loader-img
loader-img-2

تجربه های کوتاه 2 دست تکیده نوشته تامس هاردی انتشارات چشمه

5 / 5
  • ناشر : چشمه چشمه
  • نویسنده : تامس هاردی
  • قطع : رقعی
  • نوع جلد : شومیز
  • نوبت چاپ : 3
  • تعداد صفحات : 54
  • سال چاپ : 1399
  • دسته بندی : شعر
  • شابک : 9786002295859
like like
like like

معرّفی کتاب دست تکیده:

- سال انتشار کتاب دست تکیده:

دست تکیده (به انگلیسی The Withered Arm) داستانی از مجموعه داستان‌های کوتاه تامس هاردی است با عنوان «گروه بانوان شرافتمند A Group of Noble Dames» که در سال 1890منتشر شد.

 

خلاصه‌ای از داستان دست تکیده:

فارمر لاج با دختری بسیار کوچک‌تر از خود ازدواج کرده است، دختری بسیار زیبا.
خانم رودا در مزرعه فارمر لاج یکی از زنانی است که وظیفه دوشیدن شیر گاوها را بر عهده دارد زمانی که می‌شنود فارمرلاج عروس جوانش را فردا به مزرعه می‌آورد شب خواب عروس زیبای کم سن و سال را می‌بیند و در خواب دست او را چنگ میزند.
زمانی که فارمرلاج زن جوانش را به خانه می‌آورد رودا متوجه می‌شود که دست عروس جوان ناراحت است و در طی گفت‌وگویی با او متوجه اتفاق عجیبی می‌شود که اتفاقات عجیب بعدی را در پی دارد.

 

بخش‌هایی از کتاب:

تابستان نزدیک می‌شد، و رودا بروک با این‌که نسبت به خانم لاج هنوز چیزی محبت‌مانند در خود احساس می‌کرد، از برخورد مجدد با او واهمه داشت. چیزی در وجود خودِ رودا، انگار او را مقصر می‌شمرد. بااین‌همه، هرگاه جز برای انجام کار روزانه از خانه خارج می‌شد، تقدیر پای او را به حوالی هومستوک سوق می‌داد. و لذا چنین شد که برخورد دیگرشان بیرون از خانه روی داد. رودا از موضوعی که ذهن‌اش را به خود مشغول داشته بود نتوانست گریز بزند، و پس از چند کلمهٔ اولی که ردوبدل شد، مِن‌مِن‌کنان گفت: «انشااللّه... دست‌تون خوب شده، خانوم؟» با بهت و حیرت دیده بود که گرترود لاج دست چپ‌اش را خشک و ناراحت نگه می‌دارد.
«نه، هنوز خوبِ خوب نشده. از شما چه پنهان هیچ خوب نشده، حتی بدتر هم شده. گاهی وقت‌ها به‌شدت درد می‌گیره.»
«خانوم، شاید بهتر ئه برید دکتر»
خانم لاج گفت که تازه دکتر رفته. شوهرش به‌اصرار او را به دکتر فرستاده. اما دکتر هم ظاهراً از عضو مصدوم هیچ سر در نیاورده؛ گفته کمپرس آب‌گرم بکند، و او کرده، اما افاقه‌ئی نبخشیده.
زن شیردوش گفت: «می‌شه ببینم‌ش؟»
خانم لاج آستین‌اش را بالا زد و جای کبودی را نشان داد، چند سانت بالاتر از مچ بود. رودا وقتی آن را دید به‌زحمت توانست آرامش خود را حفظ کند. اثر زخمی نبود، اما آن قسمت دست قیافه‌ئی چروکیده پیدا کرده بود، و جای چهار انگشت اکنون مشخص‌تر از دفعهٔ پیش بود. از این گذشته، دید که نقش انگشت‌ها درست در محلی است که او در آن حالت خلسه چنگ زده بود: انگشت اولی به طرف مچ گرترود، و چهارمی به طرف آرنج او.
ظاهراً پس از آخرین ملاقات‌شان بر گرترود هم روشن شده بود چیزی که جایش مانده شبیه چی ست. گفت: «شبیه اثر انگشت ئه.» و سپس با خنده‌ئی خفیف افزود: «شوهرم می‌گه انگار یک جادوگر، یا خود شیطان، این‌جا رو چنگ زده و گوشت رو خشکانده.»
رودا لرزید. شتاب‌زده گفت: «تخیلات ئه. من بودم فکرش رو هم نمی‌کردم.»
زن جوان‌تر با دودلی گفت: «اگه مطمئن بودم که باعثِ... باعث از بین رفتن علاقهٔ شوهرم به من نمی‌شه ــ نه، حتی از عشق‌ش نسبت به من کم نمی‌کنه ــ زیاد مقید نبودم. ولی مردها خیلی به بَر و روی زن اهمیت می‌دند.»

 

درون‌مایه رمان «دست تکیده»:

تفاوت دو طبقه‌ی سرمایه‌دار و کارگر، و شکاف فکری میان آن‌ها.

 

ترجمه‌های فارسی از رمان «دست تکیده»:

با ترجمه ابراهیم یونسی از نشر چشمه.

 

کتاب‌های صوتی و الکترونیکی از دست تکیده:

- مشخصات کتاب‌های صوتی این اثر:

  • نام کتاب  دست تکیده
  • نویسنده    توماس هاردی
  • گوینده    بهمن وخشور
  • مدت    1 ساعت و 23 دقیقه
  • حجم دانلود    115 مگابایت
  • تعداد فصل    1
  • دسته    داستان کوتاه
  • ناشر صوتی    آوای چیروک
  • سال انتشار    1397
  • سال انتشار صوتی    1399
  • زبان    فارسی

 

- مشخصات کتاب‌های الکترونیکی این اثر:

  1. براساس نسخه‌ی چاپی از نشر چشمه.

 

 

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "تجربه های کوتاه 2 دست تکیده" می نویسد