی سُر می‌خورند و دوباره به سمت بالا حرکت می‌کردند، به همان جایی که کمتر به آن نگاه می‌کنیم؛ در ارتفاع بلند متروک که بالکن چدنی و بام شیب‌دار و نرده‌های ظریف قرار دارد، درست در دل آسمانِ صبح. برج‌های سر به فلک کشیده، میلهٔ نوک برج، جای کبوترها و فرشته‌ها... خیلی درست آنجا را نمی‌بینم. آلکساندرا ارنستوونا در حالی که سعادتمندانه لبخند می‌زد با چشم‌هایی مخمور از خوشبختی در سمتی که آفتاب افتاده بود حرکت می‌کرد و قدم‌های قبل انقلابی خود را مثل پرگاری پهن جابه‌جا می‌کرد. سرشیر، نان بولکی و هویجِ داخل کیسه در دستش سنگینی می‌کرد و به دامن سیاه سنگینش ساییده می‌شد. بادی ملایمی که از سمت جنوب می‌وزید، عطر دریا و گل‌های رز را به همراه داشت و وعدهٔ سفر به کشورهای بهشت‌گونهٔ ساحلی را می‌داد. آلکساندرا ارنستوونا به صبح و سپس به من لبخندی زد و با لباسی سیاه و کلاهی روشن که میوه‌های پلاسیده به سطحش برخورد می‌کردند در پیچ خیابان گم شد.»

 

درباره‌ی «تاتیانا تالستایا»

"تاتیانا تالستایا | Tatyana Tolstaya" در 1951 در لنینگراد روسیه در خانواده ای ادبی  به دنیا آمد و از نوادگان آلکسی تولستوی بود او فارغ التحصیل فلسفه‌ی کلاسیک در لنینگراد بود و فعالیت خود را در یک انتشارات آغاز کرد و به داستان نویسی برای نشریات پرداخت و بعدها تبدیل به مشهورترین  رمان نویس روسی شد آثار او ترکیبی از رئالیسم، مدرنیسم و پست مدرنیسم است و نیز در نوشتن مقالات تند و تیز ادبی هم بسیار شهرت دارد.

 

دیگر آثار «تاتیانا تالستایا | Tatyana Tolstaya»

از آثار دیگر تاتیانا تالستایا میتوان به "خواهران رودخانه آکرویل" ، "کیس" ، "در ایوان طلا" ، "شب"  "روز" ، "دو نفر" ، "جهان های اثیری" و بسیاری از مقالات در نشریات و مجلات نیویورک نام برد.

 

نسخه های متعدّد از کتاب "الکساندرای نازنین"

کتاب «الکساندرای نازنین»  نوشته‌ی «تاتیانا تالستایا» و ترجمه‌ی مهدیه حسن زاده توسط انتشارات نیستان در سال 1400 شمسی به چاپ اول رسیده است

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "آلکساندرای نازنین" می نویسد