معرفی کتاب «از میان صنوبرهای سیاه» اثر «جوزف بویدن»
کتاب «از میان صنوبرهای سیاه | به انگلیسی: Through Black Spruce»، اثر «جوزف بویدن | به انگلیسی: Joseph Boyden» است که نخستین بار در سال «2008» با درونمایه زندگی سرخپوستان کانادا به انتشار رسید. این کتاب داستان زندگی ویل برد، خلبان افسانهای، و برادرزادهی زیبا و خودساختهاش، آنی برد را روایت میکند. این کتاب به موضوعات مختلفی همچون اندوه، عشق آتشین، دشمنیهای خونی کهن، ناپدید شدنهای مرموز، آتش، سقوط هواپیما و قتل میپردازد.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
به نقل از Washington Post: رمانی به یاد ماندنی از عشق، هویت و فقدان.
به نقل از Kirkus Reviews: دلهرهی دنیای دوردست، مرگ بار و بسیار زیبای کتاب، مخاطب را درگیر خود کرده و رها نمیکند.
به نقل از Publishers Weekly: این رمان، موفّقیّتی هوشمندانه و چندلایه است.
بخشی از کتاب
قسمتهایی از کتاب: «بیشتر مادربزرگها و پدربزرگها هرکدام به نوعی لنگ لنگان راه میروند و سبدهای چرخدار را به جلو هل میدهند. سبک زندگی آنان از چادر نشینی، تلهگذاری، شکار، مبادله و تجارت برای زنده ماندن فاصله گرفته است و به زندگی در خانههای چوبی و هل دادن سبدهای چرخدار از میان سالنها و راهروهای مملو از مواد غذایی گرانقیمت و ناسالم تغییر پیدا کرده است. این تغییرها در طی چندین دهه به تدریج شیوهی زندگیشان را عوض کرده است. براساس گزارش ایپیتیان، شبکهی تلویزیونی سرخپوستان، دیابت، چاقی و سرطان جامعهی ما و تمام جوامع شمالی را دربرگرفته است.
مدتی طول نمیکشد که گرمای آفتاب باعث میشود احساس خوابآلودگی کنم. به ساحل نگاه میکنم. درختان ساحل را کمی تار و دوتایی میبینم. متوجه شدهام وقتی این اتفاق برای بیناییام میافتد، کمی بعد میخوابم. همیشه این ترس در من وجود دارد که پس از این خواب نمیتوانم بیدار شوم.
شبها همچنان برایم ترسناک بود. شبهایی که به بلندی چهار یا پنج شب دنیای دیگر بود، دنیای مردم و خانههای گرم و جادههای خاکی. این شبها اجازهی بازگشت روز را تا شانزده ساعت نمیداد. اوضاع بدتر میشد. روزها همراه با من ضعیفتر و کوتاهتر شده بود.
امروز طولانیترین روز سال است. همان روزی که دنبالش بودم. چند روز آینده را به همراه خانواده و دوستانم در کلبهی قدیمی شکاری پدرم در خلیج میگذرانیم. امروز با خواب مبارزه میکنم. امروز میخواهم تک تک لحظهها را احساس کنم. پرتو گرم خورشید به صورتم تابیده است. باد میورزد، از میان موهای کوتاهم عبور میکند، مرا در آغوش میکشد و میخواهد با خود ببرد.»
درباره «جوزف بویدن»
یکی از رماننویسان، مقالهنویسان، فیلمنامهنویسان و نویسندگان داستانهای کوتاه، جوزف بویدن نام دارد که در 31 اکتبر سال 1966 به دنیا آمده است. او در رشتهی نویسندگی خلاقانه در دانشگاه یورک و دانشگاه نیواورلئان تحصیل کرده است. او در سال 2013 توانست برندهی مدال الماس ملکه الیزابت دوم، برندهی جایزهی گیلر در سال 2008 بشود، برندهی جایزهی بهترین نویسندهی ادبیات داستانی سال 2009 کانادا و به عنوان نامزد جایزهی ایمپک دوبلین در سال 2007 انتخاب شده است. جوزف در حال حاضر، عضو هیئت مدیره انجمن آزادیهای مدنی کاناداست و به همراه همسرش در ایالت لویزیانا زندگی میکند.
دیگر آثار «جوزف بویدن | به انگلیسی: Joseph Boyden»
متولد شده با یک دندان، جاده سه روزه، از میان صنوبرهای سیاه، اورندا و ونجک از دیگر آثار جوزف بویدن هستند.
کتاب «از میان صنوبرهای سیاه» برندهی چه جایزهای شد؟
کتاب از میان صنوبرهای سیاه برندهی جایزهی گیلر سال 2008 و برندهی جایزهی بهترین کتاب ادبیات داستانی سال 2009 کانادا شده است. این کتاب به عنوان نامزد جایزهی ادبی المپیک دوبلین سال 2010 انتخاب شده است.
بهترین نسخه کتاب «از میان صنوبرهای سیاه»
انتشارات افراز با ترجمهی محمد جوادی کتاب از میان صنوبرهای سیاه را منتشر کرده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران