معرّفی کتاب درخت پرتقال:
- سال انتشار کتاب درخت پرتقال:
درخت پرتقال (به اسپانیایی El naranjo) مجموعهای از داستانهای کوتاه نویسنده مکزیکی کارلوس فوئنتس است که اولین بار در سال 1994 منتشر شد.
خلاصهای از داستان درخت پرتقال:
درخت پرتقال مجموعه در اصل پنج داستان کوتاه به نامهای «دو کرانه»، «فرزندان فاتح»، «دونومانسیا» «آپولون و فاحشهها»، و «دو آمریکا» است.
-داستان چهارم به دلیل بیپردگی توصیفات و شرح صحنهها در ایران امکان چاپ نداشته است.-
تمامی این داستانها تاریخ مکزیک را روایت میکنند. در ابتدا به نظر میرسد که این پنج داستان با آثار قبلی نویسنده مکزیکی (نبرد، سرزمین ما) اشتراک چندانی ندارند، اما شباهتهایی پیدا میشود، به ویژه تمرکزی که در برخود فرهنگها دارد.
راوی داستان «دو کرانه» خرونیمود آگیلار، همچون راوی کتاب «پدرو پارامو» از درون گور داستان را روایت میکند و خود را یک مترجم معرفی میکند، این داستان تجربیات مترجمانی را توصیف میکند که برای جلب توجه کورتس فاتح مکزیک رقابت میکنند. یکی یک سرباز اسپانیایی غرق شده در اسارت آزتکها است، دیگری یک زن هندی که معشوقه کورتس میشود. فوئنتس یک پیچ و تاب به این داستان غم انگیز خیانت و تبانی اضافه میکند - سرباز عاشق فرهنگ مکزیکی شده است و برای حفظ آن اطلاعات گمراه کننده و غلط به فاتح میدهد. معشوقه حاضر است سرزمین مادری خود را برای محافظت از زندگی خود ویران کند.
«فرزندان فاتح» همانند داستان اول راویان مردهای دارد.داستان در مورد سرنوشت دو پسر کورتس، یکی وارث مشروع و دیگری یک بچه حرامزاده است،فرزندانی دورگه درست مثل اسم کتاب.
«دونومانسیا» داستان تلخ تلاش یک ژنرال رومی برای آوردن «تمدن» برای اسپانیاییهای «بربر» است.
در «دو آمریکا»، کریستف کلمب در بازشگت از آمریکا بهشت زمینیای را کشف میکند که مهمترین میوهاش پرتقال است، پرتقال میوهای از درختی پیوندی و دورگه، نماد درهمتنیدگی مکزیک و اسپانیاو برخورد این دو فرهنگ بایکدیگر، درختی که با شیر آبیاری میشود کلمب حالا500 ساله است، با مردان بازاریاب ژاپنی روبرو میشود که باعث فروپاشی بهشت او میشوند. کلمب به اروپا برمیگردد تا دانههای پرتقال را در آنجا بکارد.
بخشهایی از کتاب:
به سبب تمام آن ماجراها نمیتوانم در آرامش ابدی بیارامم. آری، آنها خواب را از چشمانم ربودهاند: وقایع محتملی که روی ندادند، راههای ممکن برای رسیدن به آزادی.
از آنجا که دروغهایم به واقعیت تبدیل شد، آیا کار درستی نکردم که سخنان فرمانده را برعکس ترجمه کردم و با دروغهایم حقیقت را به آن آزتک گفتم؟ آیا کلمات من صرفا لغزش زبان بود و من نبودم [که سخن میگفتم]، بلکه میانجی (مترجم) و [آن] سرنوشت محتوم بود که فریب را به حقیقت بدل کرد؟
سعی میکنم که از گورم با عزت نفس قضاوت کنم، اما تصویری همواره بر دلایلم سایه میافکند. روبرویم جوانی میبینم، حدودا بیست و دو ساله، گندمگون، خوشچهره، با ظاهری دلنشین و اندامی متناسب.
او شوهر یکی از خواهرزادههای موکتسوما بود. اسمش گواتموس یا گواتیموسین بود، ولی ابری از خون بر چشمانش نشسته بود. وقتی نگاهش تیره میشد، پلکهایش را میبست و من آن پلکها را دیدم: یکی زرین و دیگری سیمین. او آخرین امپراتور آزتکها بود. پس از آنکه موکتسوما بر اثر سنگپرانی عوامالناس معترض کشته شد، او بر تخت نشست. ما اسپانیاییها چیزی بیش از قدرت سرخپوستان را کشتیم: ما جادویی را کشتیم که آن قدرت را در بر میگرفت. موکتسوما مبارزه نکرد، اما گواتموس مانند قهرمانان جنگید. یادش گرامی باد.
معابد، نمادهای مذهبی، نشانهای افتخار همه در هم شکستند. خود ایزدان نیز در هم شکستند. و ما بومیان، از فردای روز شکست، با سنگهای معابدمان مشغول برافراشتن کلیساهای مسیحی شدیم. با کمی کنجکاوی و حتی چشمانی کمسو هم میتوان نقوش جادویی ایزد شب را در پای ستونهای کلیسای اعظم شهر مکزیکو پیدا کرد: نقش آینه دودزای تسکاتلیپوکا. این عمارتهای نوساخته پرودگار یکتای ما چقدر دوام خواهد آورد؟ عمارتهایی برافراشته بر ویرانههای نه یکی، بلکه هزاران ایزد. یعنی به اندازه نام تمامی این ایزدان دوام خواهد آورد: باران، آب، باد، آتش، آشغال…
معرّفی کارلوس فوئنتس:
کارلوس فوئنتس ماسیاس (تولد: پاناما، 11 نوامبر 1928 – مرگ: مکزیکو سیتی، 15 مه 2012) نویسنده مکزیکی بود. فوئنتس جزو نویسندگان «رونق آمریکای لاتین» (boomlatinoamericanos) است. نویسندگانی که بین دهههای 1960 و 1970 ظهور کردند و آثارشان به طور گسترده در اروپا و سراسر جهان توزیع شد اما...
معرّفی کارلوس فوئنتس و مشاهدهی تمام کتابها
آنچه دیگران در مورد کتاب درخت پرتقال گفتهاند:
فوئنتس، پیشوای داستان نویسان مکزیک، با در اختیار گرفتن صدای راویان یا شخصیت های فرعی در دورههای مختلف تاریخ مکزیک، دوباره می تواند معنای اسپانیایی یا مکزیکی بودن را کشف کند. این روش همچنین به او اجازه میدهد تا تفسیری کنایه آمیز در مورد رویدادهای بزرگ تاریخی ارائه دهد. پیوند داستانها یک موازی دوتایی است: کاوشی در مورد چگونگی نقش زبان و تاریخ نگاری در تاریخ یک کشور و حضور درخت پرتقال همنام - از دانه تا بلوغ. در یک داستان، مترجم متوفی کورتس توضیح میدهد که چگونه او و مترجم دیگر فاتح (و معشوقه آزتک) عمداً بیشتر بحثهای بین موکتزوما و کورتس را اشتباه ترجمه کردند که عواقب ناگواری داشت. در دیگری، دو پسر کورتس، مشروع و غیر قانونی، به دعاوی خود اقامه میکنند. در داستان پایانی، کریستف کلمب در حالی که به شکلی جادویی در دوران معاصر زندگی میکند، خاطرات جادویی از دنیای جدید را به دریا می اندازد. نوشتههای او راه خود را به آسیا پیدا میکند و او در نهایت حقوق بهشت را برای توسعهدهندگان ژاپنی امضا میکند. اگرچه کنایه گاهی کمی بیش از حد غلیظ است، تخیل فوئنتس جهانهای زندهای را خلق میکند و نوشته او قدرتمند است.
- Harold Augenbraum, Mercantile Lib., New York
ترجمههای فارسی از رمان «درخت پرتقال»:
با ترجمة علی اکبر فلاحی از نشر ققنوس.
کتابهای صوتی و الکترونیکی از درخت پرتقال:
- مشخصات کتابهای صوتی این اثر:
1.نام کتاب کتاب صوتی درخت پرتقال
- نویسنده کارلوس فوئنتس
- مترجم علی اکبر فلاحی
- گوینده منوچهر زنده دل
- ناشر چاپی انتشارات ققنوس
- ناشر صوتی نوین کتاب گویا
- سال انتشار 1399
- فرمت کتاب MP3
- مدت 7 ساعت و 48 دقیقه
- زبان فارسی
- موضوع کتاب کتاب صوتی داستان و رمان خارجی
- مشخصات کتابهای الکترونیکی این اثر:
1.براساس نسخهی چاپی نشرققنوس.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران