سه داستان نوشته گوستاو فلوبر انتشارات گویا

معرّفی کتاب سه داستان:

- سال انتشار کتاب سه داستان:

سه داستان (به فرانسوی Trois contes) اثری از گوستاو فلوبر است که در سال 1877 منتشر شد.

خلاصه‌ای از داستان سه داستان:

این کتاب شامل داستان‌های کوتاه زیر است:

1. ساده دل Un cœur simple
2. هرودیا Hérodias
3. و افسانه ژولین ، تیمارگر پاک  La légende de Saint-Julien l'hospitalier.

ساده دل
داستانی در مورد دختر خدمتکاری به نام فلیسته است. پس از اینکه تئودور تنها عشق او ظاهراً با یک زن ثروتمند ازدواج می‌کند تا از سربازی اجباری اجتناب کند، فلیسته مزرعه‌ای را که در آن کار می‌کند ترک می‌کند و به Pont-l'Évèque می‌رود، جایی که او در خانه یک بیوه به عنوان خدمتکار کار می‌کند.

چالش فلوبر این بود که قهرمان اصلی را به‌عنوان فردی کاملاً متفاوت از شخصیت‌های طنزی که در رمان‌های قبلی‌اش مانند مادام بواری ظاهر می‌شوند، بسازد.

افسانه ژولین، تیمارگر پاک
داستانی درباره ژولین، تیمارگر است. در بدو تولدش پیش بینی می‌شود که کارهای بزرگی انجام دهد. به پدرش گفته می‌شود که با خانواده یک امپراتور بزرگ ازدواج می‌کند، در حالی که به مادرش گفته می‌شود که او یک قدیس خواهد بود.. پس از اینکه ژولین موشی را می‌کشد که تمرکز او را در کلیسا بهم زده بود، ظلم او نسبت به حیوانات افزایش می‌یابد و یک دره کامل از گوزن‌ها را قتل عام می‌کند. یک گوزن او را نفرین می‌کند که پدر و مادر خودش را بکشد.

هرودیا
بازگویی سر بریدن یحیی باپتیست است. کمی قبل از ورود فرماندار، ویتلیوس آغاز می‌شود. هرودیا جشن تولد بزرگی برای همسر دومش، هیرودیس آنتیپاس برگزار می‌کند. همسرش او را نمی شناسد، و هرودیا نقشه‌ای برای بریدن سر یوحنا چیده است. به گفته فلوبر، این طرح مستلزم این است که شوهرش عاشق دخترش سالومه شود، و منجر به این می‌شود که سالومه هرچه می‌خواهد به او بدهد. سالومه، مطابق با دستورات مادرش، سر یوحنا را خواهد خواست.

بخش‌هایی از کتاب:

ابر آبی رنگی از دود عود به اتاق فلیسیته خزید. او منخرینش را باز کرد و آن را با شور عرفانی هوس‌آلودی استشمام می‌کرد. سپس چشم بربست و لب‌هایش به لبخندی گشوده شد. ضربان قلبش کند و کندتر شد، هریک ضعیفتر و آرام‌تر از دیگری، همچون چشمه‌ای خشک می‌شد و پژواکی که فرو می‌خفت. همچنان که بازپسین نفس را می‌کشید، پنداشت که آسمان‌ها به رویش در گشوده‌اند و طوطی غول پیکری بر فراز سرش پرواز می‌کند.

احساس ضعف کرد و ایستاد. یکباره یاد بی‌نوایی‌های سال‌های کودکی و نافرجامی نخستین عشق و رفتن خواهرزاده و مرگ ویرژینی همه چون امواج دریا در مدّ به مغزش هجوم آوردند و در گلویش تلنبار شدند و بغض کرد.

معرّفی گوستاو فلوبر:

- تولد و مرگ فلوبر

گوستاو فلوبر نویسنده فرانسوی است که در 12 دسامبر 1821 در روئن متولد شد و در 8 مه 1880 در شهر کانتلو درگذشت اما...

معرّفی گوستاو فلوبر و مشاهده‌ی تمام کتاب‌ها

ترجمه‌های فارسی از رمان «سه داستان»:

با ترجمة محمود معلم از نشر ادیب مصطفوی.

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی