loader-img
loader-img-2

جیبی پر از سنگ نوشته علی عسگری افشار انتشارات مس

5 / 5
like like
like like

معّرفی کتاب «جیبی پر از سنگ» اثر «علی عسگری افشار»

 کتاب «جیبی پر از سنگ» اثر «علی عسگری افشار» مجموعه‌ای از داستان های کوتاه است که گاه مرتبط با هم و گاه مستقل هستند. این کتاب در امتداد مجموعه داستان "گپ" از نویسنده است که حول محور روابط انسانی میچرخد. این کتاب دومین اثر از چنین مضامینی است که از عسگری افشار به چاپ رسیده است. داستان آخر که همنام با نام کتاب هم هست، داستان زندگی وولف نویسنده ای انگلیسی است که هر روز با جیبی پر از سنگ از کنار رودخانه به خانه برمیگرددو  او باری تصمیم می گیرد تا پس از برگشت از رودخانه داستانش را شروع کند اما کاغذ سفیدی که قبل از رفتن روی میز گذاشت هیچ وقت نوشته نشد. چرا که مدتی بعد جسد بی جان او در کنار رودخانه پیدا شد.

 

بخشی از کتاب

قسمتی از کتاب:
«امواج، او را فرا می خوانند. سعی می کند تمرکزش را حفظ کند، برای رویارویی نهایی. برای ملاقات با سکوت مطلق یا زمزمه ای نامفهوم. امواج ذهنش هم رو به آرامش می روند. در تعقیب صدایی که هم صدای خود بوده و هم صدایی فراخواننده و در عین حال گریزنده. خیزاب ها دست هایش را می گیرند و آغوش می گشایند. گریز گاهی برای فرار از هیچ. هیچی که مثل اژدهایی دهان باز کرده تا نیروهای رو به ضعف خلاقیت را ببلعد. گردابی مثل گرداب های ذهن، ذهنیت، عینیت می یابد.
می شود تصور کرد که برای لحظه ای، پشیمان شده باشد و دوست داشته برگردد تا این تجربه ی خاص را به روی کاغذ بریزد. باری بر دوش اوراق سفید. این می توانسته سوژه ای برای کتاب بعدی اش باشد. اما دیگر دیر شده. آن مشتی سنگریزه یا چند قلوه سنگ یا یک تکه ی درشت مثل سنگ ترازو، اجازه ی بازگشت نمی دهند. 
ترس از نزدیک شدن امواج جنگ و جنون، او را به اقدام جنون آمیز یکسر کننده، سوق داده و بالاخره وسوسه ی آن امواج جان گیر، اسیرش می کنند. صدای امواج رود با صداهای ذهنی در هم تنیده تا ترانه ی واحدی را به وجود آورند. آوای مرگ را، واضح و رسا و ترغیب کننده. زیر پا خالی شده مثل چهارپایه ی زیر پای اعدامی. و ساعت شنی وجود او، آخرین شنش هم ریخته می شود….
سه هفته بعد، وولف را از آب می گیرند. تا نزدیک دریا رفته .لی نرسیده. مرگ، او را سب کرده و شناور شده حتی اگر جسمش حجیم تر شده باشد. از آن ماهی ها نیست که هر وقت از آب بگیری تازه اند. مدت ها بوده که احساس کهولت و کهنگی می کرده. دست و پنجه نرم کردن با حریفی قدرتمند. بی هیچ زینتی. نه الماس و نه یاقوتی. فقط مشتی سنگ. فرسوده و خسته شده اما بالاخره به آخر خط رسیده و آب، آتش آن صداهای مزاحم را خاموش کرده و مثل زورقی بی بادبان شده یا کلکی بی لنگر و تکه چوبی شناور از سر اتفاق، در رود خروشان زندگی.»

 

درباره‌ی «علی عسگری افشار»

علی عسگری افشار متولد 1357 نویسنده‌ی خوش ذوق و جوان ایرانی است که در نوشتن مجموعه داستان های کوتاه بسیار پرتلاش بوده است.

 

دیگر آثار «علی عسگری افشار»

مجموعه داستان کوتاه «گپ»، «حبه انگور»، داستان‌واره‌های انتقادی «داستان تندیس‌ها» و سفرنامه جستاری «شیرازیه» از دیگر کتاب‌های  علی عسگری افشار  هستند.

 

نسخه های متعدّد از کتاب "جیبی پر از سنگ"

کتاب «جیبی پر از سنگ» نوشته‌ی «علی عسگری افشار» توسط انتشارات مس در سال 1400 به چاپ رسیده است.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "جیبی پر از سنگ" می نویسد