معرّفی کتاب سالهای سگی:
- سال انتشار کتاب سالهای سگی:
سالهای سگی (به آلمانی Hundejahre) رمانی نوشته گونتر گراس است. اولین بار در سال 1963 منتشر شد. ترجمه انگلیسی آن توسط رالف مانهایم، اولین بار در سال 1965 منتشر شد.
سبک داستانی سالهای سگی:
سبک گراس مکرراً سبک فلسفی مارتین هایدگر را در هستی و زمان تقلید میکند. سالهای پیش از جنگ تا دوران پس از جنگ در کتاب از طریق دیدگاه سه راوی مختلف ارائه میشود.
خلاصهای از داستان سالهای سگی:
این سومین و آخرین جلد از سه گانه دانزیگ او است که دو جلد دیگر این سهگانه طبل حلبی و موش و گربه هستند این رمان از سه بخش زمانی مختلف، از دهه 1920 تا 1950 تشکیل شده است. شخصیت های اصلی والتر ماترن و ادوارد آمسل هستند.
والتر ماترن و ادوارد آمسل دو دوست هستند. ادوارد نیمه یهودی است و در سن 5 سالگی در ساختن مترسک نابغه است. راوی کتاب اول، بروکسل، مالک معدن، از دوستی والتر و ادوارد میگوید که در دوران کودکی آنها در خور ویستولا، که یک سرزمین مرزی در آلمان و لهستان (شهر آزاد بین دو جنگ دانزیگ) است که با منونیت ها ،کاتولیک ها و پروتستان ها زندگی می کنند، می گوید. ادوارد یک دفتر خاطرات دارد که آن را با طرح هایی از ایدههای مترسکهایش پر می کند. تاریخ این کشور با تصاویر بیرحمانهای از وحشت و خشونت از گذشته روایت میشود و به زمان حال که تبدیل به آلمان هیتلری شده، بازتاب مییابد.
داستان قسمت دوم کتاب توسط هری لیبانو روایت می شود و شامل نامه هایی عاشقانه از او به پسر عمویش تولا است. این قسمت از داستان در دوره جنگ اتفاق میافتد، زمانی که آمسل تعداد زیادی یونیفورم حزب نازی را جمعآوری میکند و مترسکهای خود را لباس میپوشاند. او همچنین دوست دوران کودکی خود والتر را متقاعد می کند که به عضویت حزب نازیها درآید تا به او کمک کند تا لباس های فرم را به دست آورد. اما از آنجایی که سردرگمی در این کشور در این برهه از زمان به حداکثر خود رسیده است، دوستی به ظاهر محکم دوران کودکی آمسل و ماترن به رابطه عشق و نفرت بین یهودی و غیریهودی تحت تأثیر ایدئولوژی نازی تبدیل می شود و در یک لحظه والتر، آمسل را یهودی دانسته، به صورت او ضربه می زند و تمام دندان هایش را در می آورد.
قسمت آخر رمان توسط والتر روایت میشود و پس از یافتن دوست جدیدش پرینز اتفاق میافتد. آنها در سفری به آلمان غربی پس از جنگ، جایی که به طور سیستماتیک به نازیهای سابق که اکنون به عنوان مقامات محترم در سراسر کشور ظاهر می شوند حمله میکنند.
بخشهایی از کتاب:
خواهش میکنم شما شروع کنید. هر چه باشد سگ شما بود، اما پیش از سگ من سگ شما و سگ پس انداختهی سگ بود. یکی از ما باید شروع کند: تو یا او، شما یا من...
والتر ماترن میبیند که چیزهای زیادی برآب میرود. سیلاب از مونتا تا کهزهمارک را گرفته. دریا اینجا نزدیک به مصب رود به کمک میآید. میگویند موشها در رودخانه بودند. منونیتها میگویند: کاتولیکهای لهستانی باید شب موشها را در آب انداخته باشند. عدهای هم میگویند شاهزادهی آبها را سوار بر اسب سفید دیدهاند، اما شرکت بیمه نه بودن موشها را در رودخانه میپذیرد و نه اعتقادی به شاهزادهی آبها بر اسب سفید از گوتلند دارد. وقتی که دیوار زهکشی به خاطر موشها شکست، آن چنان که در افسانهها آمده، اسب سفید با شاهزادهی آبها در رودی که طغیان کرده بود، پرید...
درونمایه رمان «سالهای سگی»:
سالهای سگی، مانند طبل حلبی، دوباره گذشته را از نگاه یک هنرمند به تصویر میکشد، هنرمند دیگر یک طبل اهریمنی در کسوت کودک نیست، بلکه سازنده مبتکرانه دنیایی از اشیاء است که منعکس کننده گسست بین آفریدههای طبیعت و انسان ها است. راوی به «احساس دقیق آمسل از واقعیت در تمام اشکال بیشمارش» اشاره میکند.
ترجمههای فارسی از رمان «سالهای سگی»:
با ترجمه حسن نقرهچی از نشر نیلوفر.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران