loader-img
loader-img-2

خشم و هیاهو نوشته ویلیام فاکنر انتشارات نگاه

5 / -
like like
like like
هم اکنون غیرقابل سفارش!

خشم و هیاهو نوشته ویلیام فاکنر

5 / 1
like like
like like
موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده

معرّفی کتاب خشم و هیاهو:

- سال انتشار کتاب خشم و هیاهو:

خشم و هیاهو (به انگلیسی The Sound and the Fury) رمانی نوشته ویلیام فاکنر نویسنده آمریکایی است. چهارمین رمان فاکنر که در سال 1929 منتشر شد.

 

سبک داستانی خشم و هیاهو:

 از چندین سبک روایت استفاده می‌کند، از جمله جریان سیال ذهن.
تکنیک جریان سیال ذهن، که تلاش می‌کند تا افکار راویان را مستقیماً، با تغییر مکرر در زمان و تنظیمات و با ساختار و دستور زبان ساده، رونویسی کند، آن را به یک اثر مدرنیستی اساساً دشوار تبدیل کرده است.

 

توضیحی در مورد عنوان رمان خشم و هیاهو:

این عنوان از نمایشنامهٔ مکبث شکسپیر که می‌گوید: «زندگی قصه‌ای است که توسط ابلهی روایت می‌شود، سرشار از خشم و هیاهو ولی پوچ» گرفته شده است.

 

خلاصه‌ای از داستان خشم و هیاهو:

داستان خشم و هیاهو در جفرسون، می سی سی پی، در ثلث اول قرن بیستم می‌گذرد. تمرکز این رمان بر خانواده کامپسون، اشراف سابق جنوبی است که برای مقابله با انحلال خانواده و شهرت آن تلاش می کنند. در طول 30 سال یا بیشتر مربوط به این رمان، خانواده در ویرانی مالی فرو می‌روند، ایمان مذهبی و احترام شهر را از دست می‌دهند و بسیاری از آنها به طرز غم انگیزی می‌میرند.

این رمان به چهار روایت تقسیم می شود. اولین مورد، بازتاب رویدادهای رخ داده و متعاقب آن افکار و خاطرات در 7 آوریل 1928، با صدا و از دیدگاه بنجامین "بنجی" کامپسون، مردی 33 ساله معلول ذهنی نوشته شده است. ویژگی بخش بنجی سبک روایی از هم گسیخته با جهش‌های زمانی مکرر است.

بخش دوم، که در 2 ژوئن 1910 اتفاق می‌افتد، بر روی کوئنتین کامپسون، برادر بزرگتر بنجی، و وقایع منجر به خودکشی کوئنتین تمرکز دارد. این بخش به سبک جریان سیال ذهن نوشته شده است و همچنین شامل جهش‌های زمانی مکرر است.

در بخش سوم، یک روز قبل از اولین بخش در 6 آوریل 1928، فاکنر از دیدگاه جیسون، برادر کوچکتر بدبین کوئنتین می‌نویسد.

در بخش چهارم، یک روز پس از اولین بخش در 8 آوریل 1928، فاکنر یک دیدگاه دانای کل سوم شخص را معرفی می‌کند. این بخش آخر عمدتاً بر روی دیلسی، یکی از خدمتکاران سیاهپوست کامپسون، و روابط او با جیسون و "خانم" کوئنتین کامپسون (دختر کادی خواهر کوئنتین) تمرکز می‌کند، زیرا دیلسی به افکار و اعمال همه افراد خانواده کامپسون می‌اندیشد.

در سال 1945، فاکنر یک "ضمیمه کامپسون" نوشت تا به چاپ‌های بعدی "خشم و هیاهو" اضافه شود. این ضمیمه شامل تاریخچه 30 صفحه‌ای از خانواده کامپسون از سال 1699 تا 1945 است.

 

بخش‌هایی از کتاب:

من گریه نمی‌کردم، ولی نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم. گریه نمی‌کردم اما زمین آرام نبود و بعد داشتم گریه‌ می‌کردم. زمین اریب بالا می‌رفت و گاوها از تپه‌ها بالا می‌دویدند. تی پی سعی کرد بلند شود و دوباره زمین خورد و گاوها از تپه‌ها پایین دویدند. کونتین بازوی مرا گرفت و به طرف طویله رفتیم. بعد طویله آن‌جا نبود و ما مجبور شدیم صبر کنیم تا برگردد. من برگشتنش را ندیدم. از پشت ما آمد و کونتین مرا در آخوری که گاو‌ها می‌خوردند زمین گذاشت. من به آن چسپیدم. آن هم داشت در می‌رفت، و من بهش چسپیدم. گاوها دوباره از تپه پایین دویدند. از جلوی در. نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم. کونتین و تی پی از تپه بالا آمدند، داشتند دعوا می‌کردند. تی پی داشت از تپه پایین می‌افتاد و کونتین او را از تپه بالا کشید. کونتین تی پی را زد. من نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم.

صدای ساعت را می‌شنیدم. صدای کدی را می‌شنیدم که پشت سرم ایستاده بود. صدای پشت بام را می‌شنیدم. کدی گفت، هنوز داره بارون میاد. از بارون متنفرم. از همه چیز متنفرم. بعد سرش را توی بغلم جا داد و همان‌طور که به من چسبیده بود، گریه می‌کرد و من هم زیر گریه زدم. بعد دوباره به آتش نگاه کردم و شکل‌های صاف و واضح دوباره ظاهرشدند. صدای ساعت و آن سقف و کدی را می‌شنیدم. کمی کیک خوردم. دست لاستر آمد و تکه‌ای دیگر برداشت. صدای خوردنش را می‌شنیدم. به آتش نگاه کردم. یک تکه بلند سیم از روی شانه‌ام رد شد. به طرف در رفت و دوباره آتش ناپدید شد. زیر گریه زدم. لاستر گفت: «الان واسه‌چی داد می‌زنی. اون‌جارو ببین.» آتش آن‌جا بود. ساکت شدم. لاستر گفت: «نمی‌تونی بشینی و همون‌طور که ننه جونت بهت گفت به آتیش نگاه کنی و آروم باشی. باید از خودت خجالت بکشی. بیا اینم یه تیکه دیگه کیک.» دیلسی گفت: «حالا چیکارش کردی. اصلاً نمی‌تونی بذاری تنها باشه.»

بدبختی آدمی آن وقتی نیست که پی ببرد هیچ‌چیز نمی‌تواند یاری اش کند – نه مذهب، نه غرور، نه هیچ چیز دیگر – بدبختی آدمی آن وقتی است که پی ببرد به یاری نیاز ندارد.

پدرمان می‌گفت ساعت‌ها زمان را می‌کشند. می‌گفت زمان تا وقتی چرخ‌های کوچک با تق‌تق پیش می‌بردندش مرده است؛ زمان تنها وقتی زنده می‌شود که ساعت بازایستد.

 

معرّفی ویلیام فاکنر:

ویلیام فاکنر متولد نیواورلئان میسی‌سی‌پی ایالات متحده امریکا در سال 1897 است. او در 17 سالگی در اثر آشنایی با «فیل استون» و دوستی با او و با نظارت او به کتابخوانی روی می‌آورد و شعر می‌سراید و در 21 سالگی وارد نیروی هوایی سلطنتی انگلستان می‌شود اما...

معرّفی ویلیام فاکنر و مشاهده‌ی تمام کتاب‌ها

 

شخصیت‌های رمان خشم و هیاهو:

جیسون کامپسون سوم - پدر خانواده کامپسون، وکیلی که در دانشگاه جنوب تحصیل کرد : یک آدم بدبین و الکلی، با عقاید بدبینانه ای که پسرش کوئنتین را عذاب می‌دهد.
 کارولین باسکومب کامپسون - همسر جیسون کامپسون سوم: یک روان رنجور خود شیفته که هرگز به هیچ یک از فرزندانش محبت نشان نداده است به جز جیسون که به نظر می رسد فقط به این دلیل که او طرف خانواده او را می گیرد دوستش دارد. او در سنین پیری به یک آدم مالیخولیایی بدرفتار تبدیل شده است.
کوئنتین کامپسون سوم: بزرگ‌ترین فرزندجیسون کامپسون، پرشور و روان‌رنجور، او خودکشی می‌کند تا اوج غم‌انگیز تأثیر مخرب فلسفه بدبینانه پدرش و ناتوانی او در کنار آمدن با هرزگی جنسی خواهرش باشد.
کدی کامپسون: دومین فرزندجیسون کامپسون ، با اراده و در عین حال دلسوز. تنها مراقب واقعی بنجی و بهترین دوست کوئنتین. به گفته فاکنر، کدی قهرمان واقعی رمان است.  
جیسون کامپسون چهارم - سومین فرزندجیسون کامپسون تلخ و آشکارا نژادپرست که از بدهی های پولی و ناامیدی جنسی رنج می برد. او در یک فروشگاه کالاهای کشاورزی که متعلق به مردی به نام ارل است کار می کند و در سال 1912 سرپرست خانواده می‌شود.
بنجامین (با نام مستعار بنجی، متولد موری) کامپسون - چهارمین فرزند معلول ذهنی، که باعث شرم و اندوه دائمی برای خانواده‌اش، به‌ویژه مادرش است، که اصرار بر تغییر نام او به بنجامین داشت. کدی تنها عضو خانواده است که نسبت به او عشق واقعی نشان می دهد.حس ششم تقریباً حیوانی در مورد مردم دارد، مثلا می‌توانست بگوید که کدی باکرگی خود را‌ از دست داده است. آن هم فقط از بوی او.
دیلسی گیبسون - مادرسالار سیاهپوست خانواده خدمتکارها، که شامل سه فرزند او - ورش، فرونی، و تی پی - و نوه‌اش لوستر (پسر فرونی) است. آنها به عنوان مراقب بنیامین در طول زندگی او خدمت می‌کنند و  ناظر زوال خانواده کامپسون هستند.
خانم کوئنتین کامپسون - دختر کدی که وقتی هربرت از کدی طلاق می‌گیرد، با کامپسون‌ها زندگی می‌کند. او وحشی و هرزه است و در نهایت از خانه فرار می‌کند.

 

تحلیلی بر داستان «خشم و هیاهو»:

 رمان «خشم و هیاهو» بلافاصله بعد از انتشار چندان اقبالی نداشت و استقبالی از آن نشد با این حال، در سال 1931، زمانی که ششمین رمان فاکنر، حریم، منتشر شد - داستانی هیجان‌انگیز، که فاکنر بعداً گفت که فقط برای پول نوشته شده است خشم و هیاهو نیز از نظر تجاری موفق شد و فاکنر مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
چهار بخش رمان هر کدام اپیزودهای یکسان را، از دیدگاهی متفاوت و در نتیجه با تأکید بر مضامین و رویدادهای متفاوت، به تصویر می‌کشند. این ساختار درهم تنیده و غیرخطی رمان را دشوار می‌کند، به‌ویژه که راوی‌ها همگی به شیوه‌ی خود غیرقابل اعتماد هستند، و باعث می‌شود که روایت‌هایشان لزوماً همیشه قابل اعتماد نباشد. همچنین در این رمان، فاکنر از حروف کج برای نشان دادن نقاطی در هر بخش استفاده می‌کند که روایت در حال حرکت به لحظه‌ای مهم در گذشته است. استفاده از این حروف کج می‌تواند گیج‌کننده باشد، زیرا جابه‌جایی‌های زمانی همیشه با استفاده از حروف کج مشخص نمی‌شوند، و دوره‌های زمانی متفاوت در هر بخش لزوماً در طول مدت زمان فلاش بک به صورت مورب باقی نمی‌مانند. بنابراین، این جابه‌جایی‌های زمانی اغلب می‌توانند گیج‌کننده باشند و  نیاز به مطالعه دقیق دارند.

 

افتخارات «خشم و هیاهو»:

خشم و هیاهو یک اثر ادبی بسیار تأثیرگذار است. فاکنر به دلیل توانایی او در بازآفرینی فرآیند فکری ذهن انسان در این رمان مورد ستایش قرار گرفته است. علاوه بر این، به عنوان یک پیشرفت اساسی در تکنیک ادبی جریان سیال ذهن دیده می‌شود.
در سال 1998، کتابخانه مدرن رمان خشم و هیاهو را در فهرست 100 رمان برتر انگلیسی زبان قرن بیستم در رتبه ششم قرار داد همچنین نقشی در دریافت جایزه نوبل ادبیات 1949 توسط ویلیام فاکنر داشت.

 

خشم و هیاهو و سینما:

یک اقتباس سینمایی در سال 1959 به کارگردانی مارتین ریت و با بازی یول براینر، جوآن وودوارد، مارگارت لیتون، استوارت ویتمن، اتل واترز، جک واردن و آلبرت دکر منتشر شد. این فیلم شباهت کمی به رمان دارد.
اقتباس دیگر، خشم و هیاهو (2014) توسط جیمز فرانکو کارگردانی شد و فرانکو در نقش بنجی کامپسون، جیکوب لوب در نقش کوئنتین کامپسون، جوی کینگ در نقش خانم کوئنتین، تیم بلیک نلسون در نقش آقای کامپسون، لورتا دیوین در نقش دیلسی، بازی کردند. این فیلم برای اولین بار در هفتاد و یکمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز به نمایش درآمد.

 

ترجمه‌های فارسی از رمان «خشم و هیاهو»:

این رمان با هفت ترجمه به زبان فارسی موجود است. برای تهیة این کتاب دو ترجمة اول توصیه می‌شود.

  1. «خشم و هیاهو» با ترجمة بهمن شعله‌ور از نشر نگاه
  2. «خشم و هیاهو» با ترجمة صالح حسینی از نشر نیلوفر
  3. «خشم و هیاهو» با ترجمة محمد ثقفی از نشر آسو
  4. «خشم و هیاهو» با ترجمة بهرام دشت‌پیما از نشر نهنگ
  5. «خشم و هیاهو» با ترجمة نرگش خامه‌ای از نشر یوبان
  6. «خشم و هیاهو» با ترجمة مرضیه خسروی از نشر ماهابه
  7. «خشم و هیاهو» با ترجمة سیمین تاجدینی از نشر آتیسا

 

کتاب‌های صوتی و الکترونیکی از خشم و هیاهو:

- مشخصات کتاب‌های صوتی این اثر:

1.نام کتاب    کتاب صوتی خشم و هیاهو

  • نویسنده    ویلیام فاکنر
  • مترجم    بهمن شعله ور
  • گوینده    آرمان سلطان زاده
  • ناشر چاپی    انتشارات نگاه
  • ناشر صوتی    آوانامه
  • سال انتشار    1398
  • فرمت کتاب    MP3
  • مدت    12 ساعت و 52 دقیقه
  • زبان    فارسی
  • موضوع کتاب    کتاب صوتی داستان و رمان خارجی

 

- مشخصات کتاب‌های الکترونیکی این اثر:

1.براساس نسخه‌ی چاپی نشر ماهابه.
2. براساس نسخه‌ی چاپی نشر یوبان.
3. براساس نسخه‌ی چاپی نشر نگاه.
4. براساس نسخه‌ی چاپی نشر نیلوفر.

5.نام کتاب    کتاب خشم و هیاهو

  • نویسنده    ویلیام فاکنر
  • مترجم    مرجان اعتمادی
  • ناشر چاپی    انتشارات انگیزه مهر
  • سال انتشار    1398
  • فرمت کتاب    EPUB
  • تعداد صفحات    352
  • زبان    فارسی
  • شابک    9786008325499
  • موضوع کتاب    کتاب‌های داستان و رمان خارجی

 

 

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "خشم و هیاهو" می نویسد