loader-img
loader-img-2

لبه تاریکی (ادبیات برتر،رمان101) نوشته طیبه نجیب انتشارات نیستان

5 / -
like like
like like

 

معرفی کتاب " لبه تاریکی " اثر « طیبه نجیب »

کتاب « لبه تاریکی » به قلم « طیبه نجیب » در سال « 1398 » به چاپ رسیده است. این کتاب رمانی عاشقانه و بلند است و روایتگرداستان دو جوان در روستایی است که مردم روستا دارای آداب و رسوم و عقاید خاصی اند  و مانع ازدواج این دو جوان می شوند .

 

دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفته اند ؟

به نقل از مریم ساحلی : «لبه تاریکی» داستانی بلند و عاشقانه و دارای لایه ها و شخصیتهای متعدد است که در نگاه اول شاید مخاطب با تعدد شخصیتها احساس سردرگمی کند، اما در ادامه درمیابد که این اعتقادات خرافی، چگونه زندگی آدم ها به ویژه زنان روستا را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

وی با تاکید بر اینکه پرداختن به باورهای خرافی در داستان، بسیار نرم، ملایم و اثرگزار است، افزود: «قربانی شدن» به نمایه داستان است، و به مخاطب می‌گوید که شدت تاثیر این باورهای خرافی، تا چه اندازه می‌تواند باشد.

وی آدم‌های داستان را در سه گروه دسته بندی کرد و گفت: 1-برخی نسبت به باورهای خرافی موضع میگیرند و قصد کمک به قهرمان داستان دارند,2-برخی با آگاهی یافتن میکوشند این باورها را رها کنند.3- و برخی از حاکمیت باورهای خرافی به نفع خودشان بهره میگیرند.در این داستان با جامعه ای مردسالار مواجه ایم اما مردهای داستان با هم متفاوتند همانطور که زنان داستان با هم تفاوت دارند و گروهی منفعل اند و گروهی قوی و کنش گرند و میکوشند جریانساز و آگاهی بخش باشند و گروهی نیز علیه زنان موضع میگیرند.

به نقل از زهره مسکنی :  در این داستان با شخصیت‌های متعددی مواجه می‌شویم که نویسنده از عهده‌ی پرداخت آنها به خوبی برآمده است. شخصیت‌هایی با سن و جنس و اعتقادات متفاوت که این تعدد و تنوع موجب سرگردانی مخاطب در شناخت آنان نشده است. اسامی و نشانه‌ها در این داستان کارکردهای ویژه‌ای دارند. انتخاب نام «گرگ‌رود»، برای رود جاری در این روستا که در برهه‌های زمانی مشخصی طغیان آن به کارِ دسیسه‌ها و فرمانروایی پیرده آمده است و همچنین استفاده از «سپیدی» و «سیاهی» در پندار و گفتار روستاییان بارزترین این نشانه‌هاست. گرگ، مظهر شر و درندگی است. جانوری مکّار که صبح زود و هنگام خواب سگ گلّه به آن حمله می‌کند. در ادبیّات عرفانی نیز گرگ نماد صفاتی چون حسادت، جهالت و طمع‌ورزی است و استفاده از نام «گرگ‌رود» به عنوان معبری برای بلعیدن و با خود بردن انسان‌های بی‌گناه انتخابی مناسب به نظر می‌رسد. مردم دِه دخترکانِ به زعم خود آلوده را به رودی می‌سپارند که از ابتدا می‌دانند خروش آن محال است پیکر زنده‌ای را بازگرداند و خود را اینگونه راضی می‌کنند که اگر فرد بی‌گناه باشد پلیدی از او شُسته و به عبارتی دور می‌شود و با روسپیدی باز خواهد گشت. از دیگر ویژگی‌های این داستان گویش بومی دیالوگ‌هاست که به عقیده‌ی نگارنده نزدیک به زبان برخی شهرهای استان مرکزی است. تکرار برخی ریزه‌کاری‌های خاص زبانی در این مکالمات باعث شده که حتی اگر خواننده با زبان منطقه‌ی وقوع داستان آشنایی نداشته باشد نیز بتواند بعد از خواندن چند صفحه به راحتی با اصطلاحات و عبارات آن خو بگیرد. چینش موضوع اصلی داستان - پای‌بندی بیجا به رسومات غلط و البته گرفتن نوک تیز نیزه به سمت زنان -  بر بستر ادبیات بومی نیز از دیگر ویژگی‌های این داستان است. نویسنده با به‌کارگیری عناصری چون مشاغل، غذاها و نوشیدنی‌ها، توصیف جغرافیایی مکانی، عادات و خرده فرهنگ‌های روستایی بازتاب نوع خاصی از ادبیات را نمایش داده که ادبیات بومی نامیده می‌شود. و اما بخش مهم داستان ظلمی است که پس از ارتکابِ به زعم اهالی جرُم دونفره، گریبان دختران یا زنان قصه را خیلی محکم‌تر و آسیب‌زاتر از مردان می‌گیرد. بدون تردید، انعکاس فرهنگ یکی از مضامین مهم ادبیات داستانی معاصر است و «لبه تاریکی» هم آن بخش از فرهنگ، مثل آداب و رسوم اجتماعی، مذهبی، پزشکی و خرافی را در خود دارد و هم بخش دیگری را که شامل زبان محاوره و گویش‌های محلی، ضرب‌المثل‌ها و بازی‌هاست. این اثر از سویی رابطه‌ی انسان‌ها با فرهنگ بومی را به تصویر کشیده و از سوی دیگر تأثیر استفاده‌ی نابه‌جا از فرهنگ را در پرورش و زندگی انسان‌ها نشان می‌دهد.

 

بخشی از کتاب

در بخشی از کتاب می خوانید : « پیرده گفت امسال پنج زن آبستن رد هم پنج دختر آوردند. حالا که نحسی پنج سیلان و پنج دختران به هم شده، بهتر که برای سوران جزای ناهید، مردم با هم پنج گوسفند فدیه کنند. جهانشیر قصاب و یکی دو سه نفر از اهالی گوسفندها را کشتند. خون یکی شان شتک زد به پا جامه پیرده که کنارشان ایستاده بود. مردم آن قدر معتقد بودند که چنین چیزی از چشمشان دور نماند و به التماس از پیرده خواستند پا جامه اش را فردا برای آنها بفرستد تا برای تبرک بین خودشان قسمت کنند که حتمی براشان خیر و برکت می آورد.»

 

درباره « طیبه نجیب »

طیبه نجیب در سال 1359 متولد شد.  هدف وی در داستان هایش پرداختن به دغدغه های اجتماعی است  که با قلمی ساده و روان می نویسد .

 

دیگر آثار « طیبه نجیب »

از دیگر آثار طیبه نجیب می توان به : سهم من از درخت سیب ، سایه ،  در من هوا سرد است اشاره کرد.

 

نسخه های متعدد از کتاب " لبه تاریکی"

کتاب لبه تاریکی توسط انتشارات « نیستان » به چاپ رسیده است .

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "لبه تاریکی (ادبیات برتر،رمان101)" می نویسد