loader-img
loader-img-2

از عشق و شیاطین دیگر نوشته گابریل گارسیا مارکز انتشارات نگاه

5 / -
like like
like like

معرّفی کتاب از عشق و شیاطین دیگر:

- سال انتشار از عشق و شیاطین دیگر:

هشتمین رمان مارکز که در سال 1994 منتشر شد عشق و شیاطین دیگر (به اسپانیایی: Del amor y otros demonios) نام داشت.

 

خلاصه‌ای از داستان از عشق و شیاطین دیگر:

در مقدمه‌ی کتاب، مارکز ادعا می‌کند که این رمان نمایش داستانی افسانه‌ای است که نویسنده در سن 14 سالگی از مادرش شنیده است: دختری 12 ساله که به هاری مبتلا شده است و معجزاتی انجام داد، دختری با موهای بلند مسی‌رنگ که پس از مرگ هم موها به رشد خود ادامه می‌دهند.

بعدها مارکز روزنامه‌نگار که در، حفاری مقبره‌ای حاضر بوده است ،شاهدجسددختر جوانی در آن مقبره مشابه همان دختر با موهای قرمز بلندی است که هنوز به جمجمه چسبیده است، و آنجا به او الهام شد که کتاب «از عشق و شیاطین دیگر» را بنویسد.

بااین‌حال، ماریانا سولانت در کتاب « گارسیا مارکز برای مبتدیان» می‌گوید که مارکز این داستان را خودش ابداع کرده است. او بیشتر به داستانی در تاریخ کارتاخنا اثر ادواردو لماتر اشاره می‌کند که گارسیا مارکز در تحقیق برای  رمان «عشق در زمان وبا» با آن مواجه شد.

در سال 2008، اپرای عشق و شیاطین دیگر اثر آهنگساز مجارستانی پیتر ائوتووس در جشنواره گلیندبورن به نمایش درآمد.

«سیروا ماریا د تودوس لس آنگلس» دختر دوازده‌ساله مارکیز و همسرش برناردا است. موهای او هرگز کوتاه نشده است و زمانی که با بند ناف به دور گردن به دنیا آمد موهایش نذر مقدسین شد. در اثر بی‌توجهی پدر و مادرش کنار بردگان بزرگ شد، به چندین زبان آفریقایی مسلط بود و با آداب‌ورسوم آن‌ها آشنا بود. آن‌ها او را با اسمی که برای خود انتخاب کرده،یعنی «ماریا ماندینگا» می‌شناسند. به خاطر مشکلی که در بدو تولد داشت،«دامینگا ده ادوینتو»، برده‌ای که او را بزرگ می‌کرد، نذر کرد که تا زمان عروسی‌اش موی او را کوتاه نکند.
در ابتدای کتاب او توسط یک سگ هار گاز گرفته می‌شود. حتی باوجوداینکه او هیچ نشانه‌ای از هاری نشان نمی‌دهد، او تحت چندین روش "معالجه" قرار می‌گیرد که برایش یک‌جور شکنجه محسوب می‌شده است. وقتی اسقف متوجه این جریان می‌شود معتقد است او به تسخیر جن‌ها درآمده است و بنابراین باید او را برای جن‌گیری به صومعه سانتا کلارا بفرستند، بسیاری از مردم به خاطر آن جان خود را ازدست‌داده‌اند. او در صومعه موردتوجه یک کشیش به نام پدر کایتانو قرار می‌گیرد که با او مهربان است و معتقد است که او نیازی به جن‌گیری ندارد. پدر کایتانو عاشق سیروا ماریا می‌شود و عشق خود را اعلام می‌کند. او به‌زودی شروع به دیدن مخفیانه‌ی سیروا در سلولش می‌شود و برای این کار از فاضلاب بالا می‌رود (که در آینده ثابت می‌شود). آن‌ها باهم غذا می‌خورند، می‌خوابند و شعر می‌خوانند، به نظر نمی‌رسد که آن‌ها رابطه جنسی داشته باشند. بعداً پدر کایتانو به بیمارستان جذامیان فرستاده می‌شود، جایی که او امیدوار است که به این بیماری مبتلا شود اما هرگز نمی‌شود. دراین‌بین، سیروا ماریا آخرین بار برای جن‌گیری احضار می‌شود و پس از کوتاه کردن موهایش در حالیکه به این فکر می‌کند که پدر کایتانو کجاست، درنهایت "از عشق" می‌میرد. پس از مرگ او، موهای او به‌طور جادویی دوباره شروع به رشد می‌کند.

 

بخش‌هایی از کتاب:

آبره نونچیو سه‌شنبه‌ها در بیمارستان آمور د دیوس کار می‌کرد و به جذامیانی که ناراحتی‌های دیگر داشتند سر می‌کشید. او از دانشجویان ساعی و فارغ‌التحصیل زیر نظر استاد خوآن مندزنیتو، یهودی پرتقالی تبار بود که برای در امان ماندن از پیگرد اسپانیایی‌ها به کارائیب مهاجرت کرده بود، آبره نونچیو لقب بد پیشگو و مرتد را از او به ارث برده بود. اما در مورد دانش وی کسی تردیدی به خود راه نمی‌داد. اختلاف‌نظر او با سایر پزشکان که موقعیت‌های بی‌نظیر و شیوه‌های غیرعادی وی را نمی‌بخشیدند، پایان‌ناپذیر و خونین بود. او قرصی اختراع کرده بود که با مصرف سالی یک عدد، سلامت ماهیچه‌ها تضمین و زندگی طولانی‌تر می‌شد. ولی در سه روز اول مصرف قرص، چنان اختلال حواس را دامن می‌زد که غیر از خودش کسی جرئت مصرف پیدا نمی‌کرد. از سال‌ها قبل محض آرامش خاطر بیماران، با چنگ موسیقی خاصی می‌نواخت که برای همین منظور ساخته بود. شخصاً جراحی نمی‌کرد، چون جراحی را همیشه به‌عنوان اقدام نازل ناظم مدرسه و سلمانی می‌پنداشت، و تخصص هولناک او این بود که روز مرگ بیماران را پیش‌گویی می‌کرد. نام نیک و بد او هم از همین‌جا نشأت می‌گرفت: می‌گفتند که مرده‌ای را زنده کرده است و هیچ‌کس‌ هم این گفته را انکار نمی‌کرد.
آبره نونچیو باوجود همه تجارب از وجود مبتلایان به هاری یکه خورد و گفت:« اندام انسان برای سال‌هایی که می‌توانست زندگی کند، ساخته نشده است». مارکی از خطابه‌ی رنگین و دقیق او کلمه‌ای هدر نداد و هنگامی لب به سخن گشود که دیگر پزشک حرفی برای گفتن نداشت.
مارکی پرسید: « با این مرد بیچاره چه باید کرد؟»
آبره نونچیو گفت:«باید کشت.»
مارکی با انزجار نگاهش کرد.

پزشک بدون خطا گفت:«اگر مسیحیان خوبی باشیم بدین ترتیب عمل می‌کنیم، اصلاً تعجب نکنید آقای محترم! بیش ازآنچه در تصور بگنجد مسیحیان خوب وجود دارند.»

منظور او دقیقاً مسیحیان فقیر از هر رنگ پوستی بود که در حاشیه‌ی شهر‌ها و روستا‌ جسارت داشتند تا در غذای بیماران مبتلابه هاری زهر بریزند و از رنج و درد روزهای واپسین آن‌ها بکاهند. اواخر قرن گذشته تمام اعضای یک خانواده سوپ سمی سر کشیدند چراکه هیچ‌یک از آن‌ها جرأت نمی‌کردند که کودک پنج‌ساله را شخصاً مسموم کنند.

 

معرّفی گابریل گارسیا مارکز:

گابریل گارسیا مارکز در کشور کلمبیا در دهکده آرکاتاکا در منطقه سانتامارا در 6 مارس سال 1927 میلادی به دنیا آمد. تولد او همزمان است با اعتصاب مشهور کارگران کشتزار‌های موز. همان رویدادی که سال‌ها بعد در رمان «صدسال تنهایی» مارکز آن را به تصویر کشید اما...

معرّفی گابریل گارسیا مارکز و مشاهده‌ی تمام کتاب‌ها

 

شخصیت‌های رمان از عشق و شیاطین دیگر:

سییروا ماریا دل تودوس لوس آنگلس: شخصیت اصلی داستان. کایتانو سانتو دلائورا: کشیشی که عاشق ماریا می‌شود در صومعه، او عاشق مطالعه است، به خاطر نزدیک بودنش به اسقف معاون او به‌حساب می‌آید. او هیچ‌گاه اعتقادش به کلیسا را که زندگی او و معشوقش را نابود کرد از دست نمی‌دهد.
اینگاسیو ده آلفردو، دومین مارکیِ کازالدرو و ارباب دارین: پدر ماریا، شخصیت ضعیف، ترسو، و بی‌تفاوت.
برناردا کابررا: مادر ماریا، که از او متنفر است. رابطه‌های فراوانش با برده‌ها سلامتش را به خطر انداخته است.
ابرونونچیو: معروف‌ترین و ماهرترین پزشک منطقه. یک یهودی بی‌خدا که کلیسا از او متنفر است.
دومینگا ده ادوینتو: برده‌ای که ماریا را بزرگ کرد.

 

از عشق و شیاطین دیگر و سینما:

فیلم از عشق و شیاطین دیگر (به اسپانیایی: Del amor y otros demonios) بر اساس رمانی مارکز است.یک فیلم درام کاستاریکا-کلمبیایی محصول سال 2009 به کارگردانی هیلدا هیدالگو است. این فیلم به‌عنوان بهترین فیلم خارجی زبان در هشتاد و سومین دوره جوایز اسکار نامزد شد، اما به فهرست نهایی راه نیافت.

 

از عشق و شیاطین دیگر و اپرا:

اپرای «از عشق و شیاطین دیگر» بر اساس رمانی به همین نام از مارکز ، یک اپرا در دو پرده از آهنگساز مجارستانی پیتر ائوتووس به سبک لیبرتو از نویسنده مجارستانی کورنل هاموای است. در 10 اوت 2008 در جشنواره گلیندبورن به نمایش درآمد. این اپرا نتیجه سفارش گلیندبورن و بی‌بی‌سی است که به‌طور کامل از رادیو بی‌بی‌سی در روز شنبه 11 اکتبر 2008 پخش شد.

 

ترجمه‌های فارسی از رمان «از عشق و شیاطین دیگر»:

«از عشق و شیاطین دیگر»: این رمان با چهار ترجمه به زبان فارسی موجود است:

  1. «از عشق و شیاطین دیگر» با ترجمه جاهد جهانشاهی از نشر نگاه
  2. «از عشق و دیگر اهریمنان» با ترجمه احمد گلشیری از نشر ققنوس
  3. «عشق و سایر اهریمنان»: با ترجمه کیومرث پارسای از نشر آریابان
  4. «از عشق و شیاطین دیگر»: با ترجمه نازنین نوذری و نازنین میر صادقی از نشر علم

 

کتاب‌های صوتی و الکترونیکی از «از عشق و شیاطین دیگر»:

- مشخصات کتاب‌های صوتی این اثر:

1.نام کتاب    کتاب صوتی از عشق و شیاطین دیگر

  • نویسنده    گابریل گارسیا مارکز
  • مترجم    جاهد جهانشاهی
  • گوینده    بهرام سروری نژاد
  • ناشر چاپی    انتشارات نگاه
  • ناشر صوتی    آوا نامه
  • سال انتشار    1396
  • فرمت کتاب    MP3
  • مدت    6 ساعت و 50 دقیقه
  • زبان    فارسی
  • موضوع کتاب    کتاب صوتی داستان و رمان خارجی

 

2. نام کتاب    کتاب صوتی از عشق و دیگر اهریمنان

  • نویسنده    گابریل گارسیا مارکز
  • مترجم    احمد گلشیری
  • گوینده    اعظم حبیبی
  • ناشر چاپی    انتشارات ققنوس
  • ناشر صوتی    نوین کتاب گویا
  • سال انتشار    1399
  • فرمت کتاب    MP3
  • مدت    6 ساعت و 35 دقیقه
  • زبان    فارسی
  • موضوع کتاب    کتاب صوتی داستان و رمان خارجی

 

- مشخصات کتاب‌های الکترونیکی این اثر:

1.بر اساس نسخه‌ی چاپی نشر نگاه.

2.نام کتاب    کتاب از عشق و دیگر اهریمنان

  • نویسنده    گابریل گارسیا مارکز
  • مترجم    عباس کمالی نژاد
  • ناشر چاپی    انتشارات کتاب دانیال
  • سال انتشار    1397
  • فرمت کتاب    EPUB
  • تعداد صفحات    197
  • زبان    فارسی
  • شابک    978-600-8136-26-2
  • موضوع کتاب    کتاب‌های داستان و رمان خارجی

 

 

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "از عشق و شیاطین دیگر" می نویسد