loader-img
loader-img-2

ساعت بغداد نوشته شهد الراوی انتشارات ثالث

5 / -
like like
like like

معرفی کتاب «ساعت بغداد» اثر «شهد الراوی»

کتاب «ساعت بغداد | به انگلیسی: The Baghdad Clock»، اثر «شهد الراوی | به انگلیسی: Shahad Al Rawi» است که نخستین بار در سال «2016» به انتشار رسید. در این کتاب داستان زندگی دو دختری که در بغداد جنگ‌زده زندگی می‌کنند، روایت می‌شود. این رمان در سبک رئالیسم جادویی نوشته شده است.

 

دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفته‌اند؟

به نقل از Library Journal: الراوی با استعداد فوق‌العاده و ذکاوت بالا، شروعی فوق‌العاده‌ای را ارائه می‌دهد. این کتاب بسیار توصیه می‌شود.
به نقل از The Tempest: الراوی از طریق زاویه‌ی دید یک کودک و با استفاده از عناصر رئالیسم جادویی، تلاطم درونی قهرمان اصلی خود را در زمان جستجو می‌کند که عدم اطمینان راهی برای زندگی و ثبات اسطوره است.

 

بخشی از کتاب

قسمت‌هایی از کتاب: «خوشبختی همه‌جا را آکنده بود. جان‌ها از شادی شکفته شده بود. موسیقی بیش از پیش در چنین مناسبتی ادامه می‌یافت. تقریباً همه رقصیدند. به جز شروق که بعد از آن‌که خلیل، انگشتر نامزدی را در انگشتش انداخت، به اتاقش رفت و شروع کرد به گریه کردن. نمی‌دانست چرا دقیقاً در چنین وقتی، بی‌اراده، به باور کردن پیش‌گویی‌های شیاد درباره‌ی آینده‌ی ازدواجش متمایل شده است. وقتی به چهره‌ی خلیل، آن موقع که داشت انگشتر نامزدی را در انگشتش می‌انداخت، نگاه کرد، دید که چهره‌اش به جهان دیگری تعلق دارد. به رغم تلاشش بر پنهان کردن احساس واقعی‌اش در مقابل دیگران، نارحتی و اندوه بر قلب و روحش خیمه زد...
در این بین آژیر به صدا درآمد. از این صدا خوشم نمی‌آمد، هیچ کس خوشش نمی‌آمد. دست نادیه را گرفتم و دوان دوان رفتیم جایی که مادرهامان نشسته بودند. پای نادیه به فانوس بزرگی گرفت که وسط پناهگاه روی زمین بود و شیشه فانوس شکست. نفت روی کاشی ریخت و شعله روی زمین خیس نفت دوید. در آن تاریکی خشکمان زد و روشنایی شعله‌ها سایه‌هامان را روی دیوار سیمانی پشت سر به رقص درآورد. چیزی نگذشت که بمباران شدید را در پی آژیر خطر شنیدیم. انفجارهای مهیبی که کم کم نزدیک‌تر شد و بعد دور شد. یک بار دیگر نزدیک شد و دور شد. زمین زیر پای ما مثل گلیم نازکی غلتید. در تمام این مدت مادرهامان دعا می‌خواندند و آیه‌هایی از قرآن زمزمه می‌کردند. من به فکر ناپدید شدن از این دنیا بودم. بلند شدم و در تاریکی به طرف مادرم رفتم.
چرا بعد از این همه سال؟ پس تا حالا کجا بوده‌ای؟ پس این همه سال که سپری شده، چکار کرده‌ای؟ تا این لحظه که این گفتار را می‌نویسم، درست 13 سال و 9 ماه و 10 روز از بازگشت اسرا به وطن اسلامی‌مان می‌گذرد. فکر می‌کنم این مدت، مدت کمی نباشد، فکر می‌کنم این همه سال که در اغفال گذشته، 13 خاطره و ناله و 15 پتک در وجود آزادگان محو شده است. فکر می‌کنم در این همه سال، 13 زخم و 9 شکستگی اعضاء و 15 پرده‌ی گوش پاره شده به التیام رسیده است. فکر می‌کنم در این همه سال از شدت درد 13 صورت سیلی خورده و 9 بار نشستن به روی زانو و 15 کلاغ پر با چشم بسته، در تن ضعیف اسرا چیزی کاسته شده باشد. فکر می‌کنم در این همه سال، 13 پوتین و 9 حنجره و 15 پلک به پیری رسیده باشد.»

 

درباره «شهد الراوی»

یکی از نویسندگان عراقی، شهد الراوی نام دارد که در 1 فوریه سال 1986 متولّد شده است. او در بغداد به دنیا آمده است و در حال حاضر در دبی زندگی می‌کند.

 

دیگر آثار «شهد الراوی | به انگلیسی: Shahad Al Rawi»

ساعت بغداد و روی پل جمهوری دو کتاب از نویسنده‌ شهدالراوی می‌باشد.

 

کتاب «ساعت بغداد» برنده‌ی چه جایزه‌ای شد؟

کتاب ساعت بغداد در سال 2016 به عنوان نامزد جایزه‌ی بوکر عربی انتخاب شد و در سال 2018 مقام اول جشنواره بین‌المللی کتاب ادینبورگ را از آن خود کرد.

 

بهترین نسخه کتاب «ساعت بغداد»

انتشارات آرادمان با ترجمه‌ی هدی تیزمغز، نشر ثالث مترجم مهدی غبرایی و انتشارات مهراندیش مترجم حبیب‌الله عباسی کتاب ساعت بغداد را منتشر کرده‌اند.

 

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "ساعت بغداد" می نویسد