loader-img
loader-img-2

کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد نوشته گابریل گارسیامارکز انتشارات آریابان

5 / -
like like
like like

معرّفی کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد:

- سال انتشار کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد:

دومین رمان مارکز در سال 1961 با عنوان کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد (به اسپانیایی Crónica de una muerte anunciada) منتشر شد.

 

خلاصه‌ای از داستان کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد:

مارکز این داستان کوتاه خود را بهترین کتابش می‌داند و می‌گوید باید «صدسال تنهایی» را می‌نوشت تا مردم این کتاب را بخوانند.
این رمان که بین سال‌های 1956 و 1957 زمانی که مارکز در پاریس زندگی می‌کرد، نوشته‌شده، و در سال‌های «حاکمیت خشونت» در کلمبیا، زمانی که حکومت‌نظامی و سانسور حاکم است، می‌گذرد.
داستان یک سرهنگ فقیر بازنشسته، کهنه سرباز جنگ هزارروزه است. هنوز امیدوار است حقوق بازنشستگی را که پانزده سال قبل به او وعده داده‌شده بود دریافت کند. سرهنگ با همسر مبتلابه آسم در یک روستای کوچک تحت حکومت‌نظامی زندگی می‌کند. داستان با آماده شدن سرهنگ برای رفتن به مراسم تشییع‌جنازه یک نوازنده از آن شهر شروع می‌شود که مرگ او قابل‌توجه است زیرا او اولین کسی است که در طول سالیان متمادی به مرگ طبیعی مرده است.
سرهنگ و همسرش که پسرشان را براثر سرکوب سیاسی ازدست‌داده‌اند، با فقر و بی‌ثباتی مالی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. سرهنگ ناامیدانه سعی می‌کند ارث خود را از تنها پسرشان که اکنون مرده است بفروشد و درنهایت تنها یادآور پسرشان و ارثی که از او مانده است خروسی است که سرهنگ برای شرکت در جنگ خروس آموزشش می‌دهد.

 

بخش‌هایی از کتاب:

سرهنگ یکی از عبارات قدیمی‌اش را به کار برد: «حالا ببین از آن چتر دلقک سیرک‌ مانندمان، چه باقی‌مانده است»
چتر را باز کرد، و شبکه‌ای از میله‌های نازک فلزی بالای سرش گشوده شد: «حالا تنها به درد شمردن ستاره‌ها می‌خورد.» و به دنبال این اظهارنظر لبخندی زد.
زن حتی به خودش زحمت نگاه کردن را نداد، و زمزمه‌کنان گفت: «همه‌چیز به همین صورت درآمده است؛ ما داریم زنده‌زنده می‌پوسیم.»

سرهنگ پس از دو ساعت انتظار به خودش قول داد اگر تا ده دقیقه دیگر نیاید، بلند می‌شوم و می‌روم. اما بیست دقیقه دیگر هم منتظر ماند.

هنگام صرف غذا، متوجه شد که زن‌اش تلاش می‌کند تا جلوی گریه‌اش را بگیرد. این موضوع به‌طورقطع او را ناراحت کرد. هشدار مهمی بود، زیرابه خصوصیات اخلاقی‌اش آگاه بود که چقدر زن تودار و مقاومی‌ست. در طول چهل سال زندگی در تلخ‌کامی چقدر بر استقامت‌اش افزوده‌شده بود. حتی مرگ پسرشان آگوستین کوچک‌ترین تزلزلی در او به وجود نیاورده بود

زن حوصله‌اش را از دست داد و یقه‌ی لباس‌خواب او را چسبید و او را تکان داد: «آن‌وقت چه باید بخوریم؟» هفتادوپنج سال را پشت سر گذاشته بود تا سرهنگ به این لحظه برسد. هفتادوپنج سال از عمرش را دقیقه‌به‌دقیقه شمرده بود تا به این لحظه رسیده بود. اکنون وقتی پاسخ همسرش را می‌داد احساس شکست‌ناپذیری صریح و روشنی داشت: «گُه... پِشکل...»

 

معرّفی گابریل گارسیا مارکز:

گابریل گارسیا مارکز در کشور کلمبیا در دهکده آرکاتاکا در منطقه سانتامارا در 6 مارس سال 1927 میلادی به دنیا آمد. تولد او همزمان است با اعتصاب مشهور کارگران کشتزار‌های موز. همان رویدادی که سال‌ها بعد در رمان «صدسال تنهایی» مارکز آن را به تصویر کشید اما...

معرّفی گابریل گارسیا مارکز و مشاهده‌ی تمام کتاب‌ها

 

تحلیلی بر داستان «کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد»:

برخلاف بسیاری از آثار دیگر گارسیا مارکز، این رمان عمدتاً در ژانر رئالیسم جادویی قرار نمی‌گیرد.
فساد مقامات محلی و ملی مشهود است و این موضوعی است که گارسیا مارکز در طول رمان با ارجاع به سانسور و تأثیر دولت بر جامعه به بررسی آن می‌پردازد.
شخصیت‌های اصلی رمان نامی ندارند که این امر بر احساس بی‌اهمیتی افرادی که در آن دوران در کلمبیا زندگی می‌کردند، می‌افزاید.

 

منبع الهام کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد:

گارسیا مارکز در خاطرات خود« زنده‌ام که روایت کنم» (داستان، 2002) توضیح داد که این رمان از پدربزرگش الهام گرفته است که او نیز سرهنگ بود و هرگز حقوق بازنشستگی را که به او وعده داده بود دریافت نکرد. بااین‌حال، گمانه‌زنی‌هایی نیز وجود دارد که گارسیا مارکز از تجربه بیکاری خود در سال 1956 پس از بسته شدن روزنامه‌ای که در آن کار می‌کرد، الهام گرفته باشد. گفته می‌شود زندگی روزمره او در این مدت یکی از الهامات او برای این رمان بوده است.

 

کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد و سینما:

یک فیلم سینمایی بر اساس این رمان در سال 1999 ساخته شد. این فیلم توسط آرتورو ریپستین کارگردانی شد و فرناندو لوژان در نقش سرهنگ بازی کرد.
یک فیلم بلند بر اساس این رمان و با عنوان «فقط مرگ حتمی است» در سال 1993 اکران شد. این فیلم توسط مارینا تسورتسومیا کارگردانی شد.

 

ترجمه‌های فارسی از رمان «کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد»:

«کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد»: این رمان با سه ترجمه به زبان فارسی موجود است:

  1. «کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد» با ترجمه کاوه میر عباسی از نشر کتاب‌سرای نیک
  2. «کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد» با ترجمه جهانبخش نورائی از نشر آریابان
  3. «کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد» با ترجمه اسماعیل قهرمانی پور از نشر روزگار

 

کتاب‌های صوتی و الکترونیکی از کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد:

- مشخصات کتاب‌های صوتی این اثر:

1. نویسنده: گابریل گارسیا مارکز

  • مترجم: کاوه میر عباسی
  • گوینده: هوتن شاطری‌پور
  • انتشارات کتاب‌سرای نیک

 

- مشخصات کتاب‌های الکترونیکی این اثر:

1.بر اساس نسخه‌ی چاپی نشر روزگار.

2. سرهنگ کسی ندارد برایش نامه بنویسد

  • نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
  • مترجم: نازنین نوذری
  • موسسه فرهنگی هنری نوروز هنر

 

 

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد" می نویسد