معرّفی کتاب دیدار با فرشتگان:
- سال انتشار کتاب دیدار با فرشتگان:
کوئیلو هفتمین کتابش را به نام دیدار با فرشتگان (به پرتغالی As Valkírias والکیری ها: در اساطیر اسکاندیناوی زنان جوان و زیبایی هستند نادیدنی که در جنگها به نبرد میپردازند. آنها در خدمت اودین، والاترین خدای نوردیکها، میباشند.) در سال 1992 منتشر کرد.
خلاصهای از داستان دیدار با فرشتگان:
این کتاب بهصورت یک روایت سوم شخص نوشتهشده است و توضیح میدهد که چگونه پائولو و همسرش سفری 40 روزه را در صحرای موهاوی آغاز میکنند. در آنجا با والکیری ها، گروهی از زنان جنگجو که به پگاسوس سفر میکنند، ملاقات میکنند (زنان بیابانگردی که در دل بیابان، باز شدن درهای بهشت را به مردم نوید میدهند و خودشان با فرشتههایشان در ارتباط هستند).
پائولو به دستور استادش در رم وظیفه دارد فرشتهی نگهبانش را پیدا کند به همین خاطر به این سفر میرود.
در ابتدای داستان، «جی»، استاد کوئیلو در"رَم" ، نسخهای از شعر وایلد را به او نشان میدهد که میگوید «ما آنچه را که دوست داریم نابود میکنیم» و این موضوع محوری داستان است.
نویسنده شخصیت اول این کتاب است.
بخشهایی از کتاب:
تکرار کرد: «خداوندا ایماندارم؛ لیکن مرا در تردیدم کمک کن.»
بعد
ادامه داد: «میخواهیم معامله کنیم. ما حاضریم همهچیزمان، همهچیزمان را برای رستگاری روحمان بدهیم. زندگیمان را میدهیم یا هر چیزی که صاحب آن هستیم. لطفاً بپذیر ای خدا».
زن با غیض و نفرت پائولو را نگاه کرد. مردی که اینقدر ستایش میکرد. مردی قدرتمند و مرموز و شجاع که اینقدر تحسینش میکرد، که آنهمه آدم را به جامعهی جایگزین دعوت کرده بود، که از دنیایی که همهچیز در آن مجاز است موعظه کرده بود، دنیایی که اقویا بر ضعیفان فرمان بدهند، حالا روبه رویش بود و فریاد میزد و مادرش را میخواست و مثل بچهها دعا میکرد و میگفت علت شجاعتش این بوده که به هیچچیز اعتقاد نداشته.
پائولو رو برگرداند و گفت هر دو باید حواسشان باشد و معامله را انجام بدهند. زن هم این کار را کرد.
او مردش را، ایمانش را، امیدش را ازدستداده بود. چیز دیگری نداشت از دست بدهد.
والهالا ادامه داد: «بهجز فقدان عشق، گناهی نیست. شجاع باشید و توانا به عشقورزی، حتا اگر عشق خائنانه و هولناک به نظر برسد. با عشق شادباشید و از پیروزی محظوظ شوید. از فرمان قلبتان پیروی کنید.»
یک نفر از میان جمعیت گفت: «غیرممکن است. مردم تعهد و قیدوبند دارند.»
والهالا بهطرف صدا برگشت. کارش را بالاخره کرد: مردم توجه میکردند. با پنج سال گذشته فرق کرده بود که وقتی میآمدند شهر، حتا یک نفر طرفشان نمیآمد.
یک نفر دیگر گفت: «ما بچهداریم و شوهر و همسر و خانواده. باید خرج زندگی را دربیاوریم.»
«خب، تعهداتتان را بپذیرید. اما تعهد هرگز مانع کسی درراه دنبال کردن رؤیایش نشده. یادتان باشد که شما نمایش و تجلی وجود مطلق هستید و فقط کاری را در زندگی انجام بدهید که ارزش تلاش داشته باشد. فقط اشخاصی که این کار را میکنند، میفهمند تغییر شکل عظیمی را که میبینند.»
معرّفی پائولو کوئلیو:
پائولوکوئیلو د سوزا (به پرتغالی Paulo Coelho de Souza) معروف به پائولو کوئیلو (زاده 24 اوت 1947) غزلسرا و رماننویس برزیلی است. او از سال 2002 عضو آکادمی ادبیات برزیل است اما...
معرّفی پائولو کوئلیو و مشاهدهی تمام کتابها
کوئیلو در مورد این کتاب چه میگوید:
یادداشت نویسنده
خوانندهای که در آستانهی خواندن والکیری هاست، باید بداند این کتاب با خاطرات یک مغ، کیمیاگر یا بریدا، بسیار متفاوت است.
نوشتن این کتاب بسیار دشوار بود. اول به خاطر آنکه به مسائلی میپردازد که پذیرش آنها چندان آسان نیست.
دوم، به خاطر آنکه تابهحال این داستان را بارها برای خیلیها نقل کردهام و میترسیدم انرژیاش را برای تبدیل به نوشته گرفته باشم (این ترس از صفحهی آغاز تا پایان کتاب با من بود. اما شکر خدا، بیپایه بود).
سومین و مهمترین مشکل: برای نقل اتفاقها، مجبور شدم وارد جزئیات گوناگونی از زندگی شخصیام بشوم، بهخصوص زندگی زناشوییام، رابطهام با افراد دیگر و فاصلهی شکنندهای که سنت جادویی مرا از انسانی که هستم، جدا میکند. مثل هر انسانی، نشان دادن ضعفها و لغزشهایم در زندگی خصوصیام آسان نبود.
اما، همانطور که در خاطرات یک مغ کاملاً روشن است، راه جادو، همان راه آدمیان معمولی است. کافی است انسان استاد داشته باشد، راه علوم خفیه را طی کند و انضباط کافی برای انجام مناسک داشته باشد؛ اما سلوک معنوی یعنی همیشه در حال آغاز بودن، (برای همین است که سالک را مشرف مینامند، یعنی همیشه در شرف آغاز چیزی است)، و تنها چیزی که مهم است، ارادهی دائمی برای پیش رفتن است.
والکیری ها بهروشنی مردی را نمایش میدهد که در پس چهرهی «مغ» حضور ،دارد، و این میتواند برای اندک افرادی که در جستجوی «انسانهای کامل» هستند، نومیدکننده باشد. اما سالکان راستین میدانند فارغ از تمام خطاها و نقصهای ما، راه معنوی نیرومندتر است. خدا عشق است، و سخاوت و آمرزش؛ اگر به این باور داشته باشیم، هرگز اجازه نمیدهیم ضعفهایمان، ما را فلج کند.
وقایع نقلشده در این کتاب، بین 5 سپتامبر و 17 اکتبر 1988 اتفاق افتاده است. ترتیب برخی از وقایع جابهجاشده است، و در دو مورد از تخیلم استفاده کردهام، فقط به این منظور که خواننده موضوع را بهتر درک کند، اما تمام اساس داستان حقیقت دارد. نامهی نقلشده در پس گفتار کتاب، در بایگانی اسناد و مدارک ریودوژانیرو، زیر شمارهی 478038 ثبتشده است.
ترجمههای فارسی از رمان «دیدار با فرشتگان»:
- دیدار با فرشتگان، ترجمه دلآرا قهرمان، نشر میترا، شابک: 9789645998200
- والکریها، ترجمه ایلیا حریری، نشر مکتوب، شابک: 9786008277279
- والکریها، ترجمه مریم الماسی، نشر ثالث، شابک: 9786004051910
- والکریها، ترجمه سوسن اردکانی، نشر نگارستان کتاب، شابک: 9789648155242
کتابهای صوتی و الکترونیکی از دیدار با فرشتگان:
- مشخصات کتاب صوتی این اثر:
1.نام کتاب : دیدار با فرشتگان
- نویسنده: پائولو کوئلیو
- ترجمه: دلآرا قهرمان
- گوینده : الهه دزیانیان
- زمان کل: 6 ساعت و 21 دقیقه
- مشخصات کتاب الکترونیکی این اثر:
1.والکیریها، ترجمه آرش حجازی و حسین شهرابی، نشر کاروان.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران